آیا ایران میتواند با طا-لبان کنار آید؟
در ماه می، ابراهیم رییسی رییس جمهور ایران اعلام کرد که «مردم افغانستان باید یک دولت فراگیر داشته باشند که شامل همه گروهها و اقوام باشد و همچنین دولتی که بتواند امنیت پایدار را در سراسر کشور تامین کند». با این حال، طا-لبان ممکن ایدههای دیگری داشته باشند
ابراهیم رییسی رییس جمهور ایران خروج امریکا را از افغانستان «فرصتی برای احیای زندگی، امنیت و صلح پایدار در این کشور» خواند. تهران قطعاً در شکلدهی مسیر توسعه افغانستان پسا-خروج، نقش خواهد داشت. در واقع مقامهای ایران از لحاظ تاریخی سیاستهای منعطف و عملگرایانهای را اتخاذ کردهاند تا از بیثباتی که ممکن به آن سوی مرزها سرازیر شود، اجتناب کنند. با این حال، هر سیاستی که آنها اتخاذ کنند، «صلح پایدار» ممکن دیریاب و دشوار باشد.
از زمان انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹، تهران پنج منفعت اصلی در افغانستان داشته است: حفظ ایران به عنوان یک بازیگر کلیدی در منطقه، ایجاد تعادل بین نفوذ پاکستان، غرب و طا-لبان، کنترول جریان پناهجویان و مواد مخدر، تامین آب مستمر از رودخانههای غربی افغانستان و جلوگیری از تبدیل شدن افغانستان به پایگاه ضد شیعیان. ایران با استفاده از قدرت نرم و سخت این اهداف را دنبال میکند. نفوذ سیاسی خود را در جامعه مدنی افغانستان از طریق کمکهای مالی و مبادلات تجاری گسترش میدهد و در عین حال با گروههای اقلیت مانند هزارههای شیعه و تاجیکهای سنی ایتلاف نظامی تشکیل میدهد.
دستیابی به این اهداف دشوار خواهد بود، زیرا وضعیت وخیم اقتصادی افغانستان باعث درگیری بین جناحهای مختلف طا-لبان خواهد شد. در این شرایط، تهران مجبور خواهد شد با دو معضل درهم تنیده دست و پنجه نرم کند. اول، چگونگی ادامه همکاری با متحدان اقلیت قدیمیاش، که تا حد زیادی در مقاومت ضد طا-لبان باقی میماند، در حالی که با طا-لبان ارتباط برقرار میکند. دوم، تهران تا حدی که با طا-لبان تعامل میکند، باید روابط خود را با جناحهای رادیکالتر و سازگارتر متوازن سازد.
بر اساس شماری از مصاحبهها با مقامات سابق افغانستان، ما معتقدیم که تهران در تلاشهای خود برای ایجاد روابط همکاری با طا-لبان تلاش خواهد کرد. اگرچه مبارزه با داعش در افغانستان میتواند زمینههای مشترک ایجاد کند، اما مشکلات فراوان دیگری نیز وجود دارد. مقاومت طا-لبان در برابر تقسیم قدرت با اقلیتهای قومی، جناحگرایی و پوتانسیل جنگ بیشتر در مرز ایران-افغانستان، همگی به احتمال زیاد چالشهای امنیتی برای ایران ایجاد خواهند کرد.
انتخاب قدرتمندترین شریک
از دهه ۱۹۸۰، ایران از ساختار سیاسی قومی فراگیر در افغانستان حمایت کرده است. زمانی که طا-لبان برای اولین بار قدرت را به دست گرفتند، ایران از رهبران آنها خواست تا قدرت را با گروههای قومی مختلف تقسیم کنند و یک دولت همهشمول تشکیل دهند. پس از سقوط افغانستان در سال ۲۰۰۱، ایران با گروههای قومی مختلف تاجیک و هزاره در دولت افغانستان تحت حمایت ایالات متحده روابط برقرار کرد و در عین حال از شورش طا-لبان علیه نیروهای ایتلاف نیز پشتیبانی کرد. (ایران این اتهام را رد میکند). اما اکنون، با بازگشت مجدد طا-لبان، این امر دشوارتر خواهد بود، زیرا دولت جدید علاقه کمتری به تقسیم قدرت با اقلیتهای مذهبی و قومی دارد. با این حال، تهران همچنان به تلاش برای فراگیرشدن ادامه داده است. در اواخر سال ۲۰۲۱، تهران میزبان کنفرانسی با حضور نمایندگان شش کشور همسایه به اضافه روسیه بود تا در مورد تغییر حکومت در افغانستان بحث کند. تهران همچنین دیداری میان وزیر امور خارجه طا-لبان و امیر اسماعیل خان و احمد مسعود رهبران تاجیکها در تهران ترتیب داد. در آن زمان، رهبری طا-لبان از هر دوی این ابتکارات به عنوان راهی برای ارتقای مشروعیت شان استقبال کردند.
با این حال، مصاحبهشوندگان ما بر این باورند که این تلاشها در نهایت نتوانسته طا-لبان را فراگیرتر کند و خطر ایجاد تنش بیشتر را به همراه خواهد داشت. آنها استدلال کردند که طا-لبان به احتمال زیاد در برابر چنین فشاری تسلیم نمیشوند و خاطرنشان کردند که این گروه تاکنون از تحقق خواستههای جامعه بینالمللی برای تشکیل دولت فراگیر خودداری کرده است، حتی اگر این امر منجر به رسمیت بیشتر شود. فرماندهان برجسته طا-لبان به طور مشخص از تقسیم قدرت با رهبران سیاسی تاجیک و هزاره که در ۲۰ سال گذشته تحت دولتهای سابق کار میکردند، خودداری کردهاند. بنابراین، به گفته مصاحبه شوندگان، تهران باید در ترویج تقسیم قدرت قومی محتاط باشد، زیرا میتواند واکنش خصمانه فرماندهان طا-لبان را به دنبال داشته باشد.
سر وکار با اختلافات
در تعامل با طا-لبان، ایران باید به اختلافات درونی نیز رسیدگی کند. مصاحبهکنندگان ما تأکید کردند که ایران با یک جنبش پویا متشکل از شبکههای امنیتی مختلف مواجه است که از استراتژیهای مختلف برای حفظ قدرت دفاع میکنند.
این شبکههای امنیتی عمدتاً بر سه معاون تحت رهبری هبتالله آخوندزاده متمرکز شدهاند: مولوی یعقوب، پسر ملا عمر، سراجالدین حقانی پسر جلالالدین حقانی و عبدالغنی برادر، یکی از بنیانگذاران جنبش طالبان. شبکههای تحت رهبری حقانی و یعقوب، جناحهای رادیکال و مذهبیتر هستند. آنها امیدوارند با پاکستان و چین همکاری کنند، زیرا این کشورهای همسایه با تحمیل قوانین سختگیرانه مذهبی مخالفتی ندارند. آنها همچنین مخالف سازش با غرب هستند. با این حال، دیدگاه استراتژیک مشترک، آنها را متحد نمیکند. آنها هنوز هم جناحهای رقابتی هستند که به دنبال تقویت قدرت خود در جنبش طا-لبان است. در همین حال، شبکه تحت رهبری برادر بیشتر سازگار است و خواهان رابطه صمیمانه با غرب برای کسب رسمیت بینالمللی و کمکهای اقتصادی است. برادر که مذاکرات دیپلماتیک با ایالات متحده را در سال ۲۰۱۹ رهبری کرد، به نظر میرسد معتقد است که این رویکرد دست او را در دولت طا-لبان بازتر میکند.
ممکن در ابتدا چنین به نظر برسد که شبکههای محافظهکار به بهترین وجه در خدمت اهداف ایران جهت دور نگه داشتن غرب و بهویژه ایالات متحده از افغانستان هستند. با این حال، ایران میداند که افغانستان برای جلوگیری از بحران انسانی که منجر به جنگ بیشتر و پناهجویان بیشتر خواهد شد، نیاز به کمکهای اقتصادی دارد. در عین حال، این مشکلات گروههای تروریستی مانند داعش را در افغانستان توانمند میکند. علاوه بر این، ظهور شبکههای محافظهکار در نظام جدید علیه هدف ایران در مورد شرکای اقلیتاش عمل خواهد کرد.
در نتیجه، واکنش ایران تاکنون ترکیبی از تمجید از موضع سخت طا-لبان در قبال داعش و انتقاد از عطش آشکار آنها برای قدرت مطلق بوده است. به عبارت دیگر، تهران تلاش میکند در مسیر همکاری با شبکههای مختلف که در تقابل با یکدیگر هستند، باقی بماند. با این حال، مقامات ایرانی هنوز رهبری طا-لبان را به عنوان حاکمان افغانستان به رسمیت نمیشناسند. پس از دیدار ماه جنوری وزرای خارجه دو کشور، مقامات ایرانی تاکید کردند تا زمانی که طا-لبان یک دولت «فراگیر» تشکیل ندهند، آنها را به رسمیت نمیشناسند.
داعش-شاخه خراسان به عنوان هدف مشترک؟
تقریباً همه مصاحبهشوندگان ما از ظهور بالقوه داعش در افغانستان به عنوان تهدید مهم یاد کردند که میتواند روابط بین ایران و طا-لبان را بهبود بخشد. این گروه فراملی، دشمن فرقهای است که شیعیان را به طور کلی هدف قرار میدهد و یک رقیب ایدئولوژیک برای طا-لبان است. طا-لبان را به عنوان یک پدیده مذهبی – ملی توصیف میکند که از اصول واقعی اسلام نمایندگی نمیکند. از زمان تسلط طا-لبان، حملات این گروه افزایش یافته است، از جمله حملات علیه هزاره ها در هرات، کندز و قندهار و همچنین حملات علیه طا-لبان در کابل.
این حوادث باعث شد رییس جمهور ایران هشدار دهد که «ایران آماده همکاری و استفاده از تمام امکانات خود برای مقابله با تهدید تروریزم تکفیری و جلوگیری از تکرار این فجایع است». با این حال، در داخل ایران نیز انتقاداتی از این رویکرد وجود داشته است، جایی که آیتالله بیات زنجانی، یکی از اعضای اصلاحطلب جامعه روحانیون، طا-لبان را به عنوان یک گروه تروریستی رادیکال و خشن شبیه به داعش در افغانستان معرفی کرد. برای همکاری با طا-لبان، گزینه استفاده از شبهنظامیان ایران روی میز است. ثابت شده است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوند تاریخی قوی با هزارههای قومی دارد و هزاران پناهنده هزاره را برای مبارزه با داعش در سوریه در تیپ فاطمیون جذب کرده است. در نتیجه مقامات ایرانی با افتخار از این تیپ به عنوان یک پیشاهنگ موثر در برابر داعش در افغانستان یاد کردهاند. با این حال، ایران میداند که اگرچه میتواند تیپ فاطمیون را بهعنوان نیرویی علیه این گروه به کار گیرد، اما برای مهار کامل آن به یک نیروی سنی قوی و مصمم نیاز دارد.
در حال حاضر، طا-لبان بهترین نیروی پیشتاز برای مبارزه با داعش در افغانستان است، زیرا برای تیپ فاطمیون سخت است که بدون رضایت رهبران طا-لبان عمل کند. با این حال، طا-لبان همیشه خود را به عنوان یک گروه ناسیونالیست نسبت به اقوام قومی در افغانستان معرفی کردهاند. بنابراین، بعید است که طا-لبان به تیپ فاطمیون اجازه دهد تا در خاک افغانستان آزادانه فعالیت کند، زیرا این امر مشروعیت آنها را تضعیف میکند. در عوض، طا-لبان میتواند تلاش کند تا از مبارزه با داعش در افغانستان بهعنوان ابزاری برای کمک به شناسایی و حمایت اقتصادی از سوی شرکای منطقهای و بینالمللی خود باشد.
در نهایت، سیاست ایران به این بستگی دارد که داعش در افغانستان تا چه حد تهدید است. بر اساس مصاحبهها، داعش با افزایش فقر در افغانستان که قبلاً به عنوان ابزار جذب نیرو استفاده کرده است، تقویت میشود. رهبران طا-لبان توانایی داعش را برای فعالیت در افغانستان کماهمیت جلوه دادهاند که مصاحبهشوندگان بر این باور هستند که این تصمیم بر تصمیم ایران در مورد سازش با طا-لبان تأثیر میگذارد. از سویی هم، این تهدید ممکن برای رویکرد مشارکتی بسیار بزرگ باشد. اگر طا-لبان نتوانند این کشور را کنترول کنند، ایران به احتمال زیاد با شرکای جایگزین جهت پیشبرد اهداف خود در افغانستان تعامل خواهد کرد.
تنشهای مرزی
از زمان تسلط طا-لبان، درگیریهای مرزی بین نیروهای امنیتی ایران و گروههای طا-لبان به دلیل قاچاق و تنش بر سر منابع آبی گزارش شده است. در دسمبر سال گذشته، والی ولایت نیمروز اعلام کرد که درگیری بر سر قاچاق سوخت رخ داده است که در آن یک جنگجوی طا-لبان زخمی شده و ۹ نیروی مرزی ایران کشته یا زخمی شدهاند. در ماه مارچ سال جاری، پس از آنکه کشاورزان افغان شروع به حفر کانال آب محلی کردند، طا-لبان با نیروهای امنیتی ایران در مرز نیمروز درگیر شدند. در ماه حمل امسال نیز حادثه مشابهی رخ داد. مقامات ایرانی مدعی شدند که طا-لبان تلاش کردهاند تا یک جاده نزدیک به منطقه مرزی در ولایت هرات بسازند. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران به تعقیب آن اعلام کرد که مسایل مرزی یک نگرانی بسیار جدی برای تهران است و باید از سوی هیئت حاکمه موقت افغانستان با آن برخورد شود.
پناهندگان نیز موضوع مهمی برای ایران است. تهران از رهبری طا-لبان خواسته است که جلو جریان پناهجویان را بگیرد، در حالی که رهبران طا-لبان بدرفتاری با پناهجویان افغان را در ایران به عنوان یک مشکل بزرگ مطرح کردهاند.
در نتیجه این حوادث، ایران حضور نظامی خود را در مرز افزایش داده است. منابع آب و مسیرهای قاچاق برای تهران از موضوعات حساس به شمار میروند، در حالی که اختلافات داخلی طا-لبان ممکن وقوع حوادث مرزی را دشوارتر کند. از این رو، اگر وضعیت در منطقه مرزی تشدید شود، همکاری تهران با طا-لبان را آسیب میزند.
نتیجهگیری
در آینده نزدیک، تهران به احتمال زیاد بر حفظ حمایت از اقلیتهای قومی تمرکز خواهد کرد و در عین حال به جناحهای مختلف طا-لبان نیز کمک خواهد کرد. طا-لبان نیز به نوبه خود، به احتمال زیاد امتیازاتی را به اقلیتهای قومی خواهد داد و از مبارزه با داعش در افغانستان برای ایجاد زمینههای مشترک با تهران استفاده خواهد کرد. اما بعید است که این امر به حفظ مشارکت کافی منجر شود.
در جولای ۲۰۲۱، یک هیئت طا-لبان به رهبری شیرمحمد عباس استانکزی معاون وزیر امور خارجه طا-لبان، به مقامات ایرانی اطلاع داد که رابطه پایدار با آنها به میزان حمایت ایران از گروههای سیاسی تاجیک و هزاره در آینده بستگی دارد. اما برخلاف دهه ۱۹۹۰، طا-لبان نیز اذعان کردهاند که همکاری با هزارهها و تاجیکها برای جلوگیری از ناآرامی و آشفتگی ضروری است. عناصر رهبری سیاسی هزارهها در تلاش برای به دست آوردن نقشهای سیاسی در دولت و بهبود حقوق اقلیتها، تعامل با طا-لبان را آغاز کرده است. رهبران طا-لبان قبلاً یکی از رهبران جوان شیعه به نام جعفر مهدوی را که در دوران حکومت اشرف غنی به عنوان نماینده مجلس فعالیت میکرد، پذیرفته است. به گفته مصاحبهشوندگان، انتظار میرود نمایندگان غیر پشتون بیشتری در پستهای دولتی جابهجا شوند. حتی شماری از هزارهها برای مبارزه با داعش به شبکههای طا-لبان پیوسته اند، در حالی که مصاحبهشوندگان بیان میکنند که طا-لبان در گفتوگو با اعضای اقلیت ازبیک پیشرفت بیشتری داشته است.
در حالی که ایران ممکن مشتاق این باشد بر مبنای این موارد کار کند، اما طا-لبان تا حدی قدرت را با اقلیتهای قومی تقسیم خواهند کرد. آنها مشتاقند که هزارهها و تاجیکها را از بسیج شدن علیه شان یا جانبداری از داعش باز دارند. با این حال، ایران به خوبی میداند که حتی این تلاشهای خفیف برای سازش، موجب مقاومت جناحهای محافظهکارتر طا-لبان شده است. بدتر از آن، ممکن برخی محافظهکاران را به سمت داعش سوق دهد. سیاسیون عملگرای ایرانی تلاش خواهند کرد تا با بازیگران مختلف در افغانستان همکاری کنند، اما شرایط موجود در این کشور، غلبه بر این معضلات را برای آنها دشوار خواهد کرد. اختلافات مرزی و مسایل مربوط به پناهندگان احتمالاً چالشهای ناشی از درگیریهای اجتنابناپذیر بین گروههای رقیب طا-لبان، در میان طا-لبان و اقلیتهای قومی را تشدید میکند. در ماه می، ابراهیم رییسی رییس جمهور ایران اعلام کرد که «مردم افغانستان باید یک دولت فراگیر داشته باشند که شامل همه گروهها و اقوام باشد و همچنین دولتی که بتواند امنیت پایدار را در سراسر کشور تامین کند». با این حال، طا-لبان ممکن ایدههای دیگری داشته باشند.