زنان از سوی طالبان امروز نه تنها آماج انتحار و انفجار قرار میگیرند که در داخل شفاخانهها همراه با فرزندان نوزادشان به گلوله بسته میشوند. طالبان به مانند گذشته به زنان افغانستان که شامل زنان خودشان نیز میشود زیر حاکمیت خود به صورت سیستماتیک تبعیض روا میدارند.
دیدگاه گروه طالبان از گذشته تا حال نسبت به زنان خیلی کورکورانه و آمیخته با تعصب بوده است، طالبان به دنبال هر جنایتی که علیه زنان مرتکب میشوند، واژه « اسلام » را میافزایند و اعمال غیر انسانی و ضد زن خویش را زیر پوشش دین مخفی نمایند.
این گروه از زمان تأسیس خود، نسبت به زنان دید انسانی ندارد و این قشر را به مانند مردان دارای حقوق اساسی و طبیعی در خیلی از موارد ندانسته و حصر خانگی را سرنوشت محتوم ازلی و ابدی آنان میپندارند. در حالی که زنان تا پیش از رژیم(امارت اسلامی) این گروه از وضعیت نسبتاً ایدهآل به خصوص در شهر ها برخوردار بودند. اما در زمان رژیم طالبانی، نه تنا در خانه زندانی و از حق آموزش، انتخاب و کار محروم شدند که حتی تنها اجازه بیرون رفتن به بازار را نیز نداشتند.
تفکر طالبانی با زنستیزی و بیاحترامی به زن عجین است. رژیم طالبان فراموش ناشدنی است و وحشت طالبان هنوز هم در حافظۀ عمومی مردم افغانستان، به ویژه زنان زنده است. وحشتی که ناشی از تطبیق شریعت مطابق به تفسیر این گروه به وجود آمد و به هیچ کس رحم نکرد و تحت عنوان دین و مذهب هر گونه رفتار زشت و ناپسند را روا داشت. اما اکنون که بحث صلح و آمدن دوباره طالبان مطرح است. وحشت طالبان نسبت به زنان بار دیگر فراگیر شده است.
زنان از سوی طالبان امروز نه تنها آماج انتحار و انفجار قرار میگیرند که در داخل شفاخانهها همراه با فرزندان نوزادشان به گلوله بسته میشوند. طالبان به مانند گذشته به زنان افغانستان که شامل زنان خودشان نیز میشود زیر حاکمیت خود به صورت سیستماتیک تبعیض روا میدارند، به حقوق شان تجاوز میکنند، از آموزش، اشتغال و خدمات صحی محروم شان میکنند. البته قابل ذکر است که پس از وحشت طالبان و سقوط حاکمیت این گروه، در نظام جدید افغانستان ارزشهای انسانی برای همه مردان و زنان دوباره بازگشت به ویژه زنان که جایگاه شان در سطح جامعه اندکی بهتر شد. امروز با وجودی که طالبان مانع حضور زنان در تمامی عرصهها میخواهند شوند و برای آن همچنان مبارزه میکنند، اما حضور زنان در جامعه و نظام سیاسی قابل لمس است که با توجه به آن زندگی عمومی این قشر نسبتاً تغییر نموده است و به تبع آن نگاه مردم نیز تا حدودی نسبت به ارزشهای زنان تغییر کرده و این مورد نیز باعث شده است تا مسیر زنان نسبت به آینده هموار شود.
در دو دهه پیش زنان از آموزش محروم بودند، اما حالا یک سوم دانش آموزانی شامل مکتب شدهاند، دختر هستند. شمار دانش آموزان دختر در مکاتب به ۴۰ درصد افزایش یافته و شمار دانشجویان دختر در دانشگاهها هم ۱۹ درصد بیشتر شده است. عدهای هم به عنوان معلمان زن در مکاتب و دانشگاهها حضور گسترده دارند. گرچه آمدن طالبان در نظام سیاسی تا هنوز قطعی نشده است، اما توافق این گروه با ایالات متحده و کسب مشروعیت، پیش از هر قشر دیگر زنان افغانستان را نگران کرده است.
به گونه مثال، نمونه کوچکی از نقض حقوق زن را اینجا ذکر میکنم که اخیراً طالبان مرتکب آن شدهاند. بر اساس گزارشها، طالبان اخیراً دو زن را به اسم مریم بنت امیر باشنده اصلی و فعلی ولسوالی ساغر ولایت غور و عادله بنت عبدالحمید باشنده هرات، با هجوم نظامی از داخل روستا با خود بردهاند.
این دو زن بر اساس جرمی که مرتکب شده بودند، از سوی پولیس بازداشت شده و پس از مراحل محکمه محبوس شده بودند که در اثر شیوع کرونا از زندان رها شدند.
طالبان با یورش به این قریه با حملات دسته جمعی، ضمن ظلم و ستم به اهالی روستا این دو زن را نیز با خود به قرارگاه برده و از مدتی، آنها را خلاف موازین اسلامی و انسانی با استفاده جوییهای غیر انسانی نگهداری میکنند.
البته این یک مورد کوچک از جنایات این گروه در گوشهای از خاک کشور است. ممکن روزانه دهها زن به اتهامات غیر قانونی از سوی طالبان محکمه صحرایی یا به گلوله بسته شوند، اما از قید قلم و گزارش به دور بمانند. اندیشه طالبان نسبت به زنان، زن ستیزانه و غیر دینی و انسانی است، بناءً حکومت افغانستان با توجه به مسئولیت خود باید این موارد را در پروسه صلح مدنظر داشته باشد.
یادداشت: آرای مطرح شده در این نوشته مربوط به نویسنده بوده و خبرگزاری دید در قبال آن هیچ نوع مسئولیت ندارد.