گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی، پس از بیست سال زندگی مخفی، به کشور برگشت و سخنهای بسیار گفت. شرق و غرب را ملامت کرد و خود را سلامت تراشید.
رهبر حزب اسلامی، نزدیک به ۴ دهه است که یکی از چهرههای جنجالبرانگیز و پردغدغه برای بخشی از مردم بوده است و اتهامهایی نیز متوجه وی است.
در یک نگاه گذرا، موضعگیریهای اخیر آقای حکمتیار به گونهای پیام جنگ را میرسانَد و چنین تصور میشد که او هنوز هم از گذشتههای تاریکاش درس عبرت نگرفته است. برخلاف انتظار، اکنون نیز رهبر حزب اسلامی در پی برجستهسازی مسایل قومی و مذهبی است و انگیزهی خشونت و ستیزهورزی، ذهن و ضمیرش را آرام نمیگذارد.
آقای حکمتیار در حالی اظهارات جدیدش را بر زبان میآورد که ۲۰ سال در بیرون از کشور با ناز و نعمت تمام زندگی کرد و از راه دور، به جنگجویان تحت نفوذ و امرش، دستور خشونت میداد.
رهبر حزب اسلامی، بیش از ۹۰ شرکت تجارتی در ایران داشت و آنهم زمانی بود که دیگر رهبران سیاسی-مذهبی افغانستان در ایران حتی اجازه بازگشایی یک کارگاه خیاطی را هم نداشتند؛ اما آقای حکمتیار، با پول و امکانات ایرانیها، فعالیتهای سیاسی و اقتصادیاش را به خوبی پیش میبرد.
آقای حکمتیار اما اینروزها با پول برخی از کشورهای حوزه خلیج و از جمله عربستان سعودی، در صدد گشایش بازار جدیدی است که از رهگذر مذهبی باج میگیرد و به یارگیری پرداخته است.
به نظر میرسد، گسترش مناسبات افغانستان و عربستان، که از اولین روزهای کاری حکومت آقای غنی آغاز شد، و سفرهای دور و دراز تیم حاکم به ریاض، در نزدیکسازی آقای حکمتیار به دولت افغانستان بیتاثیر نبوده است. روی این حساب است، تصور میشود مسئله مرموز است و با آمدن حکمتیار و قرارگرفتن وی در بدنهی سیاسی- اجتماعی کشور، تنشهای مذهبی و قومی در کشور بیشتر و پررنگتر میشود.
آقای حکمتیار که روزی از سوی امریکا در لیست تروریستی جای داده شده بود، اما با یک تعامل مبهم و حسابشده، معادله را به سودش رقم زد و زمینهی صلح با حکومت افغانستان را فراهم ساخت. با این حساب، رهبر حزب اسلامی در لغمان به امریکا هشدار داد« همانگونه که روسها را شکست دادیم امریکا را نیز شکست میدهیم.» هشدار آقای حکمتیار به امریکا، نشانگر یک روش عوامفریبانه محض است که پشت صحنهی آن چیز دیگریست. رهبر حزب اسلامی، کم کم به دموکراسی که پیش از این از سوی وی، یک پدیدهی امریکایی شناخته میشد نیز باورمند شدهاست و طی روزهای اخیر، در یکی دو مورد مربوط به حقوق زنان نیز خوش درخشیدهاست!
با این حال، انتظار میرود مردم افغانستان، در این شرایط حساس و پیچیده، دقت و دوراندیشی داشته باشند و نگذارند که منافع ملی و کشوری، قربانی جهتگیریهای خام و بازیهای استخباراتی شود که حیات سیاسی و اجتماعی کشور را سخت ضربه میزند.
رهبر حزب اسلامی گفته است که با« پیام صلح» آمدهاست و حتی از طالبان نیز خواسته که دست از جنگ بردارند؛ ولی حرفهای زننده و خشن این چهرهی جهادی، که در لغمان بر زبان راند، ذهنیتها را به خودش مشکوک میکند و باعث میشود که در صداقت حرفاش شک و تردیدهایی به میان آید و تردید شود که رهبر حزب اسلامی، میخواهد اینبار جنگ را با روش نرمتری دنبال کند که شاید زیانبارتر از دوران جنگهای خانمانسوز داخلی باشد. آنروزها، حکمتیار با تفنگ دشمنیاش را به نمایش میگذاشت، اما امروز با زبان و فکر!
حکمتیار که متهم به افراط گرایی است، امید میرود اینبار عقلانی برخورد کند؛ هرچند که افراطیت، در گذر زمان، فقط جامه عوض میکند؛ ولی ریشههای آن همیشه و در همهجا یکسان است و گهی جسم و گهی هم روح آدمها را نشانه میگیرد.
گذر زمان، همهچیز را ثابت میکند. اگر به روشهای عقلانی و درست دست برد که خوب، وگرنه همان افراط گرایی است که فقط چند روزی مجبور شده بود از قانون و ارزشهای دموکراتیک دم بزند!
ضیا موسوی- خبرگزاری دید