آزادی بیان؛ جاده یکطرفه
مهمتر از همه اینکه دفاع از خطوط سرخی که قانون اساسی تعیین کرده است، تنها مسئولیت دولت نیست، بلکه خود رسانهها و کنشگران رسانهای نیز دقیقاً به اندازه دولت وظیفه دارند که از آن حمایت کنند.
«حکومت افغانستان در روند صلح، از آزادی بیان و رسانهها با تمام قوت دفاع میکند.» این، بخشی از سخنان صدیق صدیقی، سخنگوی ارگ ریاست جمهوری است.
آقای صدیقی این حرف را در شرایطی بیان کرد که از یک سو به گفته کمیته مصئونیت خبرنگاران، خشونتها علیه این کنشگران رسانهای افزایش یافته است؛ آنگونه که در نیمه اول سال ۲۰۲۰ چهل و دو مورد خشونت طالبان و داعش در برابر خبرنگاران به ثبت رسیده و از سوی دیگر نزدیک شدن به زمان آغاز مذاکرات بینالافغانی، با نگرانیهایی جدی در مورد سرنوشت آزادی بیان و رسانههای آزاد همراه است.
نگرانی نسبت به سرشت و سرنوشت رسانهها و آزادی بیان در افغانستان، از جهات مختلف، مهم و حیاتی است. رسانهها در افغانستان، کارکردی بسیار بیشتر از رکن چهارم دموکراسی داشتهاند؛ زیرا این رسانههای همگانی بودند که در دو دهه گذشته، بیش از هر نیروی دیگری در موقعیت مرزبانی از دموکراسی قرار گرفته و برای آن قربانیهای سنگینی پرداختند. به همین دلیل است که قمار بر سر رسانه در افغانستان، برابر است با قمار بر سر اصل دموکراسی و همه دستاوردهای معنوی نوزده سال گذشته.
در نزدیک به بیست سال گذشته، یکی از مسئولیتهای مهم رسانهها و خبرنگاران، حمایت بیچون و چرا از نیروهای امنیتی در جنگ با دشمن تروریستی و دستاندازیهای خارجی بوده است. چنین چیزی اگرچه از مهمترین مصادیق عمل به مسئولیتهای رسانهها برای صیانت و پاسداری از منافع حیاتی ملی شمرده میشود، اما وجه دیگر آن دفاع مستقیم رسانهها از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور، به موازات فداکاریها و جانفشانیهای نیروهای پرافتخار امنیتی است. بر پایه همین کارنامه درخشان است که مسئولیت امروزین رسانهها سنگینتر از قبل گشته و آنان نباید جذب مخاطب و بازتاب وسیع اسم و رسم خود را به بهای ضربه زدن به منافع ملی و تبدیل شدن به تریبون رایگان دشمنان، به دست آورند؛ آنگونه که دیرگاهی است پارهای از رسانهها همین رویکرد را در پیش گرفتهاند.
بازشناسی مرز ظریف منافع ملی از منافع دشمنان افغانستان، میباید همواره با ظرافت و مسئولیت از جانب ارباب رسانه و خبرنگاران دیده و رعایت شود. این، بخشی مهم و مبنایی از مسئولیت ملی آنان است؛ چیزی که در برابر، دولت را هم موظف میکند که به رسانهها و خبرنگاران، به عنوان نیروی نرم خود نگاه کند و فاصلههای ملموس موجود در این مسیر را با حسن نیت از میان بردارد و در مذاکرات سرنوشتساز صلح، جانب آنان را نگاه دارد. این موجبیت از آنجا ناشی میشود که هم قانون از اصل حق آزادی بیان، حمایت صریح و همهجانبه میکند و هم دولت متعهد به تأمین حداکثری امنیت و مصئونیت رسانهها و خبرنگاران است.
رسانهها و خبرنگاران با کسی یا جریانی دشمنی ندارند، اما هستند کسانی و جریانهایی که کارشان دشمنی با آزادی بیان و رسانه است. آنان قبل از آن که به دشمنی با رسانه و آزادی بیان بپردازند، باید تکلیف خود را با طبیعت انسانی خویش مشخص کنند که ستایشگر آزادی است. آزادیخواهی را نمیتوان در کسی نابود کرد، اما اگر گاهی چنین اتفاقی با اجبار و فشار رخ دهد، سرکوب استبدادی آزاداندیشی است که راه به جایی نمیبرد.
بنابراین بایسته آن است که هم دولت، تحت هیچ شرایطی از حمایت از رسانهها و آزادی بیان دست برندارد و هم طالبان به یاد آورد که عامل بخش عمده منفوریت این گروه در پیشگاه مردم، رویکرد افراطی رسانهستیز آن است. افغانستان دوره طالبان، افغانستان بیصدا و تصویر بود و این، اکنون نه برای مردم افغانستان و نه برای افکار جهانی، برتافتنی و قابل تحمل نیست.
نباید از یاد برد که دولت افغانستان بارها با اشاره به تمهیداتی که در قانون اساسی برای حمایت از آزادی بیان و سایر حقوق و آزادیهای اساسی شهروندان پیشبینی شده، آزادی بیان را یکی از افتخارات و دستاوردهای بزرگ و غیر قابل معامله خود عنوان کرده است. بنابراین، هر اقدامی که در جهت مخالف آزادی و در راستای سلب آزادیهای اساسی شهروندان صورت میگیرد، تنها به سلب یکی از حقوق اساسی شهروندان منجر نمیشود، بلکه همزمان از حساب اعتبارات و افتخارات اساسی دولت نیز خرج میکند و این بیتردید، برای کلیت نظام در افغانستان، زیانبار و زننده است.
از این منظر، آینده آزادی بیان و رسانه، با آینده اعتبار و وجاهت و مقبولیت نظام در افغانستان، گرهی اساسی و گسستناپذیر خورده است.
مهمتر از همه اینکه دفاع از خطوط سرخی که قانون اساسی تعیین کرده است، تنها مسئولیت دولت نیست، بلکه خود رسانهها و کنشگران رسانهای نیز دقیقاً به اندازه دولت وظیفه دارند که از آن حمایت کنند. خبرنگاران و فعالان رسانهای، سردمداران و طلایهداران پرافتخار و غیر قابل انکار جبهه دفاع از آزادی هستند و اکنون که در آستانه آغاز مذاکرات مستقیم حکومت با طالبان، پای آزادی رسانه و بیان به میان آمده است، آنان باید تمامقد در این میدان حضور یابند و دوشادوش دولت در دفاع از ارزشهای بنیادین افغانستان، سنگ تمام بگذارند.