آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

آیا خون امریکایی‌ها رنگین‌تر از خون افغانستانی‌ها است؟

چرا آزادی ۵۰۰۰ زندانی طالبان که عموماً از میدان جنگ و در حال کشتن انسان مسلمان افغانستانی و براندازی نظام سیاسی ـ امنیتی کشور دستگیر شده‌اند، ایراد و اشکالی ندارد، اما آزادی ۲۰۰ زندانی متهم به کشتار نظامیان امریکایی، دارای ایراد و اشکال است و نباید صورت بگیرد؟



آزادی ۵۰۰۰ زندانی طالبان از زندان‌های دولت، از بخش‌های محوری توافقنامه صلح امریکا و طالبان و پیش‌شرط آغاز مذاکرات مستقیم این گروه با دولت و سیاستمداران کشور است. به رغم مقاومت نخستین رییس جمهور غنی با آزادی این زندانیان، تاکنون بیش از ۳۰۰۰ از ۵۰۰۰ زندانی این گروه به موجب توافق صلح قطر، از زندان رها شده‌ است.
آزادی پنج هزار زندانی طالبان، خواست همزمان امریکا و طالبان بوده است؛ به گونه‌ای که تعلل دولت در آزادی این زندانیان، باری اعتراض طالبان را برانگیخت و این گروه، به ویژه واشنگتن را متهم به نقض توافقنامه صلح دوحه کرد. بنابراین، این گمانه که این تعداد از زندانیان طالبان بر خلاف میل حکومت افغانستان و در اثر فشار سیاسی امریکا از زندان رها شده‌اند، زیاد هم پربی‌راه نیست.
اما آنچه امریکایی‌ها را در برخورد با آزادی زندانیان گروه طالبان، درگیر تناقض و دوگانه‌رفتاری پارادوکسیکال کرده است، مخالفت آنان با آزادی ۲۰۰ زندانی طالبان به دلیل دست داشتن این زندانیان در کشتار نیروهای امریکایی است.
برخی منابع به طلوع‌نیوز گفته‌اند که امریکایی‌ها از حکومت خواسته‌اند از آزادسازی نزدیک به ۲۰۰ زندانی گروه طالبان که در کشتار امریکایی‌ها دست داشته‌اند، خودداری کند!
این نشان می‌دهد که برای امریکا هیچ چیز مهم‌تر از خودش نیست و شعارهایی که تاکنون از سوی این ابرقدرت در زمینه دفاع از حقوق بشر و مبارزه با تروریزم و نظایر آن مطرح شده است، همگی باد هوا و ناسازگار با موازین و مبانی حقوق بشر بوده است. این دوگانه‌رفتاری با زندانیان طالبان، به بازطرح پرسش‌هایی بسیار جدی می‌انجامد، از جمله این‌که:
چرا آزادی ۵۰۰۰ زندانی طالبان که عموماً از میدان جنگ و در حال کشتن انسان مسلمان افغانستانی و براندازی نظام سیاسی ـ امنیتی کشور دستگیر شده‌اند، ایراد و اشکالی ندارد، اما آزادی ۲۰۰ زندانی متهم به کشتار نظامیان امریکایی، دارای ایراد و اشکال است و نباید صورت بگیرد؟
آیا خون سربازان امریکایی، رنگین‌تر از خون سربازان و غیرنظامیان افغانستانی است؟ اگر اعلامیه جهانی حقوق بشر، همه بشریت از هر رنگ و نژاد و دین و آیین و جغرافیا و جهت شرقی و غربی عالم را یکسان و بدون توفیر و تفاوت تحت پوشش قرار می‌دهد و الزامات اجرایی آن نیز محدود و منحصر به یک کشور یا بخشی از جهان نیست، چرا باید در حوزه عملیاتی حقوق بشر، دوگانه و تبعیض‌آمیز و مبتنی بر تفکیک و تمایز میان انسان شرقی و غربی و مسلمان و مسیحی رفتار کرد؟
این قصه سر دراز دارد و زمانی غم‌انگیزتر می‌شود که آقای دونالد ترامپ در قامت رییس جمهور امریکا، دادگاه دیوان بین‌المللی کیفری، آی‌سی‌سی را مورد حمله و هجمه بی‌سابقه قرار داد و با بیانی هشدارآمیز تصریح و تهدید کرد که دولت او دارایی‌ها و املاک هر مقام این دادگاه را در لاهه که درباره احتمال ارتکاب جنایات جنگی از سوی سربازان امریکایی در افغانستان تحقیق کنند مسدود خواهد کرد.
اکنون پرسش این است که چرا امریکا هم بیش از دیگران از حقوق بشر دم می‌زند، هم در رفتاری دوگانه رعایت این حقوق را در مورد سربازان و شهروندان خود ترجیح می‌دهد و هم از تحقیقات یک دادگاه بی‌طرف بین‌المللی در مورد کارنامه جنایی سربازان خود در افغانستان یا هر جای دیگر، هراس دارد؟
حقیقت هرچه باشد، از عوارض و عواقب این‌گونه مواجهه تناقض‌آمیز با پدیده حقوق بشر، نمی‌توان چشم پوشید. این دوگانه‌رفتاری، هم به حیثیت بین‌المللی امریکا صدمه می‌زند و هم راه را برای همه زورمندان جهانی در جهت نقض سیستماتیک حقوق بشر، بازتر و هموارتر از گذشته می‌سازد.
این رویکرد، رُویه و سُویه دیگر فاشیزم و نژادپرستی است که هم‌اکنون دردسرهای بزرگی برای آقای ترامپ در داخل امریکا به وجود آورده و در سطح جهان نیز به شکل‌گیری جنبش جهانی مبارزه با نژادپرستی امریکایی ـ غربی منجر شده است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا