اشرف غنی؛ رهبر دانشمند یا بزرگ قبیلهای
گرچه غنی به طور سیستماتیک رهبران غیر پشتون را از حکومت وحدت ملی حذف کرده، ولی اطراف خود را پر از رهبران قومگرای(ناسیونالیست) پشتون کرده است. وی یک توافقنامه جنجالی را با گلبدین حکمتیار – رهبر بدنام قوم پشتون که با طالبان، القاعده، و گروه تروریستی داعش ارتباط دارد و مشهور به قصاب کابل نیز است – امضا کرده است.
اشرف غنی رییس جمهور افغانستان با توجه به تحصیلات چشمگیرش به نظر میرسد در میان برخی محافل سیاسی احترام کسب کرده است. وی با داشتن درجه دوکتورا در رشته انسانشناسی و سالها تجربه تدریس در یکی از دانشگاههای برتر ایالات متحده به خاطر دستاوردهایش در این حرفه ستایش میشود. غنی توسط یک مجله انگلیسی در ماه می سال ۲۰۱۴ میلادی در میان متفکران جهان، رتبه «دوم» را کسب کرد.
غنی همچنان احترام بالایی در میان برخی افغانها داشت. گزینش وی به عنوان رییس دولت وحدت ملی افغانستان در ماه سپتامبر ۲۰۱۴ با برخی خوشبینیها در میان بخشهای تحصیلکرده جامعه همراه بود که علیرغم تقلب گسترده در روند انتخابات، منجر به توافق وحدت ملی در تقسیم قدرت بین غنی و رقیبش عبدالله عبدالله شد.
رهبر دانشمند در امور خارجی:
در امور خارجی، غنی نسبت به حامد کرزی رییس جمهور پیشین افغانستان بسیار بهتر عمل کرده است. با پیروی از استراتژیهای عملی سیاست خارجی، دولت غنی جایگاه خود را در صحنه جهانی بهبود بخشید و یاد گرفت که چگونه در برابر کشورهای مانند پاکستان ایستادگی کند.
تحت رهبری وی، افغانستان صدای خود را علیه طرفداران «تروریزم» در انجمنهای منطقهای و جهانی بلند کرده است. این کشور موفق شده است جامعه جهانی را متقاعد سازد تا بر پاکستان فشار آورد و دست از حمایت طالبان بردارد. استراتژی جدید امریكا نسبت به جنوب آسیا و لفاظیهای سختتر آن بر پاکستان در نتیجه تلاشهای شدید لابیگری دولت غنی بوده است.
افغانستان همچنین از مکانیزمهای منطقهای (مانند انجمن آسیای جنوبی برای همکاریهای منطقهای، کنفرانس تعامل و اقدامات اعتمادسازی در آسیا، نشست قلب آسیا، پروسه استانبول و …) به عنوان یک پیوند مهم اقتصادی بین جنوب و آسیای مرکزی ترقی کند. در نتیجه، افغانستان در پروژههای عمده منطقهای در زمینه تجارت، حمل و نقل و انرژی مشارکت میکند.
پیشرفت در امور خارجی برای آینده افغانستان حیاتی است و تاکنون غنی هم به خوبی این کار را انجام داده است.
بزرگ قبیلهای(ناسیونالیست) در امور داخلی:
در عرصه داخلی اما، به نظر میرسد افغانستان به طرف مسیر نامعلوم میرود. غنی، از قوم پشتون طی یک انتخابات جنجالی رییس جمهور شد. به دنبال اتهامات گسترده در نقض انتخابات، جان کری وزیر امور خارجه امریکا قدرت را بین غنی و عبدالله عبدالله کاندید حزب جمعیت اسلامی تقسیم کرد. در حالی که گزارشهای متعددی در باره تقلب در انتخابات وجود داشت، توافق حکومت وحدت ملی، غنی را رییس جمهور و عبدالله عبدالله را رییس اجرایی – موقعیتی مانند صدر اعظم – ساخت.
توافقی که غنی را به قدرت رساند به حکومت وحدت ملی اختیار داد تا تعدیلات در قانون اساسی آورد و سیستم ریاست جمهوری مطلق را به نیمه ریاستی تغییر دهد و نخست وزیر را به عنوان رییس دولت برگزیند. همچنان قرار بود در سیستم انتخابات اصلاحات آورده شود و شناسنامه برقی نیز توزیع گردد. تمام این اصلاحات که میتواند به ایجاد یک نظام سیاسی کاملاً دموکراتیک، شامل همه گروههای قومی باشد، قرار بود بعد از دو سال به اجرا درآورده شود.
اکنون تقریباً چهار سال از دوره حکومت وحدت ملی گذشته و هیچکدام از این توافقات به اجرا در نیامده است. علاوه بر این، غنی بعضی تصمیمات بحث برانگیز را اتخاذ کرده که موجب تنشهای سیاسی میان گروههای قومی کشور شده است. به عنوان مثال، وی قانونی را که به هر شهروند کشور اجازه میدهد هر قومی که بخواهد انتخاب کند(درج قومیت در شناسنامه)، لغو کرده است. حالا همه مردم به عنوان «افغان» – اصطلاحی که تنها به قوم پشتون اشاره دارد – طبقه بندی میشود که خشم گروههای غیر پشتون را برانگیخته است.
گذشته از این، غنی تعدادی از رهبران برجسته غیر پشتون را منزوی کرده است. او احمد ضیا مسعود شخصیت معروف قوم تاجیک، معاون پیشین رییس جمهور و مشاور ارشد خود را اخراج کرد. او عبدالرشید دوستم رهبر قدرتمند قوم ازبیک و معاون اول خود را بعد از اتهامات بدرفتاری با رقیب سیاسیاش( قضیه احمد ایشچی) مجبور به تبعید کرد. با این حال، دوستم ادعا کرده است که همه اتهامات بخشی از طوطیه سیاسی علیه وی است.
غنی همچنین ارتباط خود را با محمد محقق رهبر قدرتمند قوم هزاره و معاون عبدالله عبدالله نیز تیره ساخت. وی با جنرال عطا محمد نور شخصیت با نفوذ حزب جمعیت درگیر شده است. آقای نور در طول ۱۳ سال والی بلخ بوده است تا اینکه غنی در ماه دسامبر سال گذشته، او را برکنار کرد.
گرچه غنی به طور سیستماتیک رهبران غیر پشتون را از حکومت وحدت ملی حذف کرده، ولی اطراف خود را پر از رهبران قومگرای(ناسیونالیست) پشتون کرده است. وی یک توافقنامه جنجالی را با گلبدین حکمتیار – رهبر بدنام قوم پشتون که با طالبان، القاعده، و گروه تروریستی داعش ارتباط دارد و مشهور به قصاب کابل نیز است – امضا کرده است.
غنی همچنین تعدادی از مشاوران پشتون را منصوب کرده و دسترسی کامل به منابع دولتی و قدرت تصمیمگیری در کاخ ریاست جمهوری را داده است. به عنوان نمونه، محمد حنیف اتمر مشاور امنیت ملی رییس جمهور، مسئولیت نهادهای امنیتی را نیز برعهده دارد. بر اساس توافقنامه حکومت وحدت ملی چنین امتیازات باید تنها به معاون اول داده شود. در عوض، دوستم در حال حاضر در تبعید است و مشاور غنی از تمام امتیازات موقعیت او برخوردار است – استخدام، اخراج، ترفیع و تنزیل رتبه در ارتش و پلیس ملی همه در اختیار مشاور غنی است.
قدرت اجرایی بیسابقهای که به مشاوران غنی اعطا میشود، آنها را در واقع به عنوان وزیران اصلی منعکس میسازد و تصمیمگیری افرادی را که در این پُستها تحت عنوان حکومت وحدت ملی منصوب شدهاند، باطل میسازد.
بنا براین، با توجه به سیاستهای داخلی غنی، تبارگرایی وی را نمیتوان انکار کرد. انتخابات ریاست جمهوری پیش رو است و شاید او فکر میکند این استراتژی انتخاب دوباره وی را تضمین میکند. اما بردن افغانستان به سمت مسیر قومگرایی خطرناک است و ممکن است منجر به سقوط سیاسی غنی شود.
منبع : الجزیره
نویسنده : عیسی خان ایوبی
مترجم : سید طاهر مجاب