مذاکرات صلح افغانستان؛ مشکل اصلی در جزئیات نهفته است
مهمترین چالش برای افغانستان در دوره پس از خروج، روابط میان جناحهای افغانستان خواهد بود. اگر طالبان برای دستیابی به یک فرمول تقسیم قدرت اقدام نکنند و از روال قدیمی «پیروزی یا شکست» منصرف نشوند، صلح در این کشور جنگزده مبهم خواهد بود
اکنون تقریباً دو ماه است که طالبان و امریکا مذاکرات صلح را پس از یک وقفه سه ماهه دوباره از سر گرفتند. گزارش رسانهها حاکی از آن است که هر دو جانب نسبت به آینده مذاکرات دیدگاه مثبتی دارند و حتی بیان کردند که نتیجه نهایی فقط طی چند روز دیگر مشخص میشود.
نکته مهم در مورد افغانستان هفته گذشته در داووس مطرح شد، جایی که عمران خان نخست وزیر پاکستان همراه با رییس جمهور ترامپ در مورد تلاشهای طاقتفرسا در جهت برقراری صلح در افغانستان صحبت کردند و همکاریهای متعاقب ایالات متحده و افغانستان که باعث بهبود روابط حسنه بین احزاب شد. در این شکی نیست که پاکستان برای متقاعد کردن طالبان برای صلح در این کشور و منطقه بسیار تلاش کرده است.
با این حال، اگر به امید طالبان و امریکا باشیم، مسائل مهم هنوز هم در ابهام قرار دارد، به شمول مواضع حداکثری جناحها و نظام تحت رهبری اشرف غنی یا مخالفان و گروههای قومی در افغانستان.
در حالی که شک و تردید در میان گروههای سیاسی-قومی افغانستان طبیعی است و چیز جدیدی نیست، اما تحلیلگران افغانستان بیشتر نگران سرنوشت نیروهای امنیت ملی این کشور هستند که در نهایت این کشور را میتواند نگه دارد و تلاشهای گروهها و جناحهایی را که پس از خروج نیروهای امریکایی به دنبال هرج و مرج هستند، خنثی سازد. ایالات متحده تا حدی در مورد آینده نیروهای امنیتی ملی افغانستان و حفظ آن سکوت اختیار کرده، دستکم در زمانی که در مورد سرنوشت پایگاههای امریکا در این کشور گفتوگو میکند. واشنگتن میخواهد برخی پایگاههایش را برای نظارت از گروههای تروریستی مانند القاعده و داعش در افغانستان حفظ کند، هر چند این امر ممکن به مذاق کشورهای همسایه افغانستان (پاکستان، چین، روسیه و ایران) خوش نخورد.
با این حال، این احتمال وجود دارد که طالبان ممکن با حضور محدود امریکا برای مقابله با القاعده و داعش موافقت کند، به شرط اینکه ایالات متحده به اندازه کافی جبران کند و همچنان رضایت همسایگان افغانستان را به دست آورد.
در رابطه به نیروهای امنیتی ملی افغانستان، طالبان ممکن اولویتهای خود را داشته باشند که ممکن نیاز به حفظ یک قدرت بزرگ نظامی یا پیشرفته نداشته باشند. این امر نیز باید نگرانیهای هند را برطرف کند که بعد از خروج نیروهای امریکایی، طالبان آزاد هستند در رابطه به هند حق رأی داشته باشند.
با این همه، طالبان ممکن به نیروهای امریکایی اجازه دهد تا ختم سال ۲۰۲۰ بمانند و نه فراتر از آن. به نظر میرسد همسایگان افغانستان همچنین در این رابطه اجماع دارند.
برای پاکستان، شکی نیست که چالشهای واقعی با مشکلات بیشمار مواجه است، نه تنها در افغانستان پسا-خروج، بلکه با پیامدهای آن در پاکستان. نخست، عوامل ایجاد جنگ داخلی در افغانستان و یازده سپتمبر هنوز وجود دارند، گرچه ممکن است القاعده به طور مؤثر به حاشیه برده شده باشد. تهدید داعش زیاد است و خاک افغانستان بسیار با این گروهها آلوده شده است.
دوم، اگرچه مداخله امریکا در افغانستان ثبات را به وجود نیاورد، اما خروج آنها خلاء را ایجاد میکند، حداقل به میزان حمایت مالی این کشور.
سوم، افغانستان در آیندهای قابل پیشبینی، حداقل در زمینههای امنیت غذایی، پناهندگان، بهداشت و آموزش به پاکستان وابسته خواهد بود.
چهارم، جناحهای غیر پشتون نسبت به نظام پسا-اشرف غنی که بیشتر تحت سلطه طالبان خواهد بود، تردید خواهند داشت. جناحهای غیرپشتون نسبت به پاکستان تردید خواهند داشت مگر اینکه طالبان علناً سیاست «بیطرف» را حفظ کنند.
پنجم، واضح است که تاجیکها، ازبیکها و هزارهها به راحتی نمیخواهند تسلیم طالبان شوند. این گروهها بسیار سازمانیافتهتر و مجهز هستند. آنها با تمام قدرت در مقابل طالبان مقاومت خواهند کرد.
دو هفته پیش، استاد محقق رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان در اسلامآباد گفت که «ما برای صلح آمادهایم، به شرط اینکه بر اساس عدالت و احترام باشد … در غیر این صورت، ما هم اکنون در حالت جنگ (با طالبان) هستیم.»
بابراین، در اوضاع در حال تحول، مهمترین چالش برای افغانستان در دوره پس از خروج، روابط میان جناحهای افغانستان خواهد بود. اگر طالبان برای دستیابی به یک فرمول تقسیم قدرت اقدام نکنند و از روال قدیمی «پیروزی یا شکست» منصرف نشوند، صلح در این کشور جنگزده مبهم خواهد بود. تخریبکنندگان داخلی و خارج از افغانستان را نیز فراموش نکنید که خوشحال میشوند خونریزی برای همیشه در افغانستان وجود داشته باشد.