آیا افغانستان میتواند بخشی از آسیای میانه یکپارچه باشد؟
آسیای میانه، از جمله افغانستان در این پروژههای بزرگ پیشگام خواهند بود. همه آنها این را گام ضروری برای بازسازی اقتصاد، تقویت امنیت منطقهای، به شمول امنیت افغانستان و تقویت حاکمیتهای خود میدانند
برای بسیاری در غرب و جهان، پنج کشور آسیای میانه هنوز یک معما و نقش آن در امور جهان ناشناخته است. با این وجود، در نتیجه تلاشهای خود آنها، اکنون به عنوان یک منطقه جهانی با نیازها و امکانات خاص خود ظهور کرده است. وقت آن فرا رسیده تا واشنگتن و جهان این واقعیت را بپذیرند و روی راههایی تمرکز کنند که این منطقه میتواند به ثبات منطقه و جهان کمک کند.
روند منطقهسازی آسیای میانه در سال ۲۰۱۷ طی کنفرانس بینالمللی در سمرقند آغاز شد. این روند که توسط رییس جمهور ازبیکستان آغاز شد، حمایت تمامی کشورهای آسیای میانه را جلب کرد. آنها با هم دیگر تصمیم گرفتند همکاریها را تقویت و مسایل جنجالی را با سازش حل کنند. اعلامیه حاصل از آن منجر به مصوبه ویژه مجمع عمومی سازمان ملل متحد شد. در جریان سالهای بعد، این امر به یک روند پایدار و منطقه به یک واقعیت جئوپولیتیک مبدل شد.
شواهد این حقیقت را تأیید میکند. حوادث در مرزهای کشورهای منطقه کاهش یافته و دهها ایست بازرسی افتتاح شده است. پیوندهای حمل و نقل در آسیای میانه چندین برابر شده و دسترسی متقابل بسیار گسترش یافته است. به طور مثال، اکنون از هر پایتختی میتوان توسط هواپیما، قطار یا ملیبس به آسانی تاشکند رفت. پس از دههها انزوای متقابل، این تغییرات گام بزرگ به جلو است.
جلسات منظم سران کشورهای آسیای میانه اکنون نه در حاشیه جلسات روسیه یا چین، بلکه به شکل کاملاً خاص خودشان برگزار میشود. در حال حاضر دو نشست برگزار شده و نشست دیگری در ترکمنستان برنامهریزی شده است. به لطف این حسن جدید، کشورها شروع به تهیه سند ۵ جانبه بیسابقهای در مورد دوستی و همکاری در آسیای میانه کردهاند.
سایر بسترهای منطقهای برای مشاوره گسترش یافته است. از این میان، میتوان به مجمع اقتصادی آسیای میانه، مجمع خبرگان آسیای میانه، نشستهای مشترک وزرای کشاورزی و مهمترین آن گفتوگوی مشترک رهبران زن کشورهای آسیای میانه اشاره کرد.
همه اینها تجارت درون منطقهای را بسیار ترغیب و تشویق کرده است. طی سه سال قبل از COVID-19، تجارت ۵۶ درصد رشد داشته است. تجارت ازبیکستان با سایر کشورهای آسیای میانه دوبرابر شد. با وجود تأثیرات منفی همهگیری کرونا، حجم تجارت با تاجیکستان و قرقیزستان در سال ۲۰۲۰ به رشد خود ادامه داد. سرمایهگذاریهای خارجی در آسیای میانه ۴۰ درصد رشد کرده و سهم آسیای میانه در کل سرمایهگذاریهای جهانی از ۱٫۶ درصد به ۲٫۵ درصد رسید. علاوه بر این، در این مدت تعداد گردشگران خارجی که به کشورهای آسیای میانه سفر کردهاند، دو برابر شده است.
قزاقستان و ازبیکستان اکنون در حال تکمیل طرحی به نام «ویزای ابریشم» هستند که به دارندگان آن امکان بازدید از هر دو کشور را میدهد. کشورهای دیگر منطقه در حال برنامهریزی برای پیوستن به این طرح هستند.
حتی در طول همهگیری کنونی کرونا که بسیاری بخشهای دنیا را فلج کرده، تعامل در آسیای میانه همچنان ادامه دارد و روسای کشورها تلاشهای خود را برای مقابله با همهگیری این بیماری از نزدیک هماهنگ میکنند. بسیاری گفتوگوهای آنها به سرعت مسایل مربوط به تدارکات، حمل و نقل و بازگشت شهروندان به کشورهای شان را حل و فصل کرده است. روسای جمهور کشورهای آسیای میانه همچنین رساندن کمکهای بشردوستانه به نیازمندان را سازماندهی کردند.
باید اعتراف کرد که همه چیز این قدر هم خوب و راحت پیش نرفت. به عنوان مثال، در ماه اپریل-می سال جاری، درگیری مسلحانه در مرزهای تاجیکستان و قرقیزستان به وقوع پیوست. اما هماهنگی و ارتباطات توسعهیافته به سرعت به این درگیری نقطه پایان گذاشت.
مهم است که قدرتهای بزرگ از این نزدیكی میانمنطقهای پشتیبانی كنند و آن را به عنوان تهدید نبینند. این امر ممکن آسان نباشد. روسیه و چین مدتهاست درگیر تاکتیکهای قدیمی «تقسیم و تسخیر» هستند. ایالات متحده نیز همین کار را کرد و از آنچه پیشرفت دموکراسی میداند، حمایت و مخالف عقاید عقبمانده است. با این حال، امروز جاپان، کوریا، اتحادیه اروپا و ایالات متحده میکانیزمهایی برای مشاوره منطقهای و همچنین دو جانبه دارند. چین و روسیه نیز مسیر خود را معکوس کردهاند و همان کار را انجام میدهند.
محصول مهم این روابط جدید میانمنطقهای این است که اکنون همه کشورهای آسیای میانه فعالانه در تلاشند تا افغانستان را بار دیگر در میان خود قرار دهند. مردم افغانستان نیز همین را میخواهند و تأكید میكنند كه این کار بنیاد سه هزار ساله تبادل اقتصادی و فرهنگیِ كه فقط با ظهور استعمار روسیه و انگلیس قطع شد، دوباره احیا و شکوفا خواهد کرد.
یک آسیای میانه یکپارچه و منسجمتر شامل افغانستان، پیش از هر چیز دیگر، آن را پایدار و قابل پیشبینی خواهد کرد. این امر مستلزم حمایت شدید واشنگتن است و به معنای گسترش چارچوب C5 + 1 به C6 + 1 و تمرکز مجموعه پروژههای موجود ایالات متحده بر روی پروژههایی است که بیشترین تلاش را برای تقویت منطقهگرایی و توسعه منطقهای دارد.
به تاریخ ۱۶ جولای، تاشکند میزبان کنفرانس بزرگ در زمینه گسترش حمل و نقل و تجارت بین آسیای میانه و آسیای جنوبی است. چنین پیوندهایی همانند مسیرهای دستیابی به اروپا از قبل با روسیه و چین وجود داشت. اما آسیای میانه به طور کلی، از جمله افغانستان، هنوز مسیرهای قدیمی به آسیای جنوبی و جنوب شرقی را بازگشایی نکرده است.
لازم به تأکید است که آسیای میانه، از جمله افغانستان در این پروژههای بزرگ پیشگام خواهند بود. همه آنها این را گام ضروری برای بازسازی اقتصاد، تقویت امنیت منطقهای، به شمول امنیت افغانستان و تقویت حاکمیتهای خود میدانند.
با گذشت زمان، آسیای میانه در کنار آسهآن، شورای نوردیک و سایر نهادهای منطقهای به عنوان یک قهرمان ارزشمند توسعه و صلح جایگاه خود را به دست خواهد آورد. هویت جدید منطقهای آسیای میانه که علیه هیچکس نیست، شایسته حمایت همه است.
ایالات متحده با برقراری گفتوگوی به اصطلاح( «C5+1» آسیای میانه به علاوه ایالات متحده) تعهد خود را نسبت به آسیای میانه اعلام كرد. اما هنوز این مرحله را به یک استراتژی موثر تبدیل نکرده است، چه رسد به اینکه افغانستان را به عنوان بخش جداییناپذیر منطقهای که ۳ هزار سال بخشی از آن بوده، به رسمیت بشناسد. اگر امریکا اکنون و به روش قانعکنندهای این کار را انجام ندهد، واشنگتن مطمئن باشد که سایر قدرتهای جهان از این فرصت استفاده خواهند کرد. در حقیقت، این کار قبلاً اتفاق افتاده است.