نیکلای گوگول و ولادیمیر پوتین!
سید عطاءالله مهاجرانی
منبع: اعتماد
به نظرم امریکا و ناتو مانند ببر پیری هستند که دندانهایش در خاورمیانه به ویژه در افغانستان شکسته است. وقتی با صرف سه هزار میلیارد دالر و بيست سال جنگ نتوانستند، حریف ملت افغانستان شوند، چگونه میخواهند با روسیه بجنگند؟
حمله ارتش روسيه از زمین و دریا و هوا در سحرگاه روز پنجشنبه، به همه سوی اوکراین شایسته تأمل جدی است. هر گوشه این واقعه پیچیدگیها و پیامدهای منطقهای و جهانی دارد. آیا پوتین دست به یک قمار بزرگ زده است که نتیجه و پایان آن روشن نیست؟ به گمانم این حمله مثل یک بازی شطرنج با دقت و محاسبه پیشبینی شده است.
یکم: وقتی در سال ۱۳۵۴به عنوان دانشجوی تاریخ، رمان «نفوس مرده» نوشته نیکلای گوگول (۱۸۰۹-۱۸۵۳) را با دوست روانشاد عباسعلی يوسف پوران از زبان روسی میخواندیم و با ترجمه كاظم انصاری تطبيق میکردیم. رسیدیم به صفحه ۲۳۴ و ۲۳۵ ترجمه فارسی. قهرمان كتاب چیچکوف که دنبال «خرید نفوس مرده» است، یعنی موژیکهایی ـ کشاورزان- که مردهاند، اما نام و نشانشان در دفاتر رسمی هنوز زنده است. اظهار نظر غریبی در باره روسيه میکند:
« روسیه من! جواب بده که تو به کجا میروی؟ اما ترا پاسخی نمیشنوم. آهنگ سحر انگیزی از زنگولهها بر میخیزد، ابرها به هزاران پاره متلاشی شده میغرد و چون توفان میوزد، هر چه روی زمین است از کنار تو پرواز میکند. زیراتو از تمام جهان بیشتر میتازی و بر دیگران سبقت میجویی. عاقبت روزی تمام ملتها و دولتها از سر راه تو بر میخیزند و راه را به تو میسپارند و به تو نگاه میکنند».
روسیه یک بار در قالب اتحاد جماهیر شوروی، ردای کمونیسم پوشید و جهانخوارگی کرد. آن ردا مندرس شد و اتحاد فرو پاشید، اما روسیه باز ماند و به بازسازی سیاسی و اقتصادی خود پرداخت. این بار ردای ناسیونالیزم روسی را بر تن دارد. بدیهی است که این ردا، با فرهنگ و سنت روسی هماهنگی بیشتری دارد. تقريباً ادبيات و هنر، رمان و شعر و نمایشنامه در روسیه، هويت ملی گرایانه داشته و دارد. عارضههای رسمی که در دوران شوروی بر هنر و ادبیات تحمیل شد، اکنون فرو ریخته است.
میخواهم بگویم، پوتین با حمله به اوکراین از ظرفیت ناسیونالیزم افزون طلبانه روسی به خوبی با خبر بوده و از آن هوشمندانه استفاده کرده است.
دوم: اوکراین و دیگر جمهوریهایی که از فروپاشی شوروی پدید آمدند، گاه جمعیت قابل توجهی از روسها در آن جمهوریها زندگی میکنند. این جمعیت روس، مثلاً جمعیتی حدود ۱۷ تا ۲۰ در صد جمعیت در اوکراین، ۲۵ تا ۲۷ در صد جمعیت در لیتوانی، ۸ در صد در بلا روس… این جمعیت روس در جمهوریهای پیشین در واقع پایگاه اجتماعی- سیاسی روسیه محسوب میشوند. بی دليل نیست که در یورش به اوکراین شاهد بودیم ارتش روسیه از مرزهای بلا روس با همکاری ارتش بلا روس، به اوکراین یورش آورده است.
سوم: اشتباه استراتژیک امریکا و ناتو این بوده و هست که گمان کرده بودند میتوانند روسیه را در حلقهای از جمهوریهای سابق شورو ی محاصره کنند. افزون بر آن کوشیدهاند اوکراین را به عنوان پایگاه دیگری برای ناتو سامان دهند و ناتو را تا مرزهای روسیه گسترش دهند.
چهارم: پس از شکست امریکا و ناتو در افغانستان، خروج حیرت انگیز ارتش امریکا و هم پیمانان از کابل، اعتراف جنرال میلی ریيس ستاد مشترک امریکا به شکست در افغانستان، شکست استراتژی و طرح امریکا در تجزيه عراق و سوریه، فرصتی مناسب برای روسیه ايجاد کرد، که با تکیه بر سوابق تاریخی و بازسازی امپراتوری روسیه، حمله به اوکراین را انجام دهد.
پنجم: اوکراین در واقع کلکسیونی از با ارزشترین منابع معدنی در اروپا و بلکه در جهان است.
مسیر خط لوله انتقال گاز روسیه به اروپاست. حاصل خیزترین مناطق کشاورزی جهان، خاک چرنوزیوم- خاک سیاه- در این کشور قلمرو وسیعی را فرا گرفته است.
ششم: فصل زمستان و یخبندان برای حمله به اوکراین، با توجه انتخاب شده است. چنان که میدانیم، وابستگی اروپا به گاز روسیه، امری آشکار است. اکنون بهای گاز مصرفی در اروپا به بالاترین مبلغ در طول دهههای اخیر رسیده است. بعد از خبر حمله، قیمت بنزین/پترول به بشکهای بالای ۱۰۴ دالر افزایش یافت. قیمت بنزين/پترول در لندن به لیتری یک و هفت دهم پوند رسید.
هفتم: از اظهارات بلینکن وزير خارجه امریکا و نیز بایدن و بوريس جانسون نخست وزير انگلستان پیداست که امریکا و انگلستان و ناتو، نمی خواهند وارد جنگ با روسیه شوند. نمیخواهند جنگ جهانی سوم آغاز شود. بوريس جانسون با تند ترين كلمات به پوتین و روسیه حمله کرد. اما با احتیاط گفت: «ما به اوکراین کمک نظامی میکنیم و برای پیروزی اوکراین دعا میکنیم».
هشتم: به نظرم امریکا و ناتو مانند ببر پیری هستند که دندانهایش در خاورمیانه به ویژه در افغانستان شکسته است. وقتی با صرف سه هزار میلیارد دالر و بيست سال جنگ نتوانستند، حریف ملت افغانستان شوند، چگونه میخواهند با روسیه بجنگند؟
نهم: و اما، حمله به اوکراین نشانهای است که در جهان معاصر و مدرن، تنها بايست به توانایی ملی خود متکی بود و از استطاعت قوت و قدرت خویش، به تعبير قرآن مجيد بهره برد. چنان که در بخش یکم درنگ از نفوس مرده، گوگول روایت کردم، افزون طلبی بخش انکار ناپذیر و مشهود هويت روسی است. این سخن را حدود ۱۷۰ سال پیش نیکلای گوکول گفته است، تا ما مراقب ولادیمیر پوتین باشیم!