آدرس مشخص مذاکرات صلح کجاست؟
اولویت حکومت و سیاسیون افغانستان باید یک گفتوگوی بینالافغانی در داخل کشور برای تعیین هیئت رسمی که از منافع کشور نمایندگی نماید، باشد و حکومت هم مسئول است به کسانی که تخصص و درک درستی از منافع افغانستان و پیچیدگیهای مذاکرات و سیاست در منطقه دارند، دعوت نماید تا در مذاکرات شرکت کنند.
پس از تنشها، کنشها و واکنشها پیرامون گفتوگوهای صلح، این موضوع در روزهای اخیر به مرحله حساسی رسیده و اما برخی سوالات مطرح میشود که آدرس مشخص برای مذاکرات کدام نهاد و یا چه کسانی خواهند بود؟
به تازگی سخنگوی شورای حراست و ثبات گفت که برای آغاز مجدد گفتوگوهای صلح باید یک آدرس مشخص ایجاد شود تا بتواند از کل مردم افغانستان نمایندگی کند.
مسعود ترشتوال تاکید کرد در مذاکراتی که مردم افغانستان حضور نداشته باشند، نمیتواند در مورد سرنوشت این کشور تصمیم بگیرد. این شورا خواستار حضور هیئت همهشمول افغانستان در تمام گفتوگوهای صلح شده است.
در گفتوگوهایی که ۹ دور بین امریکا و طالبان انجام شد و حدود ۱۰ ماه بهطول انجامید، حکومت یا مردم افغانستان در آن هیچگونه نقشی نداشتند و نمیدانستند که دو طرف روی سرنوشت شان چه تصامیمی اتخاذ میکند. ما بارها گفتهایم که آن مذاکرات در واقع توافق بین امریکا و طالبان بود تا صلح بین افغانها. بدون تردید باید گفت در مذاکراتی که مردم افغانستان حضور نداشته باشند، محکوم به شکست خواهد بود. همانگونه که مذاکرات امریکا و طالبان نیز با شکست روبرو شد و بینتیجه پایان یافت.
در کنار موارد یاد شده، پس از لغو مذاکرات امریکا و طالبان از سوی دونالد ترامپ، حرکتهای مختلفی از آدرسهای مختلف پیرامون صلح افغانستان انجام شد که از سفر هیئت طالبان به کشورهای ایران، روسیه و چین شروع تا نشست مسکو که حکایت از آغاز مجدد مذاکرات صلح داشته و دارد و در کنار آن قرار است نشست میانافغانی پکن در آینده نزدیک برگزار شود.
در شرایط کنونی بهنظر میرسد که اولویتهای سیاسیون افغانستان با حکومت منطبق نیست. سیاسیون میخواهند دخیل در مذاکرات و رهبری آن را بر عهده داشته باشند، ولی حکومت افغانستان به صلح پایدار و تقویت نظام تأکید دارد و از آنجایی که افغانها با مشکلات متعددی روبرو هستند، بحث اجماع داخلی در پیوند به صلح نادیده گرفته شده است.
بدون شک اجماع ملی قویترین اصل در مذاکرات صلح پنداشته میشود، اما برخی طرفها بیشتر بهدنبال حرکتهای یکجانبه و موازیاند. تاریخ ثابت ساخته که این گونه حرکتها گرههای مشکلات را بهکور گره تبدیل کرده و نتیجهای جز گسترش مشکلات، در پی نداشته است.
باید تأکید کرد که اولویت حکومت و سیاسیون افغانستان باید یک گفتوگوی بینالافغانی در داخل کشور برای تعیین هیئت رسمی که از منافع کشور نمایندگی نماید، باشد و حکومت هم مسئول است به کسانی که تخصص و درک درستی از منافع افغانستان و پیچیدگیهای مذاکرات و سیاست در منطقه دارند، دعوت نماید تا در مذاکرات شرکت کنند.
قابل یادهانیست که یگانه آدرس برای مذاکرات صلح، حکومت مشروع آینده مبتنی بر انتخابات افغانستان خواهد بود و در کنار آن سیاسیون و احزاب میتوانند بهعنوان بازوهای حکومت عمل کرده و در امر رسیدن به یک توافق صلح پایدار گامهای ثابت بردارند.