آیا جهان در آستانه جنگ اتمی است؟
پس از جنگ شبهجزیره کوریا در دهه پنجاه میلادی تا دو سه هفته پیش وضعیت شبهجزیره و شرق دور تا این حد نظامی نشده و تا آستانه جنگ پیش نرفته بود. پس از آزمایش موشک بالستیک «هواسونگ -۱۴» یکباره وضعیت سیاسی و نظامی آن منطقه جهان به گونهای انکشاف کرد که همه کشورهای جهان در یک حالت دلهره و ترس از شروع یک جنگ تمامعیار هستهای میان کوریای شمالی، کوریای جنوبی و ایالات متحده امریکا قرار گرفتند. از آنسو اظهارات رکس تیلرسون، وزیر خارجه امریکا نیز خشم رهبر کوریای شمالی را برانگیخت و باعث شد که مقامهای آن کشور، امریکا را تهدید به حمله هستهای کنند.
توان نظامی کوریای شمالی
هرچند کوریای شمالی کشوری است که از چند دهه به اینسو در تحریم به سر میبرد، ولی با آنهم ارتشی نیرومند دارد، توان موشکیاش قابل تامل است و تجهیزات زیاد نظامی در اختیار دارد.
هماکنون تخمین زده میشود که موشکهای کوریای شمالی توان هدف قراردادن ایالت آلاسکای امریکا را دارد، ولی آگاهان امور نظامی در وزارت دفاع امریکا میگویند که تاهنوز پیونگ یانگ توان نصب کلاهک هستهای را روی موشکهای بالستیک ندارد. رهبران کوریای شمالی، اما از توانایی هدف قرار دادن کل خاک امریکا حرف میزنند و تهدید کردهاند که اگر امریکا بخواهد برای تغییر رژیم در آن کشور اقدام کند، با حمله هستهای کل خاک امریکا را هدف قرار میدهند.
در آنسو ایالات متحده با تمام ساز و برگ نظامی و توان اقتصادیاش قرار دارد و بدون شک برتری نظامی با طرف واشنگتن است؛ زیرا گذشته از اینکه کوریا توانایی هدف قرار دادن خاک امریکا را با موشک دارد یا نه، دیگر تجهیزات نظامی آن کشورهم از تکنالوجی زمان اتحاد جماهیر شوروی بهره برده و مانوری در برابر تجهیزات جدید امریکا و متحدانش اجرا کرده نمیتواند. ولی با تمام این موارد کوریا هم روسیه و چین را به عنوان دو متحد نیرومند در کنارش دارد و حضور این دو ابر قدرت در قضیه شبهجزیره کوریا کار را برای امریکا و دیگر متحدانش در برابر کوریای شمالی سخت میکند.
اگر در شبهجزیره جنگی در بگیرد بدون شک کشورهایی نظیر روسیه، چین و جاپان در اولین مراحل آن وارد میشوند و منافع خودشان را دنبال میکنند، در آنسو هم با وارد شدن ایالات متحده در جنگ، کشورهای عضو ناتو وارد گود شده و به دور از آن نخواهند ماند. با توجه به انباشته شدن مقدار سلاح و مهمات در شبهجزیره کوریا و توانایی هستهای تمام طرفهای درگیر، جنگی خواهد بود به شدت متفاوت از تمام جنگهایی که تاکنون در جهان اتفاق افتاده و تبعات آن سراسر جهان را در بر خواهد گرفت.
رهبران کوریای شمالی و امریکا در حدی همدیگر را هشدار دادهاند که احتمال بروز جنگ حتا از سوی کشورهایی نظیری چین و روسیه جدی خوانده شده و وزیر خارجه روسیه گفته است که احتمال در گرفتن جنگ خیلی بالا است.
سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه گفته که روسیه تمام تلاش خود را برای حل این بحران به کار خواهد بست و از هر دو طرف خواست که اختلافات شان را از طرق سیاسی حل کنند.
در این سوی دیگر، افغانستان به عنوان کشوری که به شدت وابسته کمکهای امریکا است، در جنگ شبهجزیره ضرر خواهد کرد، چون توجه امریکا در آن صورت معطوف به شرق دور خواهد شد و وضعیت وخیم امنیتی در افغانستان به حال خودش رها خواهد شد.
از آنسو کوریای شمالی در صورت بروز جنگ میتواند افغانستان را به عنوان یک پایگاه نظامی ایالات متحده مورد هدف موشک قرار دهد که برای کشور ما پیام خوبی ندارد.
با خالی شدن میدان از حضور امریکا در این منطقه کشورهایی که در امور داخلی افغانستان مداخله میکنند، مانورهای بیشتری اجرا خواهند کرد و وضعیت امنیتی در بدترین حالت قرار خواهد گرفت.
به رغم مسایل و موارد یاد شده، سوال بنیادی این است که آیا جنگی در خواهد گرفت یا نه؟
به نظر میرسد تهدیدات و هشدارهای هر دو جانب امریکا و کوریای شمالی در همین حد خواهد ماند و اینجا مسایل اقتصادی هر دو جانب و شرکایشان اجازه نخواهد داد که جنگی گرم در آن منطقه مشتعل شود؛ چه با مشتعل شدن جنگ منافع اقتصادی کشورهای زیادی به خطر خواهد افتاد و میلیاردها دالر خساره به جای خواهد گذاشت.
چین در کنار اینکه یگانه متحد استراتیژیک کوریای شمالی در جهان است، شریک بزرگ تجاری ایالات متحده نیز است و منافع مشترک زیادی با امریکا دارد.
حجم مبادلات تجاری میان ایالات متحده و چین در حدی است که هرازگاهی هردو کشور را ناگزیر به عقبنشینی از مواضع شان کرده است. در بحران پیش آمده نیز این اشتراک تجاری تاثیرگذار خواهد بود و مانع از پیشرفت جنگ لفظی تا مرز جنگ گرم میشود. جاپان نیز شریک دیگر تجاری امریکا در منطقه است و از طرف دیگر منافع اقتصادی امریکا در جاپان به امریکا اجاره به خطر افتادن آن را نمیدهد. روسیه هم در سوریه و شرق اروپا به اندازه کافی درد سر دارد و از سخنان وزیر خارجه آن کشور بر میآید که علاقهای برای درگیر شدن در شبه جزیره کوریا ندارد.
گذشته از تمام اینها اگر در یک سوی این معادله دیکتاتوری تصمیم میگیرد در آنسوی دیگرش رییسجمهوری است که با رای مردم به ریاست رسیده و در برابر مردمش مسئول است. با اینهمه، خطر بروز جنگ هستهای، میان امریکا و کوریای شمالی، همچنان محتمل است، چه اینکه در دو سوی، کسانی در راس قدرتاند که برای به زانو درآوردن یکدیگر، حتی از کاربرد سلاح اتمی نیز ابایی ندارند.
ظاهر شکوهمند- خبرگزاری دید