چه کسی و چه نهادی در جمعیت صلاحیت تصمیمگیری دارد؛ مکثی مستعجل بر برخی از اظهارات صلاح الدین ربانی
این شورای رهبری ۹ عضوی، عالیترین نهاد تصمیمگیری در جمعیت اسلامی افغانستان بوده است که سه تن آنان؛ شهید استاد و مرحوم مارشال و مرحوم استاد فقیری به رحمت حق پیوستهاند و شش تن دیگر در قید حیاتند
افغانستان پس از سال های ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ به مرحلهای جدید از حیات سیاسی گام نهاد و جمعیت اسلامی افغانستان که یکی از سازندگان و بازیگران اصلی در حوادث ماقبل و مابعد این سالها بود، نیز وارد مرحلهای تازه از حیات سیاسیاش شد.
در آغاز این مرحله، جمعیت دچار تحولاتی سنگین و سهمگین شد و برخیها از درون و بیرون افغانستان انتظار داشتند که جمعیت پایان حیاتش را در عرصهٔ سیاست افغانستان به زودی اعلان خواهد کرد؛ اما استاد شهید با خردمندی و صبر و سعهٔ صدر با جمعی از شاگردان و پیروان راستینش و با حمایت بیدریغ مجاهدان و فرماندهان جهاد و مقاومت در سراسر کشور با چالشها مبارزه کردند و با تدبیر و حکمت بر آنها فایق آمدند.
در این سالهای نخست تحول که حال و هوایی تازه به وجود آمده بود، افکار سیاسی تازه و احزاب و نهادهای اجتماعی تازه پا به عرصهٔ وجود گذاشتند و همگام با این تحولات در جمعیت نیز صداهایی و طرحهایی مبنی بر بازسازی ساختاری و باز بینی در برخی از افکار و اندیشهها مطرح شد. استاد شهید با تأکید و تأیید این خواستهها و اندیشهها میگفتند ما نباید در برابر این موج دچار ذوقزدگی و بیثباتی شویم و ما تحولات در جمعیت را باید بر پایهٔ مبانی و مصالح راستین و مقتضیات واقعی زمان و جامعه به وجود بیاوریم. بر پایهٔ این اندیشه، جمعیت در تمامی عرصههای حیات سیاسی کشور نقشی فعال ایفا کرد، اما دست به ایجاد تحولی بنیادین در ساختار نشد و این کار را -به سخن استاد شهید- به عبور این موج و یا عبور از آن محول ساخت.
پس از فروکش کردن این موج در سال های ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ جمعیت به رهبری استاد شهید تصمیم گرفت وارد مرحلهٔ موعود شود و به عنوان مقدمهٔ ورود به این مرحله، استاد شهید شورای رهبری مؤقت ایجاد کردند که با شخص جناب ایشان مشتمل بر ذوات آتی است:
۱- استاد شهید؛
۲- مرحوم مارشال محمد قسیم فهیم؛
۳- ستر جنرال امیر اسماعیل خان؛
۴- استاد سید عنایتالله شاداب؛
۵- ستر جنرال عطا محمد نور؛
۶- احمد ضیا مسعود؛
۷- مرحوم استاد محمد نسیم فقیری؛
۸- استاد عبدالستار مراد؛
۹- عبدالشکور واقف حکیمی.
از میان این ۹ عضو، به مراجع حکومتی شش تن؛ استاد شهید به عنوان رهبر و احمد ضیاء مسعود به عنوان مشاور مقام رهبری و سید عنایتالله شاداب به عنوان مشاور مقام رهبری و عبدالستار مراد به عنوان رییس امور سیاسی و عبدالشکور واقف حکیمی به عنوان رییس تشکیلات و مرحوم محمد نسیم فقیری به عنوان رییس دارالانشای جمعیت اسلامی افغانستان معرفی شدند و نام های سه عضو دیگر شورای رهبری؛ مرحوم مارشال محمد قسیم فهیم، ستر جنرال امیر اسماعیل خان و ستر جنرال عطا محمد نور بر پایهٔ ملاحظاتی در این مکاتیب نیامده است.(سندها ارائه می شود)
این شورای رهبری ۹ عضوی، عالیترین نهاد تصمیمگیری در جمعیت اسلامی افغانستان بوده است که سه تن آنان؛ شهید استاد و مرحوم مارشال و مرحوم استاد فقیری به رحمت حق پیوستهاند و شش تن دیگر در قید حیاتند. این شورای رهبری از مشروعیت کاریزماتیک و بلا منازع رهبری شهید استاد و از مشروعیت اجماع علنی و سکوتی همه اعضای جمعیت برخوردار بوده است.
استاد شهید اقدام به تشکیل کمیسیونی به نام کمیسیون تدارک مجمع عمومی کرد و با ارسال هیئتی -که من نیز عضویت آن را داشتم – به نزد شخصیتهای برازندهٔ جمعیت مانند مرحوم مارشال فهیم و امیر اسماعیل خان و قانونی و استاد عطا و داکتر عبدالله فرستادند تا آنان نمایندگان خود را در کمیسیون تدارک مجمع عمومی معرفی دارند.(سند ارائه می شود)
به تأیید استاد شهید، قرار بود کمیسیون موظف تدارک مجمع عمومی (کنگره)، مجمع عمومی (کنگرهٔ) جمعیت را در تاریخ ۲۵ میزان ۱۳۹۰ برگزار کند و این شورای رهبری جایش را به شورای رهبری دورهای منتخب بر پایهٔ اساسنامهٔ جمعیت بدهد و جمعیت وارد مرحلهٔ ثبات ساختاری شود؛ اما شهادت سهمگین استاد در ۲۹ سنبلهٔ همان سال و تبعات آن مانع برگزاری مجمع عمومی در تاریخ موعود شد و پس از این که صلاحالدین ربانی به عضویت شورای رهبری پذیرفته و به عنوان رییس سرپرست جمعیت برای مدت دو ماه از سوی شورای رهبری تعیین و قرار شد که مجمع عمومی پس از این دو ماه برگزار شود، ولی متأسفانه این کار انجام نشد.
تا کنون چندین بار دیگر نیز به برگزاری مجمع عمومی اقدام شده باز هم به اسبابی، بی سر انجام مانده است؛ در یکی از این اقدامها برای برگزاری مجمع عمومی، به عنوان مقدمه این کار به ابتکار صلاح الدین ربانی شورای رهبری به تاریخ ۲ جوزای ۱۳۹۶به ۶۴ عضو گسترش یافت. اما با تأسف مجمع عمومی تا کنون برگزار نشده است.
برگزار نشدن مجمع عمومی موجب بحران و بسیاری از نا بسامانیها در جمعیت شده است و عامل اساسی آن کثرت کسانی است که خواستار ریاست جمعیتند و این خواست بیتردید از حقوق حزبی همه واجدان شرایط ریاست است از این باب نیز جز برگزاری مجمع عمومی راه حلی دیگر نیست.
برای این منظور-پس از دید وادیدها وبحث و گفت و گوهایی- چهار شنبه ۱۱ سرطان ۴۷ تن از اعضای شورای رهبری ضمن بحث روی مسائل مهم کشور، تصمیم گرفتند که مجمع عمومی در زمانی زود برگزار شود و برای باز گرداندن فضای اعتماد میان اعضای بلند پایهٔ جمعیت که در اثر موضعگیریهای آنان دربارهٔ انتخابات ریاست جمهوری و تبعات آن دچار آسیب شده است، تا برگزاری مجمع عمومی یک شخصیت بیطرف نا متنازع فیه بیادعا برای ریاست، ریاست جلسات شورای رهبری را به عهده گیرد. این کار برای سامان دادن به اوضاع نا بسامان جمعیت، مطابق اصول اساسنامهٔ جمعیت صورت گرفته و هیچ کسی را از هیچ حقی محروم نکرده است؛ اما صلاحالدین ربانی به جای این که در جلسه شرکت میورزید و از این تصمیم جهت برگزاری شفاف مجمع عمومی حمایت میکرد به تحریک جهات و اشخاصی دیروز مؤرخ ۱۲ سرطان به اظهاراتی غیر اصولی و تنش برانگیز در واکنش به این تصمیم شورای رهبری اقدام کرد و همه را به تیر طعن و لعن و نفرین و اتهام به خیانت و توطئه بست.
ما باور داریم که هر گونه اظهار نظر ناسنجیده و موضعگیری غیر اصولی اوضاع را تیره تر میکند و آب در آسیاب دشمنان افغانستان و آرمانهای شهیدان و آرمانهای جمعیت اسلامی افغانستان میریزد.
برای حل مشکلات باید از صبر و تحمل کار گرفت و برای حفظ وحدت و یک پارچگی جمعیت از ادبیات نفرت انگیز و طرد و توهین و تحقیر دست کشید؛ چون این کار ها نه تنها سودی بار نمی آورد که از بنیاد با فرهنگ مدارا محور و اخلاقی استاد شهید و قهرمان ملی شهید مسعود و جمعیت هم خوانی ندارد؛ جمعیت در طول تاریخ حتی به دشمنان محاربش طعن و لعن نگفته و به شتم و اسباب آنان پاسخی بالمثل نداده است و استاد شهید هماره با همه اعتراضها و انتقادهای درون حزبی با سعهٔ صدر و کشادگی جبین برخورد میکردند و از استبداد رأی و استبداد عمل پرهیز میورزیدند و این شیوه زمینهٔ پرورش شخصیتهایی آزادمنش و مستقل و با متانت و مناعت را فراهم آورد و جمعیت را از چند پارچگی و انشعابهایی که دیگر احزاب افغانستان به آن دچار شدند، مصون نگه داشت. استاد شهید خوب میدانست همان گونه که استبداد در دولت و جامعه فساد بار میآورد و فرهنگ تملق و سالوسی تولید میکند و جامعه را از رشد و پویایی باز میماند به همین گونه استبداد در جمعیت عامل باز دارندگی و عقب ماندگی خواهد شد؛ از این رو استاد فرهنگ نقد و انتقاد را تشویق میکرد و اعتراض را بر میتابید؛ گو این که استاد شهید پیوسته به این سخن باری تعالی توجه داشتند که میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ / به لطف رحمت الهی با آنان نرمخویی کردی؛ و اگر درشتخوی سخت دل بودی بی شک از پیرامون تو پراکنده می شدند».
والسلام علی من اتبع الهدی