آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاستفرهنگ و دانش

عطامحمد نور در مسكو چه گفت؟

طالبان یكی از گروه‌های افراطی است كه وابسته به مكتب دیوبند می‌باشد. مكتب دیوبند اگرچه در فقه پیرو احناف است، اما در «كلام» از اشاعره و سایر گروه‌های افراطی تبعیت می‌كند.

سخنرانی امروز آقای نور را در نشست مسكو شنیدم. او در سخنانی جنگ‌های امروزی افغانستان را به فتنه خوارج در صدر اسلام(خوارج فرقه‌ای بود در صدر اسلام که برداشت خشن ار نصوص دینی داشت و به راحتی مسلمانان دگراندیش را تکفیر می‌کرد و واجب‌القتل می‌دانست. یکی از چهره‌های مطرح صدر اسلام که به دست خوارج شهید شد، حضرت علی است.) تشبیه كرده و مسلمان‌كُشی خواند.
طالبان یكی از گروه‌های افراطی است كه وابسته به مكتب دیوبند می‌باشد. مكتب دیوبند اگرچه در فقه پیرو احناف است، اما در «كلام»(رشته‌ای در علوم اسلامی که به مسایل اصول دینی با طرح استدلال عقلی و نقلی می‌پردازد) از اشاعره(مکتب کلامی ابوالحسن اشعری که درمباحث کلامی آن نقل بر عقل ترجیح داده می‌شود، خلاف معتزله) و سایر گروه‌های افراطی تبعیت می‌كند. كلام احناف در واقع همان كلام ماتریدیه(مکتب کلامی احناف مربوط ابومنصور ماتریدی) است كه مخالف تكفیر اهل قبله می‌باشد و هیچ مسلمانی را مباح‌الدم نمی‌داند. تعریفی كه متکلمان احناف از ایمان دارند، تعریف بسیار لیبرالی است. در كتاب «فقه اكبر» نوشته امام ابوحنیفه آمده كه ایمان عبارت از اقرار به لسان و تصدیق به قلب است. امام ابوحنیفه، عمل را جزء ایمان ندانسته و مرتكب گناه كبیره را تكفیر نمی‌كرد. به همین خاطر است كه ابوالحسن اشعری امام ابوحنیفه را در گروه نهم فرقه مرجئه(فرقه‌ای کلامی از مسلمانان که معروف به تسامح بسیار بودند) دسته‌بندی می‌كند.
كسانی كه تاریخ تشریع اسلامی را خوانده‌اند، اذعان می‌دارند كه مكتب احناف در واكنش به تحجر و تعصب خوارج شكل گرفته است. از امام ابوحنیفه در تاریخ تمدن اسلامی به عنوان یكی از قهرمانان مبارزه فرهنگی با خوارج نام برده می‌شود.
من در مقاله‌ای كه چند سال قبل برای یكی از روزنامه‌های كشور نوشته بودم، از شمشیر مسعود و كلام امام ابوحنیفه به عنوان تنها راه مبارزه با افراطیت در جهان اسلام نام برده بودم.
خوشبختانه در افغانستان جریانی كه وارث فقه و كلام امام ابوحنیفه است، حزب جمعیت است. رهبران جمعیت همواره در كنفرانس‌های مطرح دنیا علیه خوارج عصر و گروه‌های افراطی كه برخی مسلمانان را مباحُ‌الدم می‌دانند سخن گفته و خواستار پایان بخشی به خشونت‌ها شده‌اند. چند سال قبل استاد ربانی شهید در كنفرانس وحدت اسلامی در تهران علیه گروه‌های تكفیری موضع گرفت و مبانی فكری آن‌ها را به چالش كشید و امروز استاد عطامحمد نور در كنفرانس مسكو، در حضور طالبان خشونت‌های امروزی را مصداق فتنه خوارج خواند.
گاهی اوقات برخی چهره‌های تازه به دوران رسیده در درون جمعیت اسلامی تلاش می‌كنند تا این حزب را وارد مبارزات قومی كنند، اما من فكر می‌كنم بهتر است این سازمان همین وجاهت خود را حفظ كند و در عصری كه خوارج دو باره ظهور كرده‌اند، منادی تفكر اعتدالی احناف باشد.
با چنین استراتژی و برنامه، جمعیت می‌تواند دو باره بازسازی شود و جایگاه خود را در میان جنبش‌های اسلامی معاصر حفظ نماید.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا