چرا نشستهای صلح برای افغانستان ناکام است؟
خبرگزاری دید: نشستهای منطقهای و جهانی برای افغانستان که برگزار و یا در روزهای آتی برگزار خواهد شد، تنها یک راه حل دارد تا نتیجه مطلوب برای برقراری صلح و یک نظام همه شمول در کشورمان کسب شود آنهم، مشارکت تمامی گروههای سیاسی داخلی، کشورهای منطقه و جامعه جهانی در برنامه پیش رو برای افغانستان است. روندی که واقعیتهای عینی جامعه افغانستان را مدنظر و به خواست مردم کشور توجه شود و از طرفی، تقابل قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در میدان بازی افغانستان به پایان برسد.
صلح درافغانستان؛ به یک موضوع مهم جهانی تبدیل شده است. این کشور همیشه آبستن تحولات و تقابل قدرتهای بیرونی بوده است. در نسخههای صلحی که برای افغانستان تا کنون پیجیده شده است همیشه تضاد و رویارویی قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای در زمین افغانستان، محوریت اصلی را داشته کما این که این زورآزمایی منتج به خلق بحرانهای پی هم برای همه گردیده است.
ازین رو تا کنون حکومتهای حاکم درکشور، نتوانستهاند به طورعموم بر مبنای منافع مردم و کشور و با رویکرد ملی درعرصه سیاست و تعامل جهانی گام مستقلانه بردارند.
آنچه که در این نبشته به آن پرداخته خواهد شد شاخصههای مهم استقرار صلح در کشور را مورد مطالبه قرار میدهد که تا کنون به دلایل همان تقابل قدرت ها، چه در محیط داخلی و چه در بستر خارجی به آن توجه صورت نگرفته است.
صلح باید مبتنی بر خواست جامعه باشد؛
در قدم نخست، صلح باید مبتنی بر خواست جامعه باشد. بدین معنا که تمام لایههای اجتماعی به این امر واقف بوده و در هنجارهای روزمره خود، آن را بطلبند . چرخیدن بر محورهای حزبی، قومی، زبانی و سمتی درگذشته ما را برای رسیدن به این مهم بازداشته است. تنشهای بین خودی و نادیده گرفتنهای کج دار و مریزانه به یک فرهنگ غلط تبدیل شد و سدّ راه ایجاد روحیه همپذیری و مشارکت جمعی در عرصههای مختلف ملّی گردید.
از سویی حکومت به عنوان رکن ومحور سیاستگذاری در سطوح مختلف جامعه خود نیز میباید؛ مبرای از گرایشهای فوق باشد. بسترهای فرهنگی همپذیری شهروندان خود را تحکیم و در رعایت عدالت اجتماعی بدور از وابستگیهای قومی، زبانی عمل نماید.
برای محقق شدن این امر؛ نخبهگان و الیتهای کشور را برای مشارکت و برنامه سازی برای پیشرفت و توسعه، زیر چتر کلان ملی گرد آورد و از هر گونه تکروی ،عملکرد مستبدانه و تفرقه آمیز دوری کند.
نقش منطقه، در ثبات افغانستان مهم است؛
از طرفی؛ درمحققسازی صلح در کشور و تثبیت یک نظام سیاسی کارآمد، نمی توان نقش کشورهای منطقه را نادیده گرفت. مهمی که در نسخه پیچی های گفتمان یا توافقات صلح گذشته برای افغانستان، کمتر به آن توجه شده است.
گرچه در این باره برخی کشورهای منطقه به صورت تک محوری، همیشه نقش بازدارنده در صلح افغانستان را با خود داشته اند و استقرار یک نظام سیاسی مستقل و همه شمول در کشورمان را برای رسیدن به اهداف خود مضر می دانستند اما این فرصت طلبی با اجماع منطقه ای و تفاهم کشورهای ماحول در ترسیم یک نقشه راه جمعی، قابل کنترل است.
اگر نگاه کشورهای منطقه در تعاملات افغانستان با رویکرد توسعه، پیشرفت و ایجاد ثبات منطقه ای متمرکز باشد و همهی این کشورها بر محور یک توافق جمعی با مد نظرداشت خواست مردم افغانستان، وارد تعامل شوند به یقین که روند موجود به نفع همه تمام خواهد شد.
چتر کلان سیاسی جهان؛
جامعهجهانی در رأس آن غرب و ناتو در تحولات چند دهه ی اخیر افغانستان نقش حائز اهمیتی را داشته اند. گرچه حضور آنها در طی سالهای پسین با هزینههای هنگفتی هم برای خودشان و هم برای مردم افغانستان روبه رو بوده است اما باید بپذیرند که در تداعی صلح و استقرار یک حکومت همه شمول در کشور ما ناکام بوده اند.
این ناکامی آنها منوط به تحلیل ناقصشان از واقعیتهای عینی جامعه افغانستان و وضعیت منطقه ای کشور ما بوده است. آمریکا و ناتو زیر چتر- سیاست جهانی- بر این باور تکیه زدند که سرنوشت مردم و کشور ما با حضور و یا کمکهای مالی آنها و حمایت از برخی های گروه های سیاسی، به طورکامل در قبضهی آنهاست گرچه سعی نمودند به این امر تأکید ورزیده و در توافقات صلح قطر به ادامه ی اجلاس بُن آن را نهایی سازند اما اعترافات مقامات آنها در چگونگی خروج نظامی نیروهای شان و واگذاری حکومت به طا-لبان گواه بر شکستشان در نسخهی افغانستان است.
اکنون گروه طا-لبان حاکم برکشوراست گرچه این گروه تا حال؛ نتوانسته اند مشروعیت داخلی و خارجی خود را کسب کنند که مهم ترین عامل آن، نارضایتی مردم از چگونگی حکومتداری آنها و نقض تعهدات شان به جهان در استقرار یک حکومت همه شمول با مشارکت مردم و تمامی طیفهای سیاسی موافق و مخالف است، امّا تلاش دارند تا با نشستهای منطقهای و لابی فرا منطقه ای، روند مشروعیت بخشی خود را تسریع ببخشند.
از طرفی نشستهای منطقهای و جهانی برای افغانستان که برگزار و یا در روزهای آتی برگزار خواهد شد، تنها یک راه حل دارد تا نتیجهی مطلوب برای برقراری صلح و یک نظام همه شمول در کشورمان کسب شود آنهم، مشارکت تمامی گروههای سیاسی داخلی ، کشورهای منطقه و جامعه جهانی در برنامه پیش رو برای افغانستان است. روندی که واقعیتهای عینی جامعه افغانستان مدنظر و به خواست مردم کشور توجه شود و از طرفی ، تقابل قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای در میدان بازی افغانستان به پایان رسد.
دراین حالت؛ اگر گروه حاکم و گردانندگان نشستهای صلح برای کشور ما، مطابق با مد نظر داشت خواست مشروع مردم و هضم چترکلان سیاسی شامل همهی گروههای تاثیرگذار وطن، منطقه و جهان وارد این نشست ها شود به طور حتم می تواند دستیابی مشروع به روند و نظام سیاسی افغانستان را در آینده، در دسترس دید. در غیر اینصورت دوام وضعیت فعلی، سرکوب داخلی، نسخههای منطقه ای و هم نشستهای جهانی راه به جایی نخواهند برد و کشور را به یک بحران دیگر سوق خواهد می دهد.