«گفتمان ملی افغانستان» در ترکیه، دور باطلی دیگر از نشستهای تشریفاتی
نویسنده: حفیظاللهرجبی – خبرگزاری دید
خبرگزاری دید: مساله مهم در ارتباط با برگزاری گفتمان ملی افغانستان در ترکیه از سوی افرادی چون حکمت خلیل کرزی و دیگر همراهانش مشخص نبودن آدرس مردمی آنهاست؛ براساس اعلام میزبانان، خواستههای اصلی مردم افغانستان در این نشست مورد بررسی قرار گرفته است. اینک سوال کلان این است که کدام مرجع مردمی به این چهرههای سیاسی سوخته صلاحیت دادخواهی نسبت به حقوق مردم را داده است؟
با تسلط دوباره طالبان بر افغانستان در سال دو هزار و بیست و یک میلادی، فرار اشرفغنی از کشور و سقوط افغانستان در قهقهرایی دیگر برگ سیاهی از تاریخ مالامال از انحصارطلبی و جنگ قدرت ورق خورد و چهرههای سیاسی خرد و کلان از ترس جان از افغانستان گریختند.
با اعلام کابینه یک جانبه از سوی طالبان، نیروهای مخالف طالبان با تشکیل جبهات مختلف به انحصارگرایی سیاسی و قومگرایی طالبان اعتراض نموده خواستار تشکیل یک دولت همه شمول در افغانستان شدند. تشکیل دولت همه شمول از سویی هم از خواستههای مهم کشورهای همسایه افغانستان، کشورهای منطقه و جامعه جهانی از طالبان بوده است.
اینک و با گذشت بیش از سه سال از دوباره به قدرت رسیدن طالبان اگرچه هنوز این خواسته محقق نشده اما تلاشها برای متقاعد ساختن طالبان به تن دادن به این خواسته مهم از سوی نیروهای مخالف طالبان، کشورهای همسایه و منطقه و جامعه بینالملل در قالب نشستهای مختلف منطقهای و بینالمللی همچنان ادامه دارد که از مهمترین آنها می توان به «نشست دوحه، فرمت مسکو، نشست وین و نشست هایی در ترکیه» اشاره نمود.
در این راستا به تازگی نیز نشست دو روزهای با عنوان «گفتمان ملی افغانستان» از سوی برخی چهرههای سیاسی نه چندان سرشناس دولت جمهوری پیشین اواخر هفته گذشته در انقره، پایتخت ترکیه برگزار شد.
به گزارش رسانهها، در این نشست که از سوی «حکمت خلیل کرزی، معین سیاسی پیشین وزارت خارجه، مصطفی مستور، وزیر پیشین اقتصاد و تدریس زمان، معین سیاسی پیشین وزارت امور خارجه دولت سابق» و با حضور بیش از پنجاه چهره سیاسی در دولت پیشین پشت درهای بسته برگزار شد، راههای برون رفت افغانستان از بحران کنونی و رسیدن به صلح و ثبات مورد بررسی قرار گرفت. از نکات برجسته این نشست عدم حضور رهبران سیاسی برجسته و رهبران احزاب بزرگ افغانستان بود و از سویی هم برگزارکنندگان این نشست کسانی بودند که طی سه سال اخیر هیچ اقدام خاصی در ارتباط با اوضاع سیاسی افغانستان تحت حاکمیت طالبان انجام نداده بودند.
مساله مهم در ارتباط با برگزاری گفتمان ملی افغانستان در ترکیه از سوی افرادی چون حکمت خلیل کرزی و دیگر همراهانش مشخص نبودن آدرس مردمی آنهاست؛ براساس اعلام میزبانان، خواستههای اصلی مردم افغانستان در این نشست مورد بررسی قرار گرفته است. اینک سوال کلان این است که کدام مرجع مردمی به این چهرههای سیاسی سوخته صلاحیت دادخواهی نسبت به حقوق مردم را داده است؟
با سقوط دولت جمهوری پیشین، به صورت عملی فاتحه سیاسیون شامل در دولت پیشین نیز خوانده شد و در این راستا طالبان به هیچ عنوان نه به اینها اعتماد میکنند و نه به پیشنهادات آنها گوش فرا میدهند. از نظر طالبان این چهره های سیاسی سوخته همان فاسدان دیروزند که در همدستی با امریکا افغانستان را به تباهی کشاندند.
پس بیهوده نیست اگر بگوییم برگزاری گفتمان ملی افغانستان نیز همچون نشست وین دور باطلی از نشستهای تشریفاتیست.
تنها نشستهایی که در متقاعد ساختن طالبان به تشکیل حکومت همه شمول در افغانستان میتوانند نقش کلیدی بازی کنند، فرمت مسکو و نشست دوحه است که در اولی بازیگران مهم منطقه ای و در دومی قدرتهای بین المللی حضور دارند و تصمیمات اخذ شده از سوی آنها ضمانت اجرایی پیدا میکند چون صلاحیت و توان و امکانات لازم برای اجرای تصمیمات فراهم است.
از سویی هم باید گفت طالبانی که خود را فاتح جنگ با امریکا و غرب در افغانستان میداند و برای گفت و گو با جامعه جهانی و حضور در نشست دوحه برای سازمان ملل شرط تعیین می کنند، شأن خود را تا حد حرف شنوی از مخالفان خود که از عدم یکپارچگی در رهبری رنج می برند پایین نمی آورند.