صلح پایدار؛ رویای دستنیافتنی در افغانستان
صلح پایدار و طولانیمدت پیش از آنکه واقعیت باشد، یک امید است، مگر اینکه به دلایل ساختاری وابسته به سیاست و تاریخ منطقه که به نظر میرسد تحولات معاصر را دیکته میکند، رسیدگی شود.
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
همانطور که تلاشها برای عملیاتی نمودن عناصر مختلف توافق امریکا و طالبان ادامه دارد، پیوندهای متنوع طالبان با گروههای افراطی مستقر در پاکستان و سازمانهای افراطی فراملی مانند القاعده همچنان دغدغۀ اصلی جامعه جهانی است.
در این رابطه، باز نمودن گره طالبان و تأثیرات متفاوت این گروه بر قضایا و گروههای دیگر باید از سوی ذینفعان خارجی مورد بررسی قرار گیرد، زیرا در یک محیط روان و سیال به درستی دانسته میشود که طالبان چه پاسخی برای تحولات خواهند داشت. همه طالبان از قبایل مختلف قوم پشتون هستند که پاکستان و افغانستان را درگیر میکند.
پاکستان میزبان جمعیت قابل توجه پشتونها است، در وهله اول خیبر پشتونخوا، جایی که آنها ۷۸ درصد جمعیت را تشکیل میدهند و در مناطق قبیلهای فدرالی، آنها ۹۹ درصد جمعیت را تشکیل میدهند. در مجموع، ۱۵ درصد پاکستانیها پشتون هستند. ناسیونالیزم پشتون در هر دو طرف خط دیورند گیرایی دارد.
ولی خان فرزند عبدالغفار خان باری گفته بود که وی ۳۰ سال است که یک پاکستانی است، ۱ هزار و ۴۰۰ سال است که یک مسلمان و مدت ۵ هزار سال میشود که یک پتان (پشتون) است. ظهور جنبش تحفظ پشتون به همین امر اشاره دارد. دولت پاکستان ناسیونالیزم پشتون را به عنوان تهدید وجودی میبیند و این امر اساس سیاست افغانستان را نیز تشکیل داده است.
در اواخر دهۀ ۱۹۹۰، طالبان جهان را شوکه کردند. آنها همه نوع سرگرمی، به شمول تلویزیون و موسیقی را ممنوع و قوانین زیادی برای محدود کردن زنان وضع کردند. در رسانههای اجتماعی، فیلمهایی از طالبان را -در حال اجرای حکم اعدامهای عمومی، قطع نمودن دست دزدان و شلاق زدن محکومین- میتوان تماشا کرد.
گروههای حقوق بشری نسبت به بازگشت طالبان به ساختار قدرت در افغانستان که ممکن آزادی اقلیتها و زنان را تحت تأثیر قرار دهد، ابراز نگرانی میکنند. برای درک بهتر الگوی حکومت اسلامی طالبان، باید آن را از لنز تحولاتی مشاهده کرد که منجر به شکلگیری مکتب «دیوبند» شد.
نهضت دیوبندی محبوبترین مکتب اندیشه اسلامی در بین پشتونها که حتی قبل از سال ۱۹۴۷ در دو طرف خط دیورند زندگی میکردند، بود. مکتب دیوبند در سال ۱۸۶۶ به عنوان بخشی از جنبش احیاگرانه که در آن زمان هند بریتانیایی را فرا گرفته بود، آغاز شد. مکتب دیوبندی با دیگر فرقههای اسلامی، از جمله بریلوی اسلام و اهل حدیث همواره در رقابت بوده است.
با توجه به درک اهمیت مکتب دیوبندی برای جامعه پشتون در هر دو طرف خط دیورند، پول سعودی ایدئولوژی وهابی را در حوزههای علمیه دیوبندی در جریان جنگ علیه شوروی در افغانستان تزریق کرد.
جهتگیری سیاسی طالبان یک عنصر غرور پشتونی دارد. با این حال، این یک واقعیت است که پیوندهای طالبان و القاعده در دهۀ ۱۹۹۰ عمدتاً به دلیل حضور جنگجویان عرب در افغانستان شکل گرفت و این واقعیت برای جامعه بینالمللی ثابت شده، زیرا القاعده هستههای منطقهای را به گونه وسیع گسترش داده است. القاعده از سوی بازیگران خارجی مختلف، از جمله پادشاهی سعودی، به عنوان تهدید تلقی میشود.
با این همه، صلح پایدار و طولانیمدت پیش از آنکه واقعیت باشد، یک امید است، مگر اینکه به دلایل ساختاری وابسته به سیاست و تاریخ منطقه که به نظر میرسد تحولات معاصر را دیکته میکند، رسیدگی شود.