هیئت مذاکره کننده طالبان؛ تجسم وابستگی، تفکر فروملی و نماد زن ستیزی
در این هیئت نه حضور اقوام مختلف کشور حس میشود و نه حتا از قومیت و تبار پشتون. چنین هیئتی برخاسته از تفکر توتالیتر و خود کامه بوده و از ریخت آن انحصارگری و عدم پذیرش تکثر و تساهل میبارد.
به تازگی برخی منابع فهرست ۱۷ نفری را به عنوان هیئت گفتوگو کننده طالبان منتشر کرده و گفته میشود که این هیئت در گفتوگوهای صلح با هیئت دولت افغانستان پشت میز خواهد نشست. هرچند گروه طالبان تاکنون به صورت رسمی چیزی در این مورد نگفته، ولی بنابر سبک و سیاق سابق این گروه، هیئت برآمده از آن نمیتواند چیزی فراتر یا متفاوت تر از این باشد.
فهرست منتشر شده شامل ۱۷ نفر است و برخی اعضای آن با چهرههای جدید و بیشتر نظامی جا به جا شده است.
اما چند نکته در این مورد برجسته به نظر میرسد که باید واکاوی شده و تبیین شود که چرا برخی اعضای تازه، جایگزین اعضای قبلی شده و چرا نمیتواند در روند صلح مفید واقع شود.
نکات اساسی:
۱- ترکیب تازه هیئت طالبان غیر ملی است
۲- در ترکیب هیئت چهرههای متهم به قتل و عامل ترور حضور دارد
۳- تمام اعضای هیئت نماینده یا استحاله تفکر مدارس پاکستانی است
۴- هیچ زنی در ترکیب این هیئت حضور ندارد
نخست: در ترکیب هیئت هفده نفری گروه طالبان تنها نمایندگان یک تبار خاص و در میان آن تبار هم نمایندگان یک قشر خاص حضور دارد. در این هیئت نه حضور اقوام مختلف کشور حس میشود و نه حتا از قومیت و تبار پشتون. چنین هیئتی برخاسته از تفکر توتالیتر و خود کامه بوده و از ریخت آن انحصارگری و عدم پذیرش تکثر و تساهل میبارد.
دوم: انس حقانی و ملا شیرین آخند از چهرههای به شدت خشن، عامل قتل و ترورهای خونین و مظنون به قتل جنرال رازق هستند که در ترکیب هیئت گنجانده شدهاند. به نظر میرسد که در این هیئت وزنه نظامی بر وزنه سیاسی سنگین تر بوده و اوضاع از کنترول رهبری آن گروه خارج است. چهرههای جنایت کاری که در این هیئت گنجانده شدهاند، شدیدا آشتی ناپذیر بوده و اگر در آن تجدید نظر نشود، احتمالاً گفتوگوهای صلح راهی به ترکستان خواهد بود.
سوم: تمام اعضای هیئت نماینده و عصاره مدارس پاکستانی بوده و از همین ابتدا معلوم است که با هر نوع تجدد، تکثر و تساهل در تضاد هستند. این طیف که تندروی جزو ذات آموزشی و فکری آنان است، بدون شک در مذاکره که یک قاعده مبتنی بر احترام به آرای متفاوت باید باشد، کمترین تساهل و مدارا را نشان خواهد داد. چنین طیفی بیشتر به انتحار و انفجار و خشونت و پیروزی از طریق جنگ میاندیشد، به کمتر از «امارت» راضی نخواهد بود.
چهارم: هیچ زنی در ترکیب هیئت طالبان حضور ندارد و این خود نمایانگر آن است که ۵۰ درصد جامعه را با خود ندارند. در ۱۹ سال اخیر زنان افغانستان پیشرفتهای زیادی داشتند و حضور آنان در مذاکرات از واجبات است. ولی در تفکر طالبان زن نباید از خانه خارج شود و عدم حضور زنان در ترکیب هیئت آنان گویای آن است که هنوز به زن به عنوان یک انسان و نیم پیکر جامعه باور ندارند، بلکه بیشتر آن را وسیلهای برا تولید مثل و برآورده کننده خواستههای جنسی مردان میدانند.
با توجه به این چهار موضوع، چنین میپندارم که مذاکرات با این ترکیب، در خوش بینانه ترین حالت به شدت پر تنش و در حالات بد بینانه مطلق ناکام خواهد بود.