نقش ایران در مذاکرات صلح افغانستان چقدر حیاتی است
نکته قابل توجه این است که ایران دارای قدرت قوی در منطقه است و اگر ایران از مذاکرات صلح حذف گردد، این روند ناقص خواهد بود.
ایران و افغانستان دو کشور از چهار کشور همسایه است که پاکستان مرزهای مشترک با آنها دارد. به دلایل مختلف، هر دو کشور نقش مهمی در قرار دادن پاکستان در کانون توجه داشته است. با این حال، مذاکرات صلح نه چندان اخیر به رهبری افغانستان بار دیگر کنجکاوی را بیشتر کرده و منطقه جنوب آسیا را در خط مقدم قرار داده است. همانطور که شماری از کشورها نقش موثری در روند صلح بازی میکند، ایران نیز دارد. مشاهدات چنین است که ایران به دلیل تاریخ مشترک و حضور شیعیان در مناطق مختلف این کشور، سهم مناسبی در امور داخلی افغانستان دارد. باید گفت ایران از جمله کشورهای مهمی است که پوتانسیل داشتن نقش قابل توجه در آوردن صلح به منطقه را دارد. بنابراین، برای تجزیه و تحلیل نقش ایران در افغانستان و روند صلح، لازم است تا به سیر اقدامات قبلی که در زمان حمله شوروی در سال ۱۹۷۹ و همچنین اشغال افغانستان صورت گرفت، بپردازیم. پس از ارزیابی، مشاهده میشود که هر دو کشور در طول تاریخ روابط طولانی و پیچیدهای با هم دارد.
تهاجم اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۹ همزمان است با بحران گروگانگیری سفارت ایالات متحده، هنگامی که آیتالله خمینی در قدرت بود. در ابتدا، ایران مخالف حمله شوروی بود اما به دلیل انزوایی که ایران پس از بحران گروگانگیری با آن روبرو شد، لازم شد تا آشکارا ضد اتحاد جماهیر شوروی نباشد و در عوض، برای مقابله با نفوذ ایالات متحده با مجاهدین عرب-افغان به سمت اتحاد جماهیر شوروی رفت. پس از سالها جنگ و رقابت، طالبان که در قدرت بود شروع به سوءاستفاده از قدرتش کرد و دولت ربانی و نخبگان ایران را هدف قرار داد و گروگانگیری کرد و حتی به کنسولگری ایران در افغانستان یورش بردند. هر دو طرف در آستانه جنگ بودند، اما وقتی طالبان با تهدید جدی ایران مواجه شد با خواسته آن موافقت کرد و از بروز جنگ جلوگیری شد. به تلافی دشمنیهای قبلی، ایران از ایالات متحده (متحد جنجالی) در جنگ با تروریزم در ۲۰۰۱ حمایت کرد و در طول «عملیات تأمین آزادی» در مورد جنگجویان طالبان و القاعده در منطقه، اطلاعات کافی ارائه کرد.
در این میان، پیچیدگی و دوگانگی روابط ایران با افغانستان از زمانی نشأت میگیرد که این کشور به خاطر پروژههای اقتصادی و شیعیان ساکن در این منطقه به عنوان اقلیت، شرایط سالم را با کابل حفظ کرد و همزمان سپاه پاسداران و نیروهای قدس به حمایت از طالبان افغان برای آنها اسلحه و مواد منفجره فراهم کرد. این دوگانگی مشارکت ایران به نحوی به ضرر منافع امریکا و ایتلافهای به رهبری ایالات متحده در طولانی مدت شد. با این وجود، دلیل منطقی در مورد حمایت ایران از طالبان وجود دارد؛ از آنجا که این جنگجویان با داشتن مرز مشترک و قدرت زیاد، تهدیدی برای امنیت ملی ایران است. بیثباتی در یک کشور، بالای کشور دیگر تأثیر میگذارد و رفاه اقتصادی نیز متأثر میشود.
این چیزی است که در روند صلح به رهبری افغانستان مشاهده میشود. ایران به خاطر منافعش در منطقه مخالف روند صلح نیست، بلکه به دنبال هدایت کردن آن است تا در خدمت منافعش باشد. منافع ایران در این امر زیاد است مانند مهار حضور داعش در افغانستان، برقراری ارتباطات با چین، روسیه و جمهوریهای آسیای میانه برای ثبات و ایستادگی در جنوب آسیا، حفظ توانایی جهت تضعیف ثبات در افغانستان در واکنش به حضور غرب و مخالفت با امریکا به خاطر خروج از برجام، مقابله با اهداف نظامی ایالات متحده، ساخت بندر چابهار که پاکستان و راههای تجارتی را دور میزند و مهمتر از همه، برای تأمین امنیت جامعه شیعه و توانمند نمودن آنها برای شرکت در فعالیتهای سیاسی در افغانستان و موضوعات دیگر. با این حال، صرف نظر از منافع بیشمار، نقش ایران در روند صلح بسیار مهم است. برای این منظور، ایران از روند صلح حمایت میکند و چندین دور مذاکرات مستقیم نیز با طالبان در تهران داشته است. نکته قابل توجه این است که ایران دارای قدرت قوی در منطقه است و اگر ایران از مذاکرات صلح حذف گردد، این روند ناقص خواهد بود.
پس از بررسی پیچیدگی جزئیات بین ایران و افغانستان، پیشبینی میشود پاکستان گزینههای سیاسی را که در اختیار دارد، بررسی کند. برای این هدف، توصیه حیاتی احیای مذاکرات صلح و ایفای نقش هوشمندانه و فعال برای حل مسائل بین ایران و افغانستان میباشد. در این مقطع زمانی، بیثباتی در هر کشور به ویژه برای پاکستان به صرفه نیست، زیرا پاکستان قبلاً هزینه سنگینی را تحت نام جنگ علیه تروریزم، پرداخته است. با در نظر داشت تمام نگرانیها، پاکستان باید به منافع خود توجه کند و یک بازیگر دیپلماتیک فعال در سطح منطقه باشد تا تبلیغات ضد پاکستانی رواج نیابد، به ویژه در افغانستان. ایران در رویکرد امنیتی منطقهای پاکستان از اهمیت خاصی برخوردار است و روابط سالم باید با این کشور حفظ گردد؛ چنانچه ایران یکی از تأثیرگذارترین کشورها در افغانستان است و در نهایت میتواند در روند صلح مفید واقع شود. علاوه بر این، اقدامات نرم دیگر که پاکستان باید ترغیب و تشویق کند شامل دیپلوماسی نظامی، دیپلوماسی عمومی، فراهم نمودن بورسیه برای دانشجویان و ایجاد زیرساختهای کافی در مناطق جنگزده برای حسن نیت، داشتن مشارکتهای مختلف در سطوح مختلف و تأمین امنیت مرزها میشود. مهمتر از همه حکومتداری خوب باید گزینه اصلی سیاست پاکستان باشد و از داشتن هر گونه سیاست دوگانه خودداری کند، زیرا این امر فقط وضعیت را بدتر میسازد. پاکستان باید تأثیر بد عاملان خارجی را نه تنها در امور داخلی پاکستان، بلکه در امور داخلی همتایان منطقهای اش نیز درک کند.
یادداشت: آرای مطرح شده در مطالب به نویسندگان آن بر میگردد!