آیا طا-لبان به مخالفین پاکستان تبدیل میشوند؟
طا-لبان اکنون نشانههایی از تجدید نظر اتحاد خود با دولت پاکستان نشان میدهند. بار دیگر، نقش ادعایی و شاید خیالی پاکستان در تسهیل حمله هواپیمای بدون سرنشین که منجر به کشته شدن ظواهری شد، طا-لبان را متقاعد کرده که پاکستان را به شدت مورد سرزنش قرار دهند
یک چیز مشترک بین پاکستان و اسراییل وجود دارد. هر دو توسط شماری از کشورهای متخاصم احاطه شدهاند. هرچند یک تفاوت ظریف وجود دارد که این دو را کاملاً متفاوت میسازد. اسراییل به دلیل اجرای تهاجم وحشیانهاش که امریکا به عنوان مجرا و حامی بیقید و شرط آن عمل میکند، دشمنی ایجاد کرده است. پاکستان با عمل کردن به عنوان مجرای بربریت امریکا در حیاط خلوتش، دشمن میتراشد. پاکستان شاید باید کتاب درسی در مورد چگونگی تبدیل نمودن دوستان به دشمنان تألیف کند.
ایمنالظواهری سرکرده القاعده، در حمله هواپیماهای بدون سرنشین امریکا در افغانستان کشته شد. طا-لبان این حمله را نقض توافقنامه صلحی که با امریکا امضا کرده بودند، محکوم کرد. امریکاییها نیز به درستی ادعا میکنند که طا-لبان با اجازه دادن به یک تروریست خارجی در افغانستان که اصل اساسی توافق صلح بود، این توافق را نقض کردهاند. صرف نظر از اینکه حق کدام طرف از نظر عقلی و اخلاقی است، پاکستان بار دیگر با مشکلی که همواره با آن روبرو بوده، مواجه شده است. یک بار دیگر هدف انگشت اتهامی قرار گرفت که نقشاش را در تداوم خشونت در افغانستان برجسته میسازد.
قبل از ۱۱ سپتمبر، پاکستانیها از تروریزم انتحاری آگاهی نداشتند. پس از ۱۱ سپتمبر ایالات متحده به افغانستان حمله کرد که در آن حکومت مشرف نقش شریک را ایفا کرد و به پاکستان اجازه داد تا مجرای این جنگ را بازی کند. وقتی جنگ علیه تروریزم در خاک افغانستان آغاز شد، القاعده علیه دولت پاکستان قرار گرفت. اینها همان افرادی بودند که از مکانهای دانشگاهی پیشاور برای اجرای جهاد علیه شوروی کار میگرفتند. اما اکنون هدف آنها پاکستان است. به عبارت ساده، تمایل پاکستان برای تسهیل بربریت و هژمونی امریکا، دشمن وحشی برای دولت پاکستان تراشیده که خون دهها هزار پاکستانی بیگناه روی دست آنهاست.
طا-لبان از سال ۱۹۹۶ به این طرف متحدان پاکستان بودند. این امر همواره هویدا بوده است. مقامات ارشد پاکستان به درستی معتقد بودند که امریکاییها نمیتوانند این جنگجویان وحشی ملیگرا را شکست دهند و همچنین حق داشتند که وقتی امریکاییها بروند، این طا-لبان هستند که کنترول این کشور را به دست میگیرند. پس از ۱۱ سپتمبر و قبل از حمله به افغانستان، مقامات ارشد ارتش پاکستان به درستی به امریکاییها در مورد خشونت در افغانستان هشدار داده بودند. خوب، تاریخ را نمیتوان ویرایش کرد.
این طا-لبان اکنون نشانههایی از تجدید نظر اتحاد خود با دولت پاکستان نشان میدهند. بار دیگر، نقش ادعایی و شاید خیالی پاکستان در تسهیل حمله هواپیمای بدون سرنشین که منجر به کشته شدن ظواهری شد، طا-لبان را متقاعد کرده که پاکستان را به شدت مورد سرزنش قرار دهند. محمد یعقوب وزیر دفاع طا-لبان گفت: «اما طبق اطلاعات ما، هواپیماهای بدون سرنشین از طریق پاکستان به افغانستان وارد میشوند، از حریم هوایی پاکستان استفاده میکنند، ما از پاکستان میخواهیم استفاده از حریم هوایی خود علیه ما را متوقف کند.»
بگذارید این اظهارات کاملاً درک و هضم شود. تقریباً تمام جهان، از جمله حکومت دستنشانده افغانستان، همیشه پاکستان را دقیقاً در این رابطه متهم کرده است. اکنون متحدان پاکستان، همین اتهام را میزنند.
من سالها وقت خود را صرف خواندن روزنامههای جریان اصلی امریکا کردم که در آن پاکستان به طور مستقیم و غیرمستقیم به خاطر قطع روابط با طا-لبان تحت فشار بود. پیوند بین این دو زمانی واقعیت ملموس خود را آشکار کرد که حتی ایالات متحده از پاکستان برای کشاندن طا-لبان به میز مذاکره جهت پایان دادن به طولانیترین جنگ امریکا و افغانستان کمک خواست. آنچه که ایالات متحده با چندین دهه تهدیدات مالی و تحریم، کارزارهای فشار، تهدید کانالهای مخفیانه و غیره نتوانست به آن دست یابد، با یک تدبیر خوب به دست آورد.
این دقیقاً همان چیزی است که عمران خان «به طور حتم» از آن صحبت میکرد. اجازه «ندهیم» که پاکستان به یک جناح در «درگیری شخصی دیگران» تبدیل شود تا از هرگونه واکنش بد جلوگیری شود. کاملاً واضح بود که خان به امریکاییها یادآوری میکرد که مایل به تسهیل صلح است، نه درگیری. خوب، این هم اکنون تاریخ است.