آخرین اخباراسلایدشوافغانستانتحلیلسیاست

غنی می‌رود، نور می‌ماند!

آقای نور، دارای جایگاه اجتماعی بلند و دارای پایگاه گسترده مردمی ست. او، خلاف سایر رهبران و فرماندهان جهادی، تا هنوز و علی‎الرغم داشتن موقف و جایگاه بلند مادی و سیاسی، ارادت و احترام فرماندهان و مجاهدان خود را حفظ کرده است.


آقای غنی اقتصاددان، استاد دانشگاه، نویسنده و رییس‎جمهور بر حال افغانستان است.
آقای غنی متکی به حمایت ایالات متحده امریکا و بانک جهانی، پس از یک انتخابات پراز تقلب و در یک ایتلاف پنجاه – پنجاه زیر عنوان حکومت وحدت ملی، قدرت را در افغانستان به دست گرفت.
آقای غنی در مدت سه سال فرمانروایی‎اش به قاطعیت، کم حوصله‎گی، تمامیت‎خواهی، بدقولی و کنار زدن رقبا و حتی هم تیمی‌هایش، شهرت پیدا کرده است .
آقای غنی به هیچ یک از وعده‎های دوران کمپاین انتخاباتی‎اش جامه عمل نپوشانیده است . در برخی موارد حتی، عکس وعده‎هایش عمل کرده است.
آقای غنی، هر روزی که از عمر حکومت‎اش میگذرد، خشتی از اعتماد ملی را به ضرر نظام فرو می‎کاهد، هرچند در نخستین روزهای زمام داری‎اش، نوعی دلگرمی و امید ایجاد کرده بود.
آقای غنی از نظر پایگاه مردمی، نسبت به هر کدام از سیاست‎مداران کشور دست خالی‎تر و بی‎پایه‎تراست.
در دوره ریاست‎جمهوری ایشان، افغانستان به نقطه رسیده است که اگر حضور جنگجویان خارجی نباشد؛ ترس فروپاشی، کل ساختار سیاسی کشور به واسطه بی‎اعتمادی داخلی، فشار جنگ و مداخله همسایگان افغانستان، هرلحظه متصور است.
برای شخص اشرف غنی، هم از نظر سنّ‎وسال و هم از نظر جایگاه و دید مردم نسبت به او، این آخرین ماموریتی است که دارد.

شخصیت طرف مقابل، آقای نور والی فعلی بلخ و از فرماندهان مشهور دوران جهاد و مقاومت افغانستان می‎باشد که به شکل غیر قابل کنترول برای اشرف غنی احمدزی و تیم‎اش ، نگفته بر بخش عظیمی از جغرافیای افغانستان حاکمیت می‎راند.
آقای نور دانشگاهی و نویسنده نیست و حتی از جانب جریان متعلق به خودش هم، تا امروز در معادلات قدرت حرف اول را به تنهایی نزده است.
آقای نور نیز به قاطعیت در تصمیم‎گیری، صداقت درعمل، شجاعت در مبارزه و رکّ‎وراست‎گویی معروف است.
او، از مخالفان جدی تیم اشرف غنی در قبل و بعد از انتخابات ۲۰۱۴ میلادی بوده است و تا امروز تنها صدای منتقد و مخالف داخل حکومت، علیه رهبری حکومت به شمار می‎رود.
آقای نور، دارای جایگاه اجتماعی بلند و دارای پایگاه گسترده مردمی ست. او، خلاف سایر رهبران و فرماندهان جهادی، تا هنوز و علی‎الرغم داشتن موقف و جایگاه بلند مادی و سیاسی، ارادت و احترام فرماندهان و مجاهدان خود را حفظ کرده است.
آقای نور بیرون از کار حکومتی دارای چندین رسانه، نشریه و مرکز فرهنگی، در مرکز و ولایات افغانستان می‎باشد که ازین طریق، طیف گسترده‎ای از تحصیل‏کرده‎گان و صاحبان قلم را به نفع خویش کنترول و نظارت می‏کند.
بسیاری از سیاسیون بلند مرتبت (به قول عوام) و شناخته شده هم‏سو و هم‎سازمان با او هنوز، یا از سر حسادت و یا از روی شک، کلانی‎اش را به تمام و کمال قبول نکرده‎اند؛ در حالی‎که آقای نور، بعد از مارشال فهیم این حق را برای خودش محفوظ می‎داند؛ چون تعدادی از قوماندان‎های سرشناس جهادی در شمال کابل، پنجشیر، ننگرهار، قندهار و هرات به صورت جدی نسبت به او ابراز علاقه و نزدیکی می‎کنند، شاید می‎پندارند که آخرین چریک برسر اقتدار او هست که هنوزهم، علی‏الرغم فشار سیاسی رقبای بی‎رحم و سست‎-عنصری رفقای مجهول‎الهویه و تاریخ زده‎اش نفس می‎کشد.
طی روزهای اخیر موضوع عزل آقای نور از مقام ولایت بلخ از سوی ارگ و سپیدار، بر سر زبان‎ها افتاد که به صورت پنهانی حرف و حدیث‎های بسیاری را در میان حلقات سیاسی درون و بیرون حکومت، به همراه داشت و حتی گفته می‎شود که نمایندگی‎های سیاسی کشورهای بزرگ حامی افغانستان در کابل و همین‎طور فرماندهی ناتو و نهادهای بین‎المللی را نیز، مشغول خود کرده بود.
اعلان تلویحی کاندیداتوری آقای نور در انتخابات آینده ریاست‎جمهوری، رفت‏وبرگشت‎های سران جمعیت به مزار و کابل، موضع‎گیری‎های گاه‎گاهی حزب اسلامی حکمتیار، احتمال بازگشت دوباره جنرال دوستم از ترکیه به کابل و موارد دیگر، از پیامدهای این عزل و یا کناره‎گیری احتمالی بوده است. اما نظر به جدیت و اعلام حمایت‎هایی که از جانب هواداران نور صورت می‏گیرد، این نتیجه را به دست می‎دهد که ممکن آقای نور به آسانی در برابر فرمان عزل خویش از سوی رییس‎جمهور تسلیم نشود.
اطلاعاتی نیز وجود دارد که فرمان برکناری ایشان از سوی رییس‎جمهور، متعاقب توقیف آقای مهمند بواسطه والی بلخ به امضا رسیده که بنا به دلایلی، از تطبیق بازمانده است.
همچنان گفته می‎شود که شخص داکتر عبدالله به نیابت اشرف غنی، از آقای نور خواسته که هرکه را خود او به جایش می‎گمارد مختار است و نیازی به تشریفات رسمی حساسیت برانگیز نیست که گویا پاسخ این درخواست را نیز، آقای نور به نتیجه مشورت با سران جمعیت موکول کرده باشد.

این کشاکش، از دیری بدین‎سو جریان داشته و به استثنای مدت کوتاهی که قراربود معاهده‎ای، میان غنی و نور برای همکاری به اجرا گذاشته شود، دوطرف را همیشه در حالت حمله و دفاع در برابر هم، قرار داده است.
فکر می‎کنم نزد همگان این سوال‌ها مطرح شود که:
۱: چه چیزی باعث دوام ماموریت استاد عطا منحیث والی بلخ، علی‎الرغم مخالفت شدید او با رهبری حکومت مرکزی شده است؟
۲: آیا تنها تصمیم‌گیرنده در مورد عزل و ابقای آقای نور، رییس‌جمهور غنی‌ست؟
۳: در صورت برکناری آقای نور از مقام ولایت بلخ، واکنش او و تبعات این برکناری چه خواهد بود؟
۴: آیا حضور و عدم حضور او به حیث والی بلخ، رابطه‎ای در رقابت‎های منطقه‎ای و فرامنطقه‎ای، بر سر مسئله افغانستان دارد؟
۵: آینده سیاسی عطا محمد نور، با کنار رفتن از مقام ولایت بلخ چه خواهد شد؟
به نظر می‎رسد که در قدم اول، قطع‎نظر از موافقت و مخالفت دیدگاه او با داکتر غنی، یکی از والی‎های پیشتاز در امر سازندگی، تامین امنیت و رضایت مردم به جانب حکومت بوده است و از طرف دیگر سابقه خوب و نحوه تعامل او با اقوام و جریان‎های سیاسی حاضر درشمال و به خصوص در ولایت بلخ، باعث ماندگاری او شده است.
دوم، فکر می‏کنم در ارتباط به عزل و یا نصب آدم‏هایی چون استاد عطا و جعرافیایی چون بلخ، در شرایطی که بحث حضور و دخالت جامعه بین‎المللی به خصوص ایالات متحده امریکا مطرح است، کار تنها اشرف غنی بوده نمی‎تواند. تجربه براندازی امیر اسماعیل خان از هرات را اگر بیاد بیاورید، این مسئله به خوبی برایتان مفهوم خواهد شد.
سوم این‎که در صورت برکناری بدون رضایت آقای نور، تبعات منفی و زیان‌باری را؛ هم مردم بلخ و هم ولایات شمالی افغانستان و هم حکومت مرکزی شاهد خواهند بود که در قدم اول جنگ داخلی میان جناح‎های حزب اسلامی، جمعیت اسلامی، جنبش ملی، حزب وحدت شاخه استاد محقق و متباقی را در پی خواهد آورد و به رغم آن، زمینه را برای گسترش حضور طالبان و داعش مساعدتر خواهد کرد. در قدم بعدی و باحضور اپوزیسیونی استاندار بلخ، هیچ والی جانشینی با خاطر آرام زیر ریش و سایه او کار کرده نخواهد نتوانست و این بستگی به ایجاد مزاحمت از جانب نور و هواداران او هم ندارد.
نیروهای مخرب، اختطاف‎گر، مافیای مواد مخدر و قاچاق اسلحه، فعال‎تر خواهند شد و از خلای به وجود آمده از ناحیه نبود یک والی مبتکر و فعال، جولان بیش‎تر خواهند کرد.
چهارم این‎که ایتلاف بین‎المللی به رهبری امریکا، در رقابت با روسیه و آسیای مرکزی شمال افغانستان را از دست خواهد داد.
پنجم هم این‎که با کنار رفتن او بر اثر فشار داخلی و احتمالاً خارجی‎های هم‎سو با غنی، او را نزد هوادان‎اش محبوب‎تر خواهد کرد و از طرفی هم، مجال بیش‎تر برای فعالیت سیاسی در چارچوب ایتلاف نجات برایش دست خواهد داد تا بتواند در صورت کاندیداتوری‎اش به انتخابات ریاست‎جمهوری، سرحال‎تر، با برنامه‎تر و موفق‎تر ظاهر شود.
به هر صورت، اگر حوادث غیر مترقبه را از تحلیل جدا کنیم، در هر صورت شانس مانایی نور در عرصه سیاست افغانستان نسبت به اشرف غنی، بیشتر است و آن هم در شرایطی که آن‎هایی که یک روز برای رییس‎جمهور کردن آقای غنی، انتخابات افغانستان را به گند کشیدند؛ امروز او را بارگرانی بر شانه‎های خویش، بیش نمی‎دانند.
برنا صالحی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا