چرا طالبان آماده مذاکره است؟
وقتی این گروه با کشورهایی مانند چین، روسیه، ایران، پاکستان، عربستان سعودی و ایالات متحده مذاکره میکند، به طور خودکار از حکومت کابل سلب مشروعیت میشود و موقعیت طالبان را به عنوان تنها بازیگر برای بازگرداندن ثبات در افغانستان تقویت میبخشد.
بر اساس گزارشها، دونالد ترامپ رییس جمهور ایالات متحده امریکا در نظر دارد تعداد قابل توجه نیروهایش را از افغانستان خارج کند. ترامپ به پنتاگون هدایت داده تا حدود نصف از ۱۴ هزار سرباز امریکایی را که در این کشور مستقر هستند، بیرون سازد. در حالی که تمایل ناگهانی ترامپ بسیاری را متعجب ساخت، کشورهای همسایه افغانستان برای گفتوگو با طالبان بسیج شدهاند؛ چنانچه به نظر میرسد این گروه به وزنه بیشتری در این پرسش که کی روند صلح را در این کشور کنترول میکند، دست یافته است.
هنوز معلوم نیست که آیا خروج نیروهای امریکایی از افغانستان بخشی از سیاستهای گستردهتر واشنگتن برای این کشور است یا خیر. آنچه واضح است این که: پیشنهاد خروج نیروها وضعیت جدیدی را به وجود آورده که ظاهراً سیاستهایی را در همسایگی افغانستان هدایت میکند. صرف نظر از این که آیا نیروهای امریکایی طی یک ماه این کشور را ترک میکنند یا یک سال، کشورهای همسایه افغانستان برای آنچه که ممکن بعد از خروج پیش آید، برنامهریزی و آمادگی میگیرند.
این مسئله که طالبان در افغانستان هیچ عجله برای روند صلح ندارد، کاملاً واضح است. طالبان مدتهاست که به طور مستقیم با حکومت افغانستان گفتوگو نمیکند، زیرا آن را غیر مشروع و دست نشانده ایالات متحده میداند. علاوه بر این، سیاست طالبان در رابطه به نادیده گرفتن حکومت کابل، در حقیقت برنامهای برای سلب مشروعیت قدرتهایی است که در حال حاضر کابل را کنترول میکند. این موضع توسط حملات خونین این گروه که همچنان ادامه دارد، شدت یافته. در حالی که مذاکرات صلح با طالبان جریان دارد، این گروه حملاتش را در سراسر افغانستان افزایش داده است. تنها در هفته گذشته، بیش از ۲۱ نیروی امنیتی افغانستان در نتیجه حملات طالبان در غرب و شمال این کشور کشته شدهاند. سیاست این گروه از ادامه حملات نشان میدهد که اگر روند صلح براساس شرایط آنها پیش نرود، آنان علاقه چندانی به روند جدی صلح ندارند.
یکی از منافع اصلی این گروه، به دست آوردن مشروعیت از بازیگران بینالمللی که در آینده افغانستان سرمایه گذاری کردهاند، میباشد. طالبان از مذاکره با هرکسی که میخواهد با این گروه صحبت کند، استقبال میکنند، در حالی که با حکومت افغانستان کاری ندارد. این امر نشاندهنده دو چیز در مورد طالبان است. نخست، وقتی این گروه با کشورهایی مانند چین، روسیه، ایران، پاکستان، عربستان سعودی و ایالات متحده مذاکره میکند، به طور خودکار از حکومت کابل سلب مشروعیت میشود و موقعیت طالبان را به عنوان تنها بازیگر برای بازگرداندن ثبات در افغانستان تقویت میبخشد.
دوم، طالبان با انجام مذاکرات با هر کشور به میل خودش و یا رد آن با برخی کشورها، عملاً نشان میدهند که یک بازیگر شورشی نیست. در واقع، رهبری این گروه از ملاقات با مقامات کشورهای مختلف در سطح دولت، تلاش میکند موقعیت خودش را تا سطح رسمی آنان مطابقت دهد. امتناع طالبان از گفتوگو با دولت افغانستان بخشی از سیاستهای این گروه است؛ زیرا خودش را بازیگر مهمتر در افغانستان میبیند تا دولت. این که بگوییم طالبان دولت افغانستان را کاملاً نامشروع و غیرقانونی میداند، نامعقول خواهد بود.
طالبان افغان به خوبی میدانند که هرگونه تلاش برای بازگرداندن صلح در افغانستان به احتمال زیاد موفقیت آمیز نخواهد بود، مگر این که آنها از این روند حمایت کنند. افزون بر این، در کل این وضعیت آنچه پیچیده میماند این مسئله است که چرا طالبان میخواهند به کلی تبلیغ تروریزم را کنار بگذارند، وقتی این امر تنها چیزی است که این گروه را منظم نگه میدارد. همچنین مشخص نیست این گروه ممکن چه چیزی را از ادغام شدن در ساختار رسمی قدرت به دست آورد، در حالی که به طور حتم از طالبان خواسته میشود، سلاحهای خود را زمین بگذارند. شاید، سیاست طالبان این باشد که دولت را در کابل متقاعد سازند که پایان دادن به حنگ تنها در شرایطی امکان دارد که از این امر دستگاه نظامی طالبان مستثنی نباشد(آنان تلاش میکنند که ماشین جنگی شان نیز در حاکمیت سهیم شود).
در هر صورت، این گروه همچنان به تقویت مشروعیتش به عنوان یک بازیگر معتبر در افغانستان میپردازد و در عین حال وضعیت دولت و متحدانش را در کشور تضعیف می سازد. در حالی که ایالات متحده ممکن به دنبال خروج از افغانستان باشد، رهبری طالبان و پیروانش همچنان در اینجا (افغانستان) باقی خواهد ماند.