آیا تجربه فروپاشی رژیم داکتر نجیب تکرار میشود؟
برکناری والی بلخ از سوی ارگ، پیامدهای جبران ناپذیر را بدنبال دارد. این امر باعث میشود که دامنه نا امنی، شورشگری و نارضایتی عمومی بیشتر شود که به نفع ثبات و پایداری سیاسی در افغانستان نمیباشد.
تجربه نشان داده که بلخ همواره بستر تحولات بزرگ سیاسی در کشور بوده است. در این میان یکی از رویدادهای تاثیرگذار، رویارویی سیاسی داکتر نجیبالله با جنرال دوستم و جنرال مؤمن در گذشته بود و اکنون بعد از چند دهه شاهد تکرار تاریخ به صورت تقابل میان غنی و عطامحمد نور هستیم. در گذشته، نتیجه رویارویی سرنگونی نظام دستنشانده رژیم کمونیستی در افغانستان بود و اکنون نیز به نظر میرسد که در صورت مقاومت والی بلخ با توجه به شکنندهگی سیاسی و عمیق شدن شکاف میان مردم و دولت به همان سرنوشت گذشته، در حال نزدیک شدن هستیم.
عطامحمد نور، در پانزده سال گذشته به عنوان حاکم بلامنازع شمال عمل کرده است و طی این مدت، ولایت استراتژیک بلخ را به مرکز فرهنگ، بازسازی، تجارت و سیاست مبدل ساخته است. والی بلخ با بهرهگیری از منزلت اجتماعی، نظامیان محلی و قابلیت رهبری منحصر به فرد، نقش یک سد در برابر گروههای تروریستی را برای طرفداران خود بازی میکند و این موضوع با گسترش نفوذ طالبان و داعش در شمال کشور، بیش از هر زمان دیگری حیاتیتر جلوه میکند.
برکناری والی بلخ از سوی ارگ، پیامدهای جبران ناپذیر را بدنبال دارد. این امر باعث میشود که دامنه نا امنی، شورشگری و نارضایتی عمومی بیشتر شود که به نفع ثبات و پایداری سیاسی در افغانستان نمیباشد.
در گذشته، با وجودی که حکومت داکتر نجیبالله برخودار از ارتش به مراتب منظمتر و انسجام یافتهتر بود؛ اما تضاد قومی و سمتی به دلیل رویکرد تمامیتخواهی حکومت مرکزی، این نظام را با گسست ناگهانی مواجه کرد و نقطه عطف مخالفت در برابر حکومت مرکزی از بلخ آغاز شد و به سرعت سایر ولایتهای شمال و کل کشور را در نوردید و در نتیجه شاهد فروپاشی نظام سیاسی در افغانستان بودیم.
به نظر میرسد برکناری عطامحمد نور بر اساس انگیزههای عقدهگشایانه و عصبیت قومی انجام یافته که اشتباه استراتژیک ارگ ریاست جمهوری را در شرایط کنونی نشان میدهد و این امر میتواند با مقاومت مردم بلخ و شمال، کشور را در برابر تمامیتخواهی برانگیزد و سرانجام فروپاشی حکومت وحدت ملی را در پی بیاورد.
نویسنده : بهروز بلخی
منبع : جمهوری اعتماد