آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

آدم‌ها چگونه قهرمان می‌شوند؟

رقبای سیاسی آقای نور به شدت علیه او تبلیغ می‌کردند که در روزهای دشوار کشور مردم خود را تنها گذاشته و در هوتل‌های مجلل دبی رحل اقامت افکنده ‌است. من اما به یک چیز اطمینان داشتم: این‌که ممکن است هر کس دیگری در این شرایط دشوار مردم خود را تنها بگذارد، اما آقای نور نمی‌گذارد

استاد عطامحمد نور، رهبر جمعیت اسلامی، پس از چاشت امروز وارد بلخ شد.
در چند روز گذشته، رقبای سیاسی آقای نور به شدت علیه او تبلیغ می‌کردند که در روزهای دشوار کشور مردم خود را تنها گذاشته و در هوتل‌های مجلل دبی رحل اقامت افکنده ‌است. من اما به یک چیز اطمینان داشتم: این‌که ممکن است هر کس دیگری در این شرایط دشوار مردم خود را تنها بگذارد، اما آقای نور نمی‌گذارد.
این باورم از یک‌سو ریشه در شناخت شخصی‌ام از روحیه عیارانه او داشت و از سوی دیگر نور کسی نیست که جنگ را ندیده باشد و از چند طالب کثیف وحشی بهراسد. کسی که از ۲۲ سالگی در میدان‌های جنگ بزرگ شده باشد، از جنگ نمی‌ترسد.
نور آمد و به این شایعات و دهن‌کژی‌ها نقطه پایان گذاشت.
سخنی نیز با آقای نور دارم:
جناب استاد عطامحمد نور! چندی پیش، داستان شهادت شیخ نجم‌الدین معروف به شیخ کبری به دست مغولان را می‌خواندم. حمدالله مستوفی می‌نویسد که چنگیز خان وقتی نزدیک خوارزم رسید به شیخ پیام فرستاد که تصمیم دارد در خوارزم قتل عام کند و او باید آن‌جا را هر چه زودتر ترک گوید تا کشته نشود.
شیخ جواب داد: «هفتاد سال در زمان خوشی با خوارزمیان مصاحب بوده‌ام، در وقت ناخوشی از ایشان تخلف‌کردن بی‌مروتی باشد».
وقتی این داستان را می‌خواندم، سخنان شیخ مرا به یاد حال و احوال این روزهای وطن انداخت. در حالی که فتنه طالب خطرناک‌تر از مغول نیست و امکان بازگشت شان به قدرت نیز خیلی اندک است، اما همه روزه تعدادی از این کشور می‌گریزند و به اروپا و امریکا پناهنده می‌شوند.
قصد مقایسه با شیخ نجم‌الدین کبری را ندارم، اما می‌خواهم به این گریزی‌ها بگویم نهایت بی‌مروتی است که کشور را به طالب واگذار کرده و بگریزیم.
عبدالحفیظ منصور حکایت می‌کند که وقتی طالبان شمال را اشغال کرده و با کاروان‌های شان تا دروازه‌های پنجشیر رسیده بودند، آمر صاحب شهید با مردم جلسه داشت. در هنگام جلسه، سفیر ایران تماس گرفت و از وی پرسید: هنوز در افغانستان هستی؟
آمر صاحب گفت: چه فکر کردی؟ من باید در میان مردمم باشم.
قهرمان‌شدن آسان نیست. ریسک‌کردن، پایداری و ایستادگی آدمی را قهرمان می‌سازد. با اتخاذ چنین تصامیمی، آدم قهرمان می‌شود.
آقای نور!
این‌که تصمیم گرفتید برگردید و در شرایط دشوار در کنار مردم تان باشید، تصمیم شجاعانه‌ای است‌. تاریخ از این شجاعت و ایستادگی تان به نیکی یاد خواهد کرد و مردم ما نیز شما را همچون یک قهرمان پاس خواهند داشت.
خوش آمدید!
همه در کنار تان هستیم و آماده هر گونه ایثار و فداکاری.

Related Articles

Back to top button