ویژگیهای یک سیاستمدار موفق
آقای نور میتواند الگوی خوبی برای دیگر اهل سیاست باشد که با ظاهر سازی و دروغ کسی محبوب نمیشود. شهرت را میتوان به آسانی به دست آورد همان طور که قدرت هم دور از دست نیست، اما محبوبیت حاصل سالهای مداوم رفتار و سلوک نیک و صمیمیت و رفاقت است
صحبتهای سترجنرال عطامحمد نور سیاستمدار محبوب مردمی افغانستان، با واکنشهای بسیار مثبت مردم مواجه شد. استاد عطا نخست از همه شیوه ناپسند فیسبوک چلونکی را با شدیدترین لحن محکوم کرد و شائبه هرنوع فعالیت این چنینی را از جانب خود مردود دانست. چرا که اگر او نیز چون دیگران چنین دم و دستگاهی داشت، نمیتوانست با این لحن آنها را مخاطب قرار دهد. در درجه بعد، او گروهی از هم حزبیها و مجاهد نماها را به باد انتقاد گرفت. با این که آماج حملات او بیجگری و بیعرضگی یار سابقش داکتر عبدالله بود، اما تنها یک نفر به تندی او را پاسخ گفت- احمد ضیا مسعود؛ کسی که از قهرمان ملی تنها نامی را به عاریت گرفته و کسانی که درین سالها سیاست افغانستان را تعقیب کردهاند، بیثباتی و ناهمگرایی او را به ثبوت میشناسند. برادری که در سالهای حیات قهرمان ملی بارها، موجب ناراحتی و کدورت او را فراهم کرده بود، از جمله در دوره سفارت در روسیه و بعد از گم شدن بودجه جبهه که در نزد او بود. حتی گفتههایی، از طرد او از جانب قهرمان ملی و جبهه نیز بر سر زبان هاست.
دوره دوم ناهمگرایی و بیثباتی او در خیانت به مارشال فقید و جبهه مقاومت در دوره آقای کرزی بود، زمانی که همه جبهه مقاومت یک طرف ایستاده بودند تا خواستهای جمعی مردم را تمثیل کنند، اما یک نفر که از قضا داماد رهبر شهید و برادر قهرمان ملی بود، از پرده مطرود برآمد و دست خیانت به مردم آویخت. همیشه جبهههای مقاومت با خیانتهایی این گونه، ضربه خورده است. او معاونی بیاقتدار و بیکاره شد که حتی دل آقای کرزی را هم گرفت. معاون اولی که خودش شاکی اول در اعتراض به دولت خود بود. باری، در یکی از سخنرانیهای اعتراضی که گفته بود دولت چنین و چنان است، کسی پرسیده بود دولت خود شمایید، به سر خود عریضه میکنید؟
بار سوم، در تقابل دو هزار و چهارده بود که او به تنهایی در مقابل خون برادر و همخونان و هم خوانان برادرش در جبهه مقابل برای منصبی خیالی ایستاد و باز حتی تاب دفاع از تفاهمش را نداشت. رییس دفتر و همکاران ارشد دفترش زندانی شدند و تنها خط کارنامه کاری او، دو معامله تلخ بود، یکی با دزدان کابل بانک که بعدها رقمش فاش شد و دیگری با قطریها بر سر فروش منطقهای در فراه. هر دو مورد تنها سرشکستگی به ارمغان داشت تا حدی که رییس جمهور وقت را به تنگ آورد و با فضاحت اخراج شد.
قصه دستگیریاش با بیکی پر از دالر در دبی، شرمساری دیگری بود که داماد و خانوادهاش را نیز مجبور به پاسخ کرد. فسادها و بدنامیهای دیگری که او و پسرش در میدان هوایی کابل و تخار و کارته پروان به بار آوردند رازهاییست که اخلاقاً نمیتوان فاش کرد، اما چشم بینای تاریخ افغانستان روزی پرده از بسیاری از آنها برخواهد داشت.
چنین کسی، با این کارنامه سنگین خود را تنها سرباز مقاومت میداند.
استاد عطا اگر صد مشکل داشته باشد، هیچ وقت در همه سالهای تقابلش هیج دشمنی نتوانسته حتی یک ورق علیه او پیدا کند. نه در هیچ قرارداد دست داشته و نه در رشوه و فساد حکومتی و مهم تر، نه در زندگی شخصیاش. انسانی که به خانواده وفادار بوده و پای بندی به اخلاق که شرط نخست عیاریست، سرلوحه کارش بوده است. در همه سفرهای مختلف، هر چه دستگاههای بینالمللی توطئه، خواستهاند پاپوشی برایش بدوزند از همه کامیاب برآمده، چرا که حساب پاک را از محاسبه باکی نیست. همان طور که استاد درباره دارایی و نوع زندگیاش نیز عیارانه با صداقت و بیریاکاری سخن گفت. او بر عکس هر سیاستمدار دیگری، تظاهر به فقر و درویشی نمیکند، با اینکه شیوه برخوردش با رفقا همیشه درویشانه و توام با فروتنی و صمیمیت بوده است.
Shokohmand, [18.04.20 22:47] راز محبوبیت کسی مثل آقای نور، میتواند الگوی خوبی برای دیگر اهل سیاست باشد که با ظاهر سازی و دروغ کسی محبوب نمیشود. شهرت را میتوان به آسانی به دست آورد همان طور که قدرت هم دور از دست نیست، اما محبوبیت حاصل سالهای مداوم رفتار و سلوک نیک و صمیمیت و رفاقت است. او که از سالهای جنگ، هنوز دوستانش را مثل اعضای خانواده با خود دارد، در همه سالها رفاقتش فراوانی داشته است و ریزش نه. برای همین جامعه فارسی زبان اعم از تاجیکها و هزارهها و سادات و ایماق مثل بلوچها و پشتونها و نورستاتیها به یک اندازه او را دوست میدارند. در وقت خواست مردم، کنار مردم ایستاده نه با قدرت. در مسایل فرهنگی، اصولش را پایمال نکرده و در مسایل هویتی سخت گیر بوده است. کسی که به تنهایی برای کلمات زبان فارسی ایستاد و برای توزیع عادلانه شناسنامهها سخن گفت، در مواقع تقابل اجتماعی علیرغم درخواستهای خارجی و داخلی به خاطر حفظ وحدت ملی و یک پارچگی کشور تاوان داد. او فقط کافی بود ولو به مصلحت دم از تجزیه بزند، دهها کشور او را تشویق میکردند و خیلی از روشنفکران از او تقاضا داشتند اما او تاوان داد و از خط سرخش برای یک پارچگی کشور و ملت، عدول نکرد.
دم به دروغ و ریا نداد، اگر چه سیاست از او می طلبید. آداب عیاری او مبتنی بر همین اصول بود و برای همین، مردم جنوب هم مثل مردم شمال او را دوست میدارند. برای همین بود که شهید محبوب ملت، جنرال کاکه قندهار رازق، گفته بود استاد عطا اگر در کوه باشد اگر در دریا، من در کنارش هستم. چرا که همه وطن پرستان و جوانمردان در یک صفاند و زبونها و خاینان در یک صف. استاد عطا در مصاحبهاش، اصول عیاری و وطن پرستیاش را تبیین کرد و نقاب از چهره بزدلانه خاینان و جبونان برداشت و طبیعی است که با این اصول، هر روز محبوب تر باشد و مخالفانش در ضیاع و شرمساری.