پشتونهای پاکستانی؛ قربانیان تبعیض سیاسی و بروکراسی دولتی
دست کم ۷۰ درصد از پنج میلیون باشنده این منطقه، در فقر زندگی میکنند، نرخ سواد فقط ۱۰درصد برای زنان و برای مردان ۳۶ درصد است و میزان مرگ ومیر کودکان در این مناطق در بالاترین سطح این کشور قرار دارد.
ابتدا، قتل نقیب الله محسود – یک مدل مشتاق – که ماه گذشته توسط پولیس در کراچی به ضرب گلوله کشته شد و سپس ادعا شد که وی از جمله شبه نظامیان طالبان بوده، به نظر میرسد آخرین سلسله بدرفتاریهای انجام شده توسط مقامات پاکستانی علیه قوم پشتون در پاکستان باشد.
اما قضیه آقای محسود با سایر موارد، متفاوت ثابت شده است. کشتهشدن نقیبالله ۲۷ ساله، به نظر میرسد یک درگیری مسلحانه از پیش طرحریزی شده بوده که منجر به شکلگرفتن جنبش اعتراضی که رهبری آن را پشتونهای جوان از مناطق قبایلی شمالغرب پاکستان، جاییکه آنها از دیرزمانی هدف عملیاتهای نظامی ارتش پاکستان، جابهجایی داخلی، کلیشهسازی قومی و اختطاف از سوی نیروهای امنیتی بوده، به عهده گرفتهاند.
هفته گذشته، گروهی از پشتونهای جوان فعال در شبکههای اجتماعی تحصنی را در اسلامآباد پایتخت پاکستان، سازماندهی کردند و برای تبلیغات آن از هشتگ(#PashtunLongMarch) استفاده کردند. تا روز سهشنبه که ششمین روز تظاهرات بود، دستِکم ۵ هزار پشتون هم از مناطق قبایلی و هم از سایر نقاط کشور به این تحصن پیوستهاند. همچنان بیشتر اعضای تمام احزاب سیاسی پاکستان حمایت خود را از این اعتراضات اعلام کردند.
رحیمالله یوسفزی، سردبیر یک روزنامه پاکستانی مستقر در پیشاور گفته است:« مطمئناً این نوع مبارزه سازمانیافته برای حقوق، اصلاحات و منابع پشتونها(پشتونهای پاکستانی) طی سالهای گذشته دیده نشده است.»
وی افزوده است:« مردم مناطق قبایلی در طول دههها خشم و نفرت سرکوب شدهای نسبت به رفتار دولت با آنها داشتهاند. کشتهشدن نقیبالله تنها نقطه اوج این خشم و نفرت بوده است.»
مناطق قبایلی فدرال پاکستان که هممرز با افغانستان است، تحت مقررات به جامانده از دوران حکومت استعماری بریتانیا اداره میشود. پارلمان و دادگاههای پاکستان هیچاختیار بالای این مناطق ندارند؛ در عوض، این مناطق توسط «نماینده سیاسی» که از سوی دولت مرکزی گماشته میشود، اداره میشود. پشتونها و سایر مردمانی که در این مناطق زندگی میکنند، حقوق اندکی دارند و حتی تبعید میشوند. خانهها و کسبوکار آنها ویران میشود و اعضای قبیله به دلیل تخطیهای جزیی بهصورت دستهجمعی دستگیر میشوند.
پس از حملات یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی در ایالات متحده، با پناه بردن اعضای القاعده و دیگر گروهها به مناطق قبایلی – بهویژه وزیرستان جنوبی، جاییکه آقای محسود از آنجا بود و وزیرستان شمالی – این مناطق تبدیل به خط مقدم جنگ علیه تروریزم شده است. پشتونهای مناطق قبایلی هم از ناحیه حملات شبهنظامیان و هم به خاطر سرکوب ارتش پاکستان رنج بردهاند. و آن هایی که به نقاط دیگر کشور فرار میکنند – مانند «کراچی» در قضیه آقای محسود – میگویند که آزار و اذیت آنها را در بیرون از مناطق قبایلی نیز دنبال میکند.
فرهاد علی ۲۴ ساله، معاون رییس «جرگه جوانان فتا»، یکی از سازمانهایی که اعتراضات پاکستان را رهبری میکند، گفته است:« طی یکونیم دهه گذشته، هزاران تن از جوانان پشتون از خانههایشان، دانشگاهها و خیابانها به نام مهار شبه نظامیان ناپدید شدهاند. ما میخواهیم همه این مردان جوان در یک دادگاه قانونی آورده شده و شواهد واقعی مبنی بر ارتکاب جرم از سوی آنها، ارایه شود.»
آقای علی افزوده است:« توقف کلیشهسازی پشتونها بهعنوان شبهنظامیان، یکی از خواستههای اصلی ماست. تحمیل قوانین نظامی را در مناطق ما، هر وقتیکه در بخش دیگری از کشور اتفاق ناگواری رخ میدهد، متوقف سازید. لطفاً! بگذارید ما در صلح زندگی کنیم.»
در همین حال، معترضانی که بیرون از «باشگاه مطبوعات ملی» در اسلامآباد خیمه برافراشتهاند، خواستار دستگیری «رائو انور» اند. رائو انور فرمانده پولیس کراچی، متهم به کشتن آقای محسود است که در حال حاضر متواری گشته است.
معترضان همچنان از ارتش پاکستان میخواهند تا ماینهای زمینی را از مناطق قبایلی، به خصوص وزیرستان جنوبی، پاکسازی کنند.
از سویی هم، آقای علی گفته است:« از سال ۲۰۰۹ میلادی به اینطرف، بیش از ۳۵ نفر در اثر انفجار ماینهای زمینی در وزیرستان جنوبی، جان خود را از دست دادهاند.»
«اسلام زیب»، باشنده وزیرستان جنوبی که در اعتراضات اسلامآباد شرکت کرده است، گفته است:« من میخواستم در زندگیام کاری کنم، میخواستم در آینده برای خودم کسی شوم، اما ببین مرا».
آقای زیب همچنان می گوید:« من در انفجار ماینی که دست برادرم را نیز قطع کرد، بینایی چشمان خود را از دست دادهام.»
آقای زیب افزوده است:« اگر سربازی در اثر انفجار ماین زخمی شود، کل خانواده وی دستگیر میشوند. مردم بدون هیچنشانه ناپدید میشوند.»
از طرفی، رسانههای ارتش پاکستان این مساله را که ارتش این کشور در مناطق قبایلی ماین کار گذاشته، رد کرده و گفتهاند که شبهنظامیان این کار را انجام میدهند. اما میگویند که ارتش بلافاصله ۱۰ تیم ماین پاکی را به وزیرستان جنوبی اعزام خواهد کرد.»
سایر مقامات نیز به سرعت معترضان را اطمینان دادهاند که صدای آنها شنیده شده است. «طارق فضل چودری» از وزرای دولت پاکستان که با رهبران معترضین دیدار کرده است، میگوید:« دولت کاملاً از خواستههای معترضان حمایت میکند.» اما این که چه زمانی خواستههای معترضان برآورده میشود، چیزی نگفته است.
مناناحمد آصف استاد تاریخ در دانشگاه کولمبیا، مناطق قبایلی را جغرافیای خارج از قوانین ملت میخواند، جاییکه هم ارتش و هم شبه نظامیان دریافتهاند که «خشونت به راحتی در این مناطق بدون کدام توجه به ساکنان آن دامن زده میشود.»
دست کم ۷۰ درصد از پنج میلیون باشنده این منطقه، در فقر زندگی میکنند، نرخ سواد فقط ۱۰درصد برای زنان و برای مردان ۳۶ درصد است و میزان مرگ ومیر کودکان در این مناطق در بالاترین سطح این کشور قرار دارد. شبه نظامیان پاکستانی سالها، از این مناطق که قانون در آن نقشی ندارد، جهت راهاندازی حملات علیه دولت پاکستان و نیروهای تحت رهبری ایالات متحده در افغانستان، استفاده کردهاند.
از سال ۲۰۰۱ میلادی به اینطرف، ارتش پاکستان ۱۰ عملیات نظامی علیه مواضع شبه نظامیان در این مناطق انجام داده است که آخرین آن، عملیات ارتش در وزیرستان شمالی در سال ۲۰۱۳ بود. طبق آمار نهاد پناهندگی سازمان ملل متحد و مرکز نظارت بر جابهجایی داخلی مستقر در «ژنو»، با نابودشدن خانهها، مکاتب، شفاخانهها و امکانات شهری ناچیز این مناطق، تقریبا دو میلیون نفر جا بجا شدهاند؛ چون شبه نظامیان از آنها به عنوان مخفی گاه خود استفاده میکردند.
ارتش پاکستان میگوید که اکنون برای بازگشتاندن مردمان بیجاشده، بازسازی زیرساختها و برآورده ساختن خواست ساکنان این مناطق، میلیونها پول را هزینه میکند. اما بسیاری از ساکنان هنوز سربازان ارتش را به چشم نیروهای اشغالگر میبینند و از طرفی دیگر، تهدید شبهنظامیان همچنان در جای خود است.
پارلمان پاکستان در حال بررسی پیشنهادی مبنی بر یکجا ساختن مناطق جنگ زده و فراموش شده قبایلی با ایالت «خیبر پختونخواه» است. این امر مردم مناطق قبایلی را قادر میسازد که برای اولینبار، بهصورت کامل شهروند پاکستان شوند. اما این طرح در میان طرفداران اصلاحات، به یک مساله تفرقهانداز تبدیل شده و برخی از احزاب سیاسی، مخالف یکجایی آن هستند و بهجای آن میخواهند که مناطق قبایلی به یک ایالت جداگانه تبدیل شود.
سیمبل خان تحلیلگر امنیتی و عضو غیر ساکن در مرکز مطالعات استراتژیک بینالمللی در اسلامآباد، گفته است:« من در این مساله که اعتراضات اخیر به تغییرات واقعی برای پشتونها خواهد انجامید، شک دارم.»
خانم سیمبل خان با اشاره به انتخابات ملی که برای ماه جولای برنامه ریزی شده است، گفته است:« تمامی این جنبشهایی را که میبینید، بسیجهای پیش از انتخابات است.»
وی افزوده است:« بهنظر میرسد که این اعتراضات حاکی از یک خیزش واقعی از سوی پشتونها نیست. احزاب سیاسی و سایر گروهها میخواهند موضوعاتی را که از سوی مردم استقبال میشوند، وسیله قرار دهند. اعتراضات اخیر نیز برای آنها سکویی را فراهم میسازد. این فقط یک فعالیت سیاسی برای به دست آوردن اهداف مشخص است.»
منبع: نیویورک تایمز
مترجم : سید طاهر مجاب