آخرین اخبارتحلیلجهانسیاست

کسانی که فکر می‌کنند تحریم‌ها منجر به تغییر نظام مسکو می‌شود، به تاریخ نگاه نکرده‌اند!

سیاست تحریم با هدف بازگرداندن روسیه به جامعه بین‌المللی، بهتر از محصور کردن یک روس محاصره شده در پناهگاه خود و مسلح به سلاح هسته‌ای و اعتقاد به هدف الهی است

تحریم‌ها

اعتقاد سیاستمداران غرب به تاثیر تحریم‌ها به حدی است که مانع می‌شود لحظه‌ای درباره کارایی آن و تاثیر آن بر مردم عادی تفکر کنند. این افراد توجهی به تاریخ ندارند و اگر به تاریخ و به ویژه اتفاقات سوریه و عراق در زمان رژیم بعث این کشور توجه شود، مشخص خواهد شد که تحریم‌های اعمال شده علیه روسیه کافی نیست و منجر به سرنگونی ولادیمیر پوتین نخواهد شد و بهتر است که به جای استفاده از تحریم‌ها برای سرنگونی پوتین از این سیاست برای بازگرداندن روسیه به آغوش جامعه بین‌الملل استفاده شود.
تحریم‌های اعمال شده علیه روسیه آن‌طور که از ماجرای سوریه به نظر می‌رسد، کافی نیست. برای سوری‌هایی که در وسط زمستان سرد در چادرهای خود دور هم جمع شده‌اند، بمباران شهر کی‌یف چیز وحشتناکی است که آن را درک می‌کنند و کسانی که در سایر مناطق سوریه و در مناطق تحت کنترول دولت این کشور زندگی می‌کنند، آنها بخش دیگری از جنگ اوکراین را درک می‌کنند و آن تحریم‌های غرب است که طی روزهای گذشته اعلام شد و شوک‌هایی را در اقتصاد روسیه ایجاد کرد.
صف‌های طولانی در مقابل دستگاه‌های خودپرداز یادآور دوران اتحاد جماهیر شوروی است و مشخص شد که این تحریم‌ها به جای توقف صادرات گاز، هسته سیستم مالی روسیه را که مبتنی بر ۶۴۰ میلیارد دالر ذخایر خارجی است به همراه بانک مرکزی روسیه هدف قرار می‌دهد.
ناتو تایید کرده است که به خاطر اوکراین وارد جنگ با روسیه نخواهد شد؛ اما همانطور که بارها و بارها در تحریم‌های اعمال شده علیه عراق و سوریه ثابت شده است؛ سیاست تحریم‌ها به جنگ نزدیک‌تر است. همچنین در این زمینه می‌توان به تحریم‌ها علیه ایران و کوریای شمالی اشاره کرد.
امریکا، اتحادیه اروپا و انگلیس تیم بزرگی از دیپلمات‌ها و حقوقدانان را در اختیار دارند که تحریم‌ها را تدوین می‌کنند تا از انتقال انواع ارز، پروتکل‌های بانکی و ارزی جلوگیری کنند تا بیشترین آسیب را به هدف یعنی اقتصاد روسیه وارد کنند.
سیاستمداران غرب به شدت به تحریم‌ها اعتقاد دارند، طوری که هیچ یک از آنها لحظه‌ای فکر نمی‌کنند که آیا این تحریم‌ها ابزاری مؤثر و موفق هستند یا خیر؟ و همچنین به این مسئله فکر نمی‌کنند که تحریم‌هایشان صرفاً منجر به افزایش فقر میلیون‌ها شهروند می‌شود که هیچ دخل و تصرفی در سیاست رهبران‌شان ندارند.
بسیاری از افراد خارج از احزاب سیاسی سوالات مذکور را مطرح می‌کنند؛ اما به آنها به دید مدافعان بشار اسد یا صدام نگاه می‌شود. رنج یک دهه پیش مردم عادی سوریه به دلیل جنگ و موارد دیگر، باید این سیاستمداران را به سمت لحظه‌ای مکث و تفکر در این باره سوق دهد. موضوع تحریم‌ها به راست و چپ ربطی ندارد؛ چراکه تعداد زیادی از منتقدان چپ تحریم‌های اعمال شده علیه عراق، سوریه و بعدها ایران از طرفداران اعمال آن بر رژیم آپارتاید افریقای جنوبی در دهه هشتاد میلادی قرن گذشته بودند. درباره راستگرایان نیز باید به دفاع مارگارت تاچر از سیاست «تعامل سازنده» با آفریقای جنوبی اشاره کرد که معتقد بود تحریم‌های شدید منجر به سرکشی می‌شود.
حزب محافظه کار انگلیس، زمانی که مشتاق تحریم رژیم صدام بود، تمامی موارد فوق را فراموش کرد. تحریم صدام به پذیرش شروط غرب و یا سرنگونی او منجر نشد و بشار اسد نیز در جای خود باقی ماند.
این اولین درسی است که باید در مجازات پوتین به آن توجه کرد. کسانی که فکر می‌کنند تحریم‌ها منجر به تغییر نظام مسکو می‌شود، به تاریخ نگاه نکرده‌اند، مگر اینکه بیش از پیش نسبت به قدرت دموکراسی روسیه خوشبین‌ باشند. افریقای جنوبی به معنای واقعی یک دموکراسی نبود؛ اما افریقایی‌ها انتخابی فراتر از دولت خود داشتند و آنها لذت خود را از ورزش‌های بین‌المللی مانند کریکت و راگبی در نظر می‌گیرند؛ اما روس‌ها در آینده نزدیک چنین فرصتی نخواهند داشت. تمام این مسائل به معنای آن نیست که در زرادخانه دیپلماسی جایی برای تحریم‌ها نیست. به عنوان مثال نظام ایران و برنامه‌ هسته‌ای‌اش از مورد اختلاف‌ترین مسائل در سیاست خارجه کنونی امریکاست. بالطبع با روابط عاطفی با اسراییل مرتبط است. چه کشورهای اروپایی که در حال حاضر با پوتین روبه‌رو هستند از برجام حمایت کنند یا نکنند می‌دانند ثابت شده که استفاده از تحریم‌ها محرک اصلی در دیپلماسی با ایران است.
اما باید مدنظر داشت که آیا این تحریم‌ها بخشی از یک طرح گسترده‌تر برای توقف استفاده از زور توسط روسیه است؟ و اینکه آیا مانند تحریم‌های ایران بخشی از سیاست چماق و هویج خواهد بود؟

اگر پوتین در جنگ خود علیه اوکراین موفق نشود، این اتفاق مانند اتفاقات صدام پس از جنگ ایران خطرناک خواهد شد. پوتین گفت: اگر روسیه در جهان نباشد، چه نیازی به جهان هست؟ با این حال هیچ نشانه‌ای مبنی بر سرنگونی پوتین وجود ندارد، سیاست تحریمی که برای منزوی کردن او طراحی شده است، بی‌ارزش و مملو از خطر است. سیاست تحریم با هدف بازگرداندن روسیه به جامعه بین‌المللی، بهتر از محصور کردن یک روس محاصره شده در پناهگاه خود و مسلح به سلاح هسته‌ای و اعتقاد به هدف الهی است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا