آیا داعش-شاخه خراسان فصل بعدی تروریزم جهانی است؟
با این احتمال که طالبان ممکن از طریق توافق صلح با حکومت افغانستان از تئاتر جنگ خارج شوند، به نظر میرسد بخت با داعش همسو میشود تا قدرت و اندازه خود را رشد دهد و جایگاه رهبری را در میان دیگر گروههای تروریستی در منطقه از آن خود کند.
سرخوشی و شادمانی پس از آغاز مذاکرات صلح بین حکومت افغانستان و طالبان در قطر، کابل و واشنگتن را فرا گرفته است. این گفتوگوها به دنبال توافق ۲۹ فبروری ایالات متحده و طالبان صورت میگیرد. امریکا متعهد به خروج مرحلهوار نیروهایش از افغانستان شده و طالبان به قطع روابط با گروههای تروریستی از جمله القاعده. با ادامه مذاکرات صلح طی ماههای آینده، مردم افغانستان امیدوارند که این جنگ بیامان خاتمه یابد و امریکاییها آرزو دارند سرانجام به خانه خود بازگردند؛ بدون اینکه افغانستان دوباره به بهشت جهادگرایان تبدیل شود.
امید و آرزوهای درستی است، اما واقعیت حاکی از آینده مشکوک است. در کنار طالبان، بیست گروه تروریستی دیگر با ملیتهای مختلف سالهاست که با نیروهای امنیتی و خارجی مبارزه میکنند و بخشی از هیچگونه توافق صلح نیستند. از جمله مهمترین آنها داعش-شاخه خراسان است که برخی حملات مرگبار و وحشیانهای را در سالهای اخیر انجام داده است.
پوتانسیل توافق صلح با طالبان میتواند منجر به قدرتگیری داعش گردد، چنانچه آماده است بسیاری از جنگجویان خارجی و طالبان را به خود جذب کرده و از این تحولات به نفع خود استفاده کند.
داعش-شاخه خراسان در اواخر سال ۲۰۱۴ در جنوب و شرق افغانستان ظهور کرد. در جنوب، ملا عبدالرئوف خادم یکی از فرماندهان طالبان و زندانی پیشین گوانتانامو با داعش بیعت کرد در حالی که در شرق، شش فرمانده طالبان پاکستانی به رهبری حفیظ سیدخان بیرق سیاه داعش را بلند کردند.
با این احتمال که طالبان ممکن از طریق توافق صلح با حکومت افغانستان از تئاتر جنگ خارج شوند، به نظر میرسد بخت با داعش همسو میشود تا قدرت و اندازه خود را رشد دهد و جایگاه رهبری را در میان دیگر گروههای تروریستی در منطقه از آن خود کند. داعش آماده است شمار زیادی از جنگجویان طالبان را جذب کند که بدون شک به دلایل ایدئولوژیک، استخدام، سود ناشی از تجارت غیرقانونی یا دشمنی شخصی و قبیلهای امکانپذیر خواهد بود. ۱۹ گروه تروریستی دیگر را نیز نباید فراموش کرد.
ایدئولوژی داعش با گروههای تروریستی فراملی سازگار است، از آنجا که این گروه به دنبال آجندای منطقهای و جهانی میباشد.
هرچند عملیاتهای داعش بیشتر به افغانستان و پاکستان محدود میشود، اما این گروه قصد جدی خود برای گسترش دامنۀ نفوذ در منطقه و فراتر از آن را نشان داده است. به طور مثال، وقتی عبادتگاه سیکها در کابل در ماه مارچ هدف قرار گرفت، داعش ادعا کرد این حمله را به هدف انتقام رنج مسلمانان در کشمیر تحت اداره هند انجام داده است.
پس امیدهای مردم افغانستان برای صلح و آرزوی امریکاییها برای ختم «جنگهای بیپایان» چی میشود؟ توافق تقسیم قدرت بین حکومت افغانستان و طالبان به طور حتم هدف مشروع برای افغانستان و گام بزرگ برای ختم طولانیترین جنگ امریکا است. اما سادلوحانه خواهد بود چنین نتیجهگیری کنیم که این توفق صلح چیز جادویی برای آوردن صلح به افغانستان و از بین بردن بدترین تهدیدات تروریستی به منافع امریکا در منطقه باشد. آنچه لازم است یک استراتژی ضدتروریزم منسجم، مقرون به صرفه و بلندمدت در همکاری با ناتو و قدرتهای منطقهای، به خصوص روسیه و چین برای مبارزه با داعش و وابستههای آن پس از تحقق صلح با طالبان است. تا زمانی که چنین ترتیباتی تنظیم نشود، داعش-شاخه خراسان سالها تروریزم را به منطقه و فراتر از آن تحمیل، تکامل و صادر خواهد کرد.