آیا شهروندان دستگاه عدلی و قضایی را نماد عدالت میدانند؟
رییسجمهور، روز گذشته در مراسم فراغت فارغان ستاژ قضایی سخنرانی نمود و آنها را از نظر مردم نماد عدالت خواند واز ستره محکمه تقدیر کرد و آن را شایسته اعطای تقدیرنامه درجه اول دانست. او همچنان صلح و ثبات را از نتایج صدور فیصلههای عادلانه قضات برشمرد و تاکید داشت که اگر فرد احساس مصونیت کرده و به قانون اعتماد کند، منازعات به وجود نمیآید .
پرسش اساسی اینست که آیا واقعا شهروندان کشور، دستگاه قضایی را نهادی میدانند که تداعیگر مفهوم عدالت است و در پرتو آن حق به حقدار میرسد و از مظلوم رفع ظلم میشود و نیز برای متضرر جبران خسارت صورت میگیرد؟ آیا واقعا مردم در آیینه محاکم و در راس آنها ستره محکمه، صدور فیصلههای عادلانه را میبینند؟
اگردر واقعیتهای مربوط به عملکرد محاکم و دستگاه قضایی خیره شویم و در پشت صحنه دوسیههای حقوقی و جزایی و گردش عینی آنها به دقت بنگریم، حقایق تلخی آشکار میشود که گفتههای رییسجمهور را نقض میکند. رییسجمهور نمیتواند حقایق قضایی را لمس کند، چون در متن واقعیتهای تلخ قرار ندارد و فقط چهره رسمی دستگاه قضایی را میبیند، ولی مردم عادی، مراجعین، قربانیان عدالت، عمق واقعیتها را لمس میکنند و نبض روندهای غیرقانونی را میگیرند و با تمام وجود آن را درک میکنند .
واقعیت اینست که در افغانستان «مافیا» نهادینه شده و به یک سیستم تبدیل گردیده است. دستگاه عدلی و قضایی کشور یکی از مهمترین حوزههایی است که مافیا در آن راه یافته است و این را بررسیهای جهانی نیز بارها نشان داده است. دیگر اینکه افغانستان چندین بار در فساد اداری در رتبهبندی جهانی، رکورد را شکسته است و یکی از شاخصهای این بررسیها، نهادهای عدلی و قضایی بوده است .
مردم عادی نیز روندهای قضایی و گردش عینی دوسیهها و دادرسی در کشور را خوب میدانند و واقعیتها را لمس کردهاند که چگونه درین نهادها سفید سیاه میشود و سیاه، سفید، و چگونه دستکیهای سارنوالان و قضات در بدل اخذ مبالغ پول و امتیازات دیگر، اشخاص بیگناه را دستگیر، شکنجه و محکوم میکنند، و چگونه مجرمان واقعی را از پنجه قانون رها میسازند. در کنار این، آنها همچنان تحت تاثیر اشخاص زورمند، دستگاههای عدلی و قضایی، عدالت را زیر پا میکنند و جریان دادرسی را براساس منویات آنان تنظیم میکنند .
امروز افراد بدون پشتوانه و امکانات اقتصادی در مقابل قانونشکنان، مافیا و باندهای مخوف، به هیچ وجه احساس مصونیت نمیکنند و از ارگانهای عدلی و قضایی انتظار اجرای عدالت و احقاق حق را ندارند، البته این حقیقت تلخ به معنای این نیست که اشخاص با وجدان و عادل در بدنه دستگاه اصلا وجود ندارد، بلکه به این معناست که سیستم بر محور حق و عدالت نمیچرخد، وگرنه قضات و سارنوالان پاک، کم نیستند که مشغول وظیفهاند .
سید اسماعیل هاشمی- خبرگزاری دید