خلیلزاد؛ خطاپوشی طالبان، بزرگنمایی داعش
آنچه اظهارات خلیلزاد را تأملبرانگیز میسازد، چشمپوشی او از جنایت طالبان در علیشینگ ولایت لغمان است که در آن دهها نیروی ارتش به خاک و خون کشیده شدند و آقای خلیلزاد در قبال آن حمله مرگبار، سکوت معناداری اختیار کرد
موضعگیری زلمی خلیلزاد در قبال دو جنایت هولناک و ضد بشری شفاخانه ۱۰۰ بستر برچی و مراسم تشییع جنازه ننگرهار، که متضمن تبرئه طالبان از این جنایت بود، نشان داد که مهمترین پیامد امضای توافقنامه صلح میان امریکا و طالبان، تعویض جایگاه تروریزم با ضد تروریزم در قرائت امریکایی از این مقوله است.
آقای خلیلزاد در مورد این دو حمله مرگبار در توییتر نوشت: «حکومت ایالات متحده ارزیابی نموده که داعش خراسان حملات مهیب این هفته بر زایشگاه و مراسم جنازه در افغانستان را انجام داد».
او همچنین افزوده است: «به عوض افتادن در دام داعش و به تاخیر انداختن یا ایجاد موانع برای صلح، افغانها باید با هم یکجا شوند تا این تهدید را شکست دهند و فرصت تاریخی صلح را دنبال کنند، بهانهجوییهای بیشتر جا ندارد. افغانها و جهان، سزاور بهترند».
این در حالی است که پیش از این وزارت امور خارجه امریکا نیز گفته بود که حکومت افغانستان و گروه طالبان باید عاملان رویدادهای تروریستی اخیر در افغانستان را به کیفر برسانند.
حقیقت این است که طالبان قبل از مذاکرات مشکوک و مشروعیتبخش خلیلزاد به این گروه، جریانی تروریستی بود که برخی رهبران آن در فهرست سیاه سازمان ملل متحد قرار داشتند، اما مذاکرات خلیلزاد با نمایندگان این گروه در قطر که در غیاب دولت و مردم افغانستان انجام شد و بیشتر از یک سال با دو رویی و پنهانکاری ادامه یافت، این گروه تروریستی را در موقعیت یک دولت مشروع برکشید و دولت مشروع و منتخب افغانستان را در حاشیه قرار داد. این مشروعیتبخشی مغایر با رویه و رویکرد امریکا مبنی بر مبارزه با تروریزم، تا آنجا پیش رفت که نهتنها وزارت خارجه امریکا طالبان را در عرض دولت افغانستان قرار داده و خواستار رسیدگی همزمان و دوشادوش هر دو به جنایت تروریستی و ضد انسانی کابل و ننگرهار شده است، بلکه حتی ضمیر کابلوف، نماینده ویژه ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه در امور افغانستان، با انتقاد از تصمیم دولت افغانستان برای آغاز عملیات تهاجمی علیه طالبان، از ادبیات دشمن دولت مشروع و مستقر افغانستان به عنوان «اداره کابل» نام میبرد.
او همچنین پا جای پای خلیلزاد گذاشت و پس از او سند برائت طالبان در هر دو جنایت کابل و ننگرهار را امضا کرد و گفت: «طالبان منطقی برای انجام چنین حملات تروریستی پر سروصدا ندارد، بلکه این گروه داعش است که از هر طریق ممکن میخواهد وضعیت در افغانستان را بیثبات کند.»
با آنکه هنوز دلیل همفکری خلیلزاد ـ کابلوف در خصوص جنایات اخیر طالبان تروریست در افغانستان به روشنی مشخص نیست، اما قدر مسلم این است که مذاکرات مشکوک و غیر شفاف زلمی خلیلزاد با طالبان که نهایتاً به امضای توافقنامه صلح میان امریکا ـ طالبان منتهی شد، وجهه مخدوش و تخریبشده و تروریستی این گروه را در سطح جهان، مرمت کرد و به آن مشروعیت سیاسی بینالمللی بخشید. به گونهای که همزمان، مشروعیت دولت قانونی و منتخب افغانستان تحت شعاع سیاست فرار به جلو امریکا قرار گرفت و رقبای دیرین و سنتی ایالات متحده نیز احتمالاً در تبانی پنهانی با این ابرقدرت، دست در کار چشمپوشی از جنایات طالبان و بزرگنمایی خطر جریان موهومی به نام داعش شده است.
در این میان آنچه اظهارات خلیلزاد را تأملبرانگیز میسازد، چشمپوشی او از جنایت طالبان در علیشینگ ولایت لغمان است که در آن دهها نیروی ارتش به خاک و خون کشیده شدند و آقای خلیلزاد در قبال آن حمله مرگبار، سکوت معناداری اختیار کرد؛ سکوتی که به معنای تأیید آن جنایت و محق شناساندن طالبان در کشتار نیروهای امنیتی افغانستان است.
اگرچه ایالات متحده طالبان را در هجده سال گذشته، در فهرست جریانهای تروریستی قرار نداد، اما نفس حضور امریکا به بهانه مبارزه با تروریزم در افغانستان و جنگیدن با این گروه، طالبان را مصداق همان تروریزمی میسازد که امریکا برای جنگیدن با آن به افغانستان لشکرکشی کرد. با وجود این، طرفه این است که طالبان پس از توافقنامه قطر، متحد استراتژیک واشنگتن در جنگ علیه داعش شده و امریکا از دولت افغانستان میخواهد برای اجرای عدالت در حق داعش، در کنار طالبان قرار گیرد!
به نظر میرسد که امریکا با این رویکرد خود به دنبال حفظ آبروی ابرقدرتی خویش است؛ زیرا تمام این سرپوش گذاشتنها بر جنایات طالبان و بزرگنمایی خطر داعش در افغانستان برای آن است که طالبان پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، مدعی شکست ایالات متحده و پیروزی خود علیه تنها ابرقدرت بلامنازع جهان نشود!
یادداشت: دیدگاه های مطرح شده در این نبشته مربوط به نویسنده است و خبرگزاری در قبال آن مسئول نیست.