آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

آیا ناتو می‌تواند دو مسیر را در افغانستان برگزیند؟

بر بنیاد آمارهای ارائه شده از سوی بازرس ویژه امریکا برای بازسازی افغانستان، حملات دشمن[طالبان] در سه ماهه گذشته در مقایسه با دوره مشابه سال ۲۰۱۹ افزایش یافته است. این افزایش قابل توجه خشونت مغایر اعتقاد ناتو است که می‌گوید حضور مبتنی بر شرایط نیروها در افغانستان، طالبان را مجبور می‌کند خشونت را کنار گذاشته، علیه پناه‌گاه‌های امن شبه‌نظامیان اقدام و به ایتلاف غربی در مورد خروج کامل از موضع قدرت اطمینان خواهد داد.

در عوض، طالبان هشدار می‌دهند که هر گونه ادامه حضور ۱۰ هزار نیروی ناتو فراتر از مهلت خروج ماه می ۲۰۲۱، به معنی ادامه اشغال افغانستان است، در حالی که منابع ارشد ناتو ادعا می‌کنند میزان کافی نیروهای نظامی در افغانستان باقی می‌ماند.
ناتو با طرح اهرم نظامی همزمان با پیشرفت‌های صلح، موج جدیدی از حملات تهاجمی طالبان را در افغانستان پس از مهلت اعلام شده، تحریک می‌کند که کار بایدن را برای پر کردن کسری اعتماد طالبان پیچیده می‌سازد.
به دلایل دیپلماتیک، ناتو و حکومت افغانستان تمایل خود را برای حفظ نیروهای ایتلاف در این کشور دو برابر کرده‌اند.
رییس جمهور اشرف غنی در نشست آسپین گفت: «ترکیبی از حضور و دیپلماسی، و متمرکز کردن ابزار قدرت ایالات متحده … برای موفقیت ما بسیار حیاتی است.» وی از ناتو خواست از رویکرد مبتنی بر شرایط نسبت به طالبان استقبال کند.
اما از دید کابل، چنین بلندپروازی حفظ نیرو بدون «توانمندی‌های ایالات متحده» محقق نخواهد شد، با توجه به اینکه اساس تعامل ناتو با کابل آموزش و کمک به نیروهای امنیتی افغانستان است تا اقدامات نظامی و استراتژیک. اتکای بیش از حد ناتو به واشنگتن برای نشان دادن هرگونه تغییر در عملیات‌های افغانستان، دیکته خودمختار برنامه‌های خروج را به سرابی برای طالبان تبدیل می‌کند.
بحث در دفاع از حفظ نیرو در این کشور فراتر از ماه می، هدف «راه حل سیاسی» طولانی‌ترین جنگ نظامی واشنگتن را با شکست مواجه می‌کند. با این همه، اگر تندروی ناتو ملایم نشود، توافق‌نامه صلح امریکا-طالبان آشکارا نقض خواهد شد.
جالب است بدانید که بدون فشار ناتو بر دولت بایدن (و حکومت افغانستان) برای کسب همراهی گروه طالبان در عدم خروج نیروهای خارجی پس از ماه می، این ایتلاف نمی‌تواند در روند صلح افغانستان یک نیروی تأثیرگذار باشد. در این صورت، ناتو اهرم فشار تاکتیکی خود را بر جناح‌های متردد طالبان به خطر می‌اندازد.
به طور مثال، تصویر احیا شده ناتو به عنوان سازنده صلح و غول کمک‌ کننده نیرو به هماهنگی خروج نیروها با پیشرفت مذاکرات صلح دوحه به رهبری افغانستان گره خورده است. این پیشرفت احتمالاً با معیارهای واضح دولت بایدن در مورد ساختار نیروهای ایتلاف و استراتژی جدید خروج، خطرات عجولانۀ عقب‌نشینی ترامپ را به چالش کشید، در حالی که پوتانسیل حملۀ طالبان را به حداقل می‌رساند.
تحت هیچ سناریوی قانع کننده‌ای، از جمله نشست دفاعی ناتو که انتظار می‌رود در ماه جاری برگزار گردد، آینده نیروهای ایتلاف جز ایالات متحده، به شریک دیگری وابسته نیست. در حقیقت، نیروهای ایالات متحده در افغانستان اصرار دارند که «توانایی آن‌ها در انجام عملیات … تا کنون با کاهش سطح نیروها به (۲ هزار و ۵۰۰ تن)» تحت تأثیر قرار نگرفته است. به نظر می‌رسد ناتو خلاف این امر را تأکید دارد. این ایتلاف حفظ نیروها را به عنوان اهرم فشار قدرتمند بالای طالبان می‌پندارد. اما ارزیابی پنتاگون از چنین خیال‌هایی حمایت نمی‌کند و نسبت به مقاومت شورشیان تردید دارد.
از دیدگاه طالبان، وضع موجود سیاسی در کابل به تار مویی بند است. طالبان با سفر به تهران در هفته جاری، به نظام اسلامیٍ می‌اندیشند تا جایگزین حکومت اشرف غنی شود. با توجه به توقف مذاکرات تقسیم قدرت که تا هنوز در دوحه شکست نخورده است، این امر بیان برجستۀ سرکشی است.
در نتیحه، اعلام حمایت ناتو از حکومت افغانستان برای بقای خودش مهم است. وقتی استراتژیست‌های اصلی، عناصر موجود در دولت را به عنوان «مخرب صلح» قلمداد كردند، كابل را به عنوان مأموریت خود قرار نداد.
در حالی که درک بین‌المللی از جنگ سیاسی کابل، رهبری غنی را در بن‌بست دوحه مورد آزمایش قرار می‌دهد، ناتو تلاش می‌کند رویکرد حفظ نیروی خود را به عنوان امر ضروری، حتی تحت پوشش «مبتنی بر شرایط» معرفی کند.
دقیقاً به دلیل همین انگیزه‌های نظامی کوچک و ترتیبات تقسیم قدرت، بایدن از تعیین سطح نیروها تا ماه می خودداری کرده است، چه رسد به اینکه طالبان را با اهرم‌های نمایشی تهدید کند.

اگر هدف نهایی بلندپروازی‌های ناتو پس از ماه اپریل، احترام به صلح افغانستان و مهار طالبان باشد، در واقع، شورشیان را به سنجش تقابل مجبور خواهد کرد که گفته‌اند: «ما هیچ انتخابی جز ادامۀ جهاد و مبارزات خود نداریم».

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا