آيا تجليل از نوروز جايز است؟
اگر احادیث فوق، صحت و اعتبار داشته باشد، نوروز و مهرگان از سوی بزرگان دین به عنوان روز خاص نه عید، تأئید شده و اگر ضعیف هم باشد، نوروز به مثابه جشن طبیعت حرمت شرعی ندارد
در ایران، افغانستان، تاجیکستان و کشور های حوزه نوروز، حلول سال نو را عید نوروز میخوانند. اگر به معنای لغوی «عید» مراجعه کنیم، یکی از معانی آن، تشکیل محفل برای خوشی و شادمانی است. نظر به اینکه برگزار کنندگان محافل نوروزی، مجالس و محافل شادی برگزار میکنند، میتوان نوروز را عید نامید. مطابق روایت فردوسی در شاهنامه، بنیانگذار نوروز جمشید از شاهان پیشدادی بوده. او میگوید که چون جمشید همه کار ها را راست نمود، برتخت نشست و همه را فرا خواند:
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر آن تخت او
شگفتی فرومانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
بر آسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
این رسم در میان فُرس باقی ماند و به سرزمین های دیگر نیز تسری کرد و تا کنون همان رسم به جا است.
نوروز را از دو بعد میتوان نگاه کرد:
۱- جشن و خوشی برای حلول سال نو و تجدید طبیعت. بدون آن که آن را به دین و شریعت نسبت داد.
۲- نوروز به عنوان یک عید دینی و مذهبی و نسبت آن با شریعت.
از بُعد نخست، هیچ اشکال و حرمت دینی ندارد و دین مبین اسلام نه تنها با خوشی و تفریح انسانها مخالفتی ندارد بل آن را در صورتی که محرمات الهی در آن عمل نگردد، مستحسن نیز میداند. اسلام همانگونه که پیروان خود را به خداشناسی، تقوا، عدالت و دوری از معصیت میخواند، سرور و خوشی آنان را نیز میپذیرد.
۲- نوروز از بعد دینی، عید نمیباشد بلکه عیدی که در احادیث وارد گشته و در میان مسلمانان پذیرفته شده است، دو عید فطر و اضحی است و اگر مسلمانان، نوروز را به عنوان عید اسلامی تجلیل کنند حرام است.
قراری که میبینیم هیچ مسلمانی نوروز را به عنوان عید اسلامی تجلیل نمیکند بل به عنوان تحول طبیعت جشن میگیرند و تجلیل میکنند و این از لحاظ شرعی حرمتی ندارد.
نوروز در روایات شیعه و سنی
همانگونه که گفتیم: برخی روایات در کتب روایی فریقین در مورد نوروز نقل شده و در عین حال، آن را عید نخواندهاند. در یکی از روایات شیعه آمده است که: معلی بن خنیس از امام صادق روایتی را نقل کرده که در آن ضمن بزرگداشت نوروز، وقایع مختلف تاریخی برنوروز منطبق شده است. قسمتی از متن روایت یادشده از این قرار است:
معلی بن خنیس قال: دخلت علی الصادق جعفربن محمد (ع) یوم النیروز فقال، علیه السلام، اتعرف هذا الیوم؟ قلت: جعلت فداک، هذا یوم تعظمه العجم و تتهادی فیه، فقال ابوعبدالله الصادق، علیه السلام، والبیت العتیق الذی بمکة ما هذا الامر قدیم افسره لک حتی تفهمه. قلت: یا سیدی ان علم هذا من عندک احب الی من ان یعیش امواتی و تموت اعدائی! فقال: یا معلی! ان یوم النیروز هوالیوم الذی اخذ الله فیه مواثیق العباد ان یعبدوه و لایشرکوا به شیئا و ان یؤمنوا برسله»
معلی بن خنیس گوید: در روز نوروز بر امام صادق (ع)وارد شدم، ایشان فرمودند که آیا این روز را میشناسی؟ عرض کردم: فدایت گردم این روز، روزی است که غیر عربها (فرس و عجم) آن را گرامی داشته و به یکدیگر هدیه میدهند، امام صادق (ع) فرمودند: قسم به خانه عتیقی که در مکه هست این (تعظیم و هدیه دادن) ریشه طولانی و قدیمی دارد و برای تو آن را توضیح میدهم تا از آن مطلع شوی، گفتم: ای آقای من چنانچه این مطلب را از تو بیاموزم برای من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است. حضرت فرمود: ای معلی! نوروز، روزی است که خداوند در آن از بندگان خویش میثاق گرفت که جز او را عبادت و پرستش نکرده و به او شرک نورزند و فرستادگان و پیامبرانش را بپذیرند. [علامه مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج ۵۶].
اما روایات اهل سنت
روایت اول: محمد بن اسماعیل بخاری (متوفای ۲۵۶ق) در «التاریخ الکبیر» چنین روایت میکند: «حمّاد بن سلمة بن علی بن زید، عن السعر التمیمی: أتی علیٌّ بفالوذج. قال: «ما هذا؟». قالوا: الیوم النیروز. قال: فنَیرِزوا کل یوم!» سعر تمیمی گوید: برای علی فالوده آوردند. فرمود: «این چیست؟». گفتند: امروز نوروز است. فرمود: هر روز را نوروز کنید!» [التاریخ الكبير، محمد بن إسماعيل البخاری، حيدر آباد الدكن، دائرة المعارف العثمانية، ج ۴، ص ۲۰۰ حدیث ۲۴۸۹] روایت دوم: ابو ریحان بیرونی (متوفای ۴۴۰ق) در «الآثار الباقیة» آورده است: «آوردهاند که در نوروز، جامی سیمین پر از حلوا برای پیغمبر(ص) هدیه آوردند. آن حضرت پرسید: «این چیست؟». گفتند: امروز، روز نوروز است. پرسید: «نوروز چیست؟» گفتند: عید بزرگ پارسیان است. فرمود: «آری در این روز بود که خداوند، عسکره را زنده کرد.» پرسیدند: عسکره چیست؟ فرمود: «عسکره، هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ، ترک دیار کرده، سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان فرمود: «بمیرید» پس مردند.
ظاهر شکوهمند, [۳/۲۰/۲۰۲۲ ۷:۱۷ PM] پس آنان را زنده کرد و ابرها را امر فرمود که بر آنان ببارند. از این روست که سنّت آب پاشیدن [در نوروز]، رواج یافته است». آنگاه از حلوا تناول کرد و جام را میان اصحابْ قسمت کرد و فرمود: کاش هر روز برای ما نوروز بود!» [ابوریحان محمد البیرونی، بغداد، مکتبة المثنّی، ص۲۳۰].
روایت سوم: فیروزآبادی (متوفای ۸۱۷ق) در «القاموس» آورده است: «قُدِّم الی علی شیء من الحلاوی، فسأل عنه، فقالوا: «للنیروز»، فقال: «نیروزنا کل یوم!» و فی المهرجان قال: مَهرِجونا کل یوم!». مقداری شیرینی برای علی (ع) آوردند. پرسید که چیست؟ گفتند: برای نوروز است. فرمود: هر روز ما نوروز است و در مهرگان گفت: هر روز را برای ما مهرگان کنید.»[القاموس المحيط، مجد الدين الفيروزآبادى، چاپ هشتم، ج ۱، ص ۵۲۷].
اگر احادیث فوق، صحت و اعتبار داشته باشد، نوروز و مهرگان از سوی بزرگان دین به عنوان روز خاص نه عید، تأئید شده و اگر ضعیف هم باشد، نوروز به مثابه جشن طبیعت حرمت شرعی ندارد.