طالبان و آتشبس؛ صلح در دفتر و جنگ در سنگر
دیده میشود که فرماندهان نظامی این گروه که ماشین جنگی را در دست دارند دیدگاه متفاوت نسبت به مسئله آتشبس و آغاز مذاکرات بینالافغانی دارند
با توجه به عهد شکنی گروه مسلح طالبان مبنی بر کاهش خشونتها بعد از توافق صلح با ایالات متحده امریکا به یقین میتوان گفت که این گروه به این زودیها حاضر به آتشبس نخواهد شد و در حال حاضر هیچ برنامهای برای آتشبس در دستور کار این گروه قرار ندارد بلکه آتشبس بهانهای برای سبوتاژ و استفاده جوییها از پروسه صلح میباشد که در این مورد دلایل زیادی وجود دارد که این ادعا را صحت میبخشد که در این نوشتار به بعضی از آنها اشاره خواهد شد.
۱- عدم تعهد به کاهش خشونتها: طالبان مطابق به توافق صلح با امریکا تعهد کردند که به کاهش خشونتها رو خواهند آورد و از حمله بر شهرها که در آن افراد ملکی جان خود را از دست میدهند جلوگیری خواهند کرد. اما در چند ماه که از توافق صلح این گروه با امریکا میگذرد نه تنها که خشونتها کاهش نیافته است که طالبان از یک طرف ماشین جنگی خود را تقویت کرده و صفوف خود را مرتب نمودهاند و از طرف دیگر به حملات انتحاری و تهاجمی بر نهادهای ملکی نیز ادامه دادهاند که نمونه بزرگ آن حمله به زایشگاه در دشت پرچی شهر کابل است. گرچه طالبان حمله بر این شفاخانه را رد کردند، اما چند روز قبل از آن نیز در مراسم جنازهای در ولایت ننگرهار انتحاری صورت گرفت که تعداد کثیری از شهروندان کشته و زخمی شدند. طالبان آن را نیز رد کردند و فقط حمله بر کاروان نظامیان را در ولایت بغلان به دوش گرفتند. اما واقعیت عینی برای همه واضح است و آن این که جز طالبان هیچ گروه توان انجام این چنین حملات را در کابل ندارد و اگر دارد بدون شک به دستور گروه طالبان این حملات را انجام دادهاند و در این مورد اسناد زیادی به دسترس همگان قرار گرفته است که طالبان اخیراً در تبانی با گروههای تروریستی دیگر اهداف نظامی خود را عملی میکنند بناءً گفته میتوانیم وقتی این گروه به کاهش خشونتها که به آن تعهد کرده بودند، پابند نیستند به آتشبس نیز به این زودیها پابند نخواهند شد.
۲- دوگانگی در رفتار: از یک طرف اعضای گروه طالبان در دفتر قطر در مورد آتشبس چنین دیدگاه دارند که پس از تکمیل روند آزادی زندانیان این گروه از بند حکومت افغانستان مذاکرات بینالافغانی آٰغاز خواهد شد و مقدمات آن نیز ریخته شده است. حکومت افغانستان نیز تاکنون پیش از ۳۰۰۰ هزار زندانی این گروه را از زندانهای کشور رها کرده است، اما از طرفی، دیده میشود که فرماندهان نظامی این گروه که ماشین جنگی را در دست دارند دیدگاه متفاوت نسبت به مسئله آتشبس و آغاز مذاکرات بینالافغانی دارند. مولوی منصور از فرماندهان نظامی این گروه اخیراً در صحبت با رسانهها گفته است تا زمانی که نیروهای خارجی در افغانستان حضور دارند این کشور تحت اشغال است و پیش از خروج این نیروها بر قراری آتشبس امکان پذیر نیست و تا زمانی که امریکاییها اینجا هستند با حکومت کابل آتشبس نخواهد شد. سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا فرماندهان نظامی نقش اساسی در پروسه صلح دارند یا که رهبران سیاسی این گروه. با توجه به دوگانگی در رفتار گروه طالبان میتوان دو نتیجه از عملکرد نظامی و سیاسی این گروه گرفت. نخست این که گروه طالبان با ترفندهای سیاسی میخواهند امتیازات بیشتر و جایگاه بهتر برای موقعیت خود ترسیم کنند و اذهان مردم افغانستان و جهانیان را مغشوش و در گرو خود داشته باشند و خود را متعهد به ارزشهای انسانی و تحقق پروسه صلح بدانند. دوم این که فرماندهان نظامی این گروه در تبانی با دفتر سیاسی قطر میخواهند ترفندهای نظامی بازی کنند تا این پروسه تداوم یافته و دفتر قطر سود بیشتر سیاسی از وضعیت کنونی ببرد. ولی در مقابل این دیدگاه میتواند این مسئله همچنان وجود داشته باشد که اعضای دفتر سیاسی قطر این پروسه را در اختیار خود داشته باشند و فرماندهان نظامی دید متفاوت نسبت به عملکرد این دفتر داشته باشد. به همین دلیل خواستههای خود را به طور جداگانه اظهار میکنند و یا این که دفتر قطر چندان صلاحیت در کاهش و افزایش جنگ در افغانستان نداشته و این فرماندهان نظامی این گروهاند که تعیین سرنوشت میکنند.
بناءً با توجه به آنچه تاکنون گفته شد، میتوان گفت که گروه طالبان به آتشبس برای فعلاً باورمند نیست و این مسئله ممکن ناشی از عدم تعهد فرماندهان نظامی و یا ترفندهای سیاسی و نظامی این گروه باشد و یا عدم صلاحیت اعضای این گروه در قطر و یا ممکن این گروه با همکاری تمامی جناحها و حامیان خود خواسته است از این پروسه استفاده بیشتر نماید. الی این که مجبور به صلح شود.
یادداشت: آرای مطرح شده در این نبشته مربوط به نویسنده بوده و خبرگزاری دید در قبال آن مسئولیت ندارد.