آجندای چین برای افغانستان چیست؟
چین احتمالاً از به اصطلاح «برادر آهنین» خود پاکستان که بدهیهای عظیم خارجی دارد، برای مهار طالبان استفاده خواهد کرد. با این حال، بسیاری کارشناسان نسبت به سطح نفوذ اسلامآباد بالای این گروه تردید دارند
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
مدتها قبل از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان پس از نزدیک به دو دهه، چین که با نگاه به ایجاد جایگاه استراتژیک سالها بیسر و صدا اوضاع این کشور را زیر نظر دارد، گفتوگوهای غیررسمی با سیاسیون افغانستان و عناصر مخالف انجام داده است.
در واقع، خروج ایالات متحده و ناتو دروازه را برای چین باز کرد تا به بازیگر جدید در این «بازی بزرگ» تبدیل شود. این امر زمانی را به یاد میآورد که امپراتوریهای بریتانیا و روسیه در یک رویارویی سیاسی و دیپلماتیک با هدف دستیابی به قدرت و نفوذ بر افغانستان و مناطق همسایه آسیای مرکزی و جنوبی، گیر مانده بودند. امپراتوری بریتانیا از این هراس داشت که روسیه هند را اشغال و آن را به امپراتوری خود اضافه کند. حمله ماه دسمبر سال ۱۹۷۹ شوروی و اکتوبر ۲۰۰۱ ایالات متحده به افغانستان نیز در نهایت به عقبنشینی این دو قدرت جهانی انجامید.
ایالات متحده به هدف از بین بردن گروه تروریستی القاعده و طالبان وارد افغانستان شد تا اطمینان حاصل کند که وقایعی مانند حملات ۱۱ سپتمبر دوباره رخ ندهد.
اکنون حتی ایالات متحده نیز با پرداخت هزینههای سنگین مالی و جانی، ادامه حفظ نیروهایش را در افغانستان درک کرده است.
اما کارشناسان استراتژیک امریکا از بازگشت طالبان به افغانستان هراس دارند که میتواند منجر به ظهور دوباره القاعده با عواقب ویرانگر برای افراد ملکی، به ویژه زنان شود.
آجندای چین
چین میخواهد افغانستان محاط به خشکه را با وعده سرمایهگذاری برای توسعه و بازسازی این کشور اغوا کند. موقعیت استراتژیک افغانستان، به نوبه خود به چین کمک میکند تا دامنه خود را به سراسر جهان گسترش دهد و افغانستان محور ارتباط به خاورمیانه، آسیای مرکزی و اروپا عمل کند.
تحلیلگران امریکایی بر این باورند که هرچند پکن به انجام گفتوگو با جناحهای افغانستان برای گسترش دهلیز هوایی چین و پاکستان اذعان کرده است، اما پر کردن خلاء به وجود آمده برای چین کار آسانی نخواهد بود.
چین که گفتوگوهای غیررسمی با طالبان داشته، تلاشهایش را برای کمک به توسعه افغانستان از طریق پروژههایی مانند بازسازی میدان هوایی تاشقرغان در شمال غرب سینکیانگ برجسته کرده است. چین همچنین بندر گوادر در پاکستان را توسعه میدهد.
با این حال، چین نگرانی خود را نسبت به رفتار آینده طالبان دارد. همهچیز برای چین خوب پیش خواهد رفت، مگر اینکه طالبان و سایر عناصر شبهنظامی مطابق راهنمایهای چین عمل نکنند.
چین احتمالاً از به اصطلاح «برادر آهنین» خود پاکستان که بدهیهای عظیم خارجی دارد، برای مهار طالبان استفاده خواهد کرد. با این حال، بسیاری کارشناسان نسبت به سطح نفوذ اسلامآباد بالای این گروه تردید دارند.
ترغیب طالبان برای امضای توافقنامه صلح میتواند شروع خوبی برای چین باشد، اما چطور میتواند اطمینان پیدا کند که طالبان روی حرف خود میایستند؟ چطور چین میتواند اطمینان حاصل کند که طالبان روزی این کشور را از افغانستان بیرون نمیکنند.
پروژه ابتکار کمربند و جاده و موفقیت چین در افغانستان به صلح و ثبات بستگی دارد. با توجه به تاریخ رقابتهای قبیلهای و خونریزی، افغانستان به ندرت صلح و ثبات را تجربه کرده است.
افغانستان، یکی از معدود کشورهای جهان که تحت استعمار هیچ قدرت خارجی قرار نگرفته، در برابر مهاجمین خارجی به سختی مقاومت کرده است؛ چنانچه اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده درس سختی از آن گرفتهاند. دیده شود که آیا چین، با استفاده از مشوقهای تجاری و اقتصادی، در جایی که دیگران شکست خوردهاند، میتواند موفق شود. در هر صورت، کار آسانی نخواهد بود.