آخرین اخبارمطالب معلوماتیمقالات علمی-تحقیقی

آیا هوش مصنوعی می‌تواند مانند انسان خودآگاه و هوشیار شود؟

فناوری هوش مصنوعی (AI) در سال‌های اخیر پیشرفت‌های چشم‌گیری کرده و نگرانی‌های زیادی را به وجود آورده است. با این حال، آیا ممکن است که (AI ) به خودآگاهی برسد؟

فناوری هوش مصنوعی (AI) در سال‌های اخیر پیشرفت‌های چشم‌گیری کرده و نگرانی‌های زیادی را به وجود آورده است. با این حال، آیا ممکن است که (AI ) به خودآگاهی برسد؟
با اینکه قابلیت‌هایی مانند رانندگی خودکار، ساختن ربات‌های انسان‌نما و پیشرفت‌های شگفت‌انگیز دیگر در حوزه‌های علم و تکنالوجی، به کمک هوش مصنوعی امکان‌پذیر بوده‌، بسیاری از متخصصان معتقدند که توسعه فناوری (AI ) در یک زمینه دیگر، دستاوردی بزرگ‌تر و خطرناک‌تر از تمامی دستاوردهای قبلی را به دنبال خواهد داشت؛ رسیدن تکنالوجی هوش مصنوعی به هوشیاری و خودآگاهی و ساخت ربات‌هایی که از وجود خود و قرار گرفتن در محیط اطراف اطلاع داشته باشند.
در حال حاضر تجهیزات مکانیکی وجود دارند که می‌توانند تقریباً تمامی کارهای فیزیکی انسان را انجام دهند و حتی در محیط‌هایی که بشر قادر به فعالیت در آن‌ها نیست، کار کنند؛ با این وجود، برخی می‌گویند که ویژگی‌هایی مانند خلاقیت، خودآگاهی، هوشیاری، احساسات و مواردی از این قبیل مرز بین ما و ربات‌ها را می‌سازد و هیچ دستگاهی نمی‌تواند به صورت صد درصدی جایگزین ما شود.
با این تفاسیر اگر دانشمندان موفق به ساختن رباتی شوند که علاوه بر رانندگی، بتواند آشپزی کند، کارهای مختلف داخل خانه را انجام دهد،‌ در محیط‌های خطرناکی مانند سیاره مریخ به کاوش بپردازد،‌ در میدان نبرد به جای انسان و یا حتی در مقابل انسان بجنگد و در حوزه‌های گسترده‌تری از کارهای فیزیکی، جایگزین انسان شود، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ جهانی که انسان در آن مجبور به کار کردن نباشد چگونه خواهد بود؟ آیا یک ربات خودآگاه همانند یک شخص، باید مسئول اعمالی که انجام می‌دهد در نظر گرفته شود و آیا امکان این وجود دارد که محصولات حوزه رباتیک روزی بر علیه سازندگانشان شورش کنند؟
در همین رابطه و برای بررسی بیشتر خطرات هوش مصنوعی، یکی از متخصصان حوزه یادگیری ماشینی و تئوری کوانتوم به نام سوبهاش کاک(Subhash Kak) از دانشگاه اوکلاهاما موضوع را از جنبه‌های مختلفی تحلیل کرده است که در ادامه به بررسی نظرات این پژوهشگر خواهیم پرداخت:
آیا رسیدن به خودآگاهی برای فناوری هوش مصنوعی کافی است؟
عده زیادی از دانشمندان علوم کمپیوتری باور دارند که در مسیر توسعه فناوری هوش مصنوعی و به صورت کلی،‌ تکنالوجی، هوشیاری و خودآگاهی ماشین‌ها به وجود خواهد آمد و از طرف دیگر، متخصصان دیگر معتقدند که خودآگاهی فرآیندی شامل دریافت و ذخیره‌سازی اطلاعات، پردازش آگاهانه این اطلاعات به همراه دانش قبلی و رسید به درکی خاص و اعمال کردن این درک در دنیای خارج است.
با کنار هم گذاشتن این دو فرض و در نظر داشتن ظرفیت‌های گسترده‌تر ربات‌ها برای ذخیره کردن و پردازش اطلاعات، می‌توان نتیجه گرفت که یک ربات خودآگاه در تمامی زمینه‌ها از انسان سریع‌تر، دقیق‌تر، منطقی‌تر و قوی‌تر عمل می‌کند.
اما فیزیکدانان و فیلسوف‌های زیادی هم وجود دارند که تعریف ارائه‌شده از خودآگاهی را قبول نداشته و بر این باورند که رفتار انسان فراتر از محاسبات ماشینی است؛ قابلیت‌هایی مانند تفکر خلاقانه و یا داشتن احساس آزاد درونی ویژگی‌هایی نیست که از منطق و پردازش مطلق به وجود بیاید. از طرف دیگر، تئوری‌های دیگری هم در مورد خودآگاهی وجود دارد.
رابطه آینده فناوری هوش مصنوعی و فیزیک کوانتوم
دیدگاه دیگر در مورد خودآگاهی به یکی از مهم‌ترین تئوری‌های موجود در دنیای فیزیک، یعنی تئوری کوانتوم مربوط می‌شود؛ بر اساس تفسیر نسبتاً پیچیده‌ای از مکانیکی کوانتوم به نام تفسیر کپنهاگی (Copenhagen Interpretation)، خودآگاهی و جهان فیزیکی جنبه‌های تکمیل‌کننده یک واقعیت واحد هستند. این دیدگاه که توسط دانشمندان برجسته‌ای مانند نیلز بور،‌ ورنر هایزنبرگ و اروین شرودینگر پایه‌گذاری شد، به نام «سی-بزرگ (big-C)» هم شناخته می‌شود و بر اساس آن،‌ خودآگاهی از دنیای فیزیک نشأت نمی‌گیرد، خود به خود وجود دارد و برای وجود داشتن تنها نیاز به بستری مانند مغز دارد.
با این حال، دیدگاه مطرح‌شده مشکلاتی را به همراه داشته که بعد از ۸۰ سال بحث و استدلال، هنوز برطرف نشده‌اند؛ پارادوکس معروفی به نام «گربه شرودینگر (Schrödinger’s cat) » یکی از نمونه‌های ایرادات گرفته‌شده به این تئوری است که با نشان دادن همزمانی احتمال مرگ و یا زندگی یک موجود، نظریه را به چالش می‌کشد.
دیدگاه دیگر مطرح‌شده هم به علم زیست شناسی مربوط می‌شود و تمامی فرآیندهای ذهنی مانند خودآگاهی را به پروسه‌های شیمیایی، فیزیکی و به صورت کلی،‌ مادی ارتباط می‌دهد. این دیدگاه که با نام «سی-کوچک» (little-C) شناخته می‌شود، با تفسیرهای اخیر فیزیک کوانتوم بیشتر سازگاری دارد.
به زبان ساده‌تر می‌توان گفت که نظریه سی-بزرگ خودآگاهی را به تعبیری، جدا از محاسبات ذهنی می‌داند، اما تئوری سی-کوچک با بیولوژیکی دانستن فرآیند هوشیاری، آن را به تحلیل مغزی ارتباط می‌دهد.
تطابق تئوری سی-بزرگ با دستاوردهای علمی
از طرف دیگر، دانشمندان در حال بررسی این موضوع هستند که آیا هوشیاری و خودآگاهی همیشه به محاسبات ذهنی مربوط است یا خیر؟ عده‌ای میگویند که تفکرات خلاقانه‌ای که باعث شد تا الیاس هاو (Elias Howe) چرخ خیاطی مدرن را اختراع کند و فریدریش آوگوست ککوله (August Kekulé)، ساختار حلقه‌ای بنزن را شناسایی کند، از رویاها و الهامات ناشی شده‌اند.
مدرک دیگری که این دیدگاه را تایید می‌کند، به داستان ریاضیدان خودآموخته‌ای هندی به نام سرینیواسا رامانوجان (Srinivasa Ramanujan) مربوط می‌شود؛ این نابغه جوان در سال ۱۹۲۰، در سن ۳۲ سالگی درگذشت و نوشته‌هایش پس از ۵۰ سال در دسترس عموم قرار گرفتند. در این نوشته‌ها چند هزار فرمول ریاضی بدون اثبات که به میزان قابل‌توجهی از دانش ریاضی زمان خودجلوتر بودند، وجود داشت که به ادعای خود رامانوجان، در چند خواب و توسط یک الهه به او الهام شدند.
با این تفاسیر، رابطه خودآگاهی و دنیای فیزیکی همچنان مبهم باقی می‌ماند و احتمال ساخت تجهیزاتی که از این قابلیت برخوردار باشند را از آنچه که هست، بعیدتر می‌کند.
فناوری هوش مصنوعی و سیستم‌های خودسازمانده
با وجود اینکه دانشمندان همچنان قادر به ساختن ماشین‌های خودسازماندهی که به پیچیدگی مغز انسان باشند، نبوده و تئوری‌های ریاضی به اندازه کافی برای شبیه‌سازی محاسبات ذهنی وجود ندارد، می‌توان با اطمینان زیادی گفت که انعطاف‌پذیری، خلاقیت و قابلیت‌های منحصر به فرد مغز به ساختار زیستی بدن ما مرتبط است و ربات‌ها با اجزای مکانیکی خود قادر به تقلید کامل از بشر نخواهند بود.
پس ممکن است که پدیده هوشیاری به سیستم‌هایی که توانایی سازماندهی خود را دارند، احتیاج داشته باشد و ساختار فیزیکی ارگانی مانند مغز وجه تمایز ربات و انسان باشد، اما اگر این تجهیزات مکانیکی تنها محدود به قطعات فلزی و پلاستیکی نباشند و با ارگانیزم‌های زنده ادغام شوند چه پیش خواهد آمد؟

Related Articles

Back to top button