آیا اسلام آباد قادر به مبارزه با تحریک طا-لبان پاکستان است؟
ارتش پاکستان به جای کمک به شهروندان خود با تمام توان از نیروهای ناتو حمایت میکرد. این خیانت ارتش پاکستان، جنگ سالاران محلی و رهبران قبایل را وادار کرد تا اسلحه های خود را به سمت خود تشکیلات پاکستان نشانه بگیرند
تحریک طا-لبان پاکستان (TTP) یکی از نگرانیهای دولت پاکستان است، دلیل آنکه این گروه شورشی که تا چند سال پیش به مناطق مرزی پاکستان و افغانستان محدود بود، حملات گستردهای را در سایر نقاط پاکستان انجام میدهد. برای کشوری که عموم مردم در حال حاضر از هنگام تاسیس آن، در رنج و مشقت هستند، آینده را بسیار تاریک میبینند.
درک و فهم از TTP دشوار نیست. مانند سایر گروههای تروریستی منطقه، تحریک طا-لبان پاکستان نیز مخلوق ارتش پاکستان و آیاسآی آن است که قبایل مرزی پشتون نشین با افغانستان را برای جنگ در این کشور استخدام کرده است. تا زمانی که آنها در کنار طا-لبان افغانستان با اتحاد جماهیر شوروی و سپس با قوای ایتلاف می جنگیدند، اوضاع خوب بود، اما زمانی که پس از ۱۱ سپتمبر، نیروهای بینالمللی علیه آنها آغاز به کار کردند، اوضاع تغییر کرد.
دهها مورد وجود داشت که جتها و پهپادهای امریکایی مدارس، مراسم عروسی و فاتحه، وسایل نقلیه عمومی و سایر مراسم مذهبی را بمباران کردند و تعداد زیادی از مردم بیگناه را کشتند. ارتش پاکستان به جای کمک به شهروندان خود با تمام توان از نیروهای ناتو حمایت میکرد. این خیانت ارتش پاکستان، جنگ سالاران محلی و رهبران قبایل را وادار کرد تا اسلحه های خود را به سمت خود تشکیلات پاکستان نشانه بگیرند.
در سال ۲۰۰۷، زمانی که تحریک طا-لبان پاکستان تشکیل شد، پاکستان میتوانست این موضوع را با ابزارهای دیپلماتیک مدیریت کند، اما به کشتن رهبران متوسل شد که خشم آنها را بیشتر کرد. در سال ۲۰۰۸-۲۰۰۹، تحریک طا-لبان پاکستان دست به دست هم داد تا با طا-لبان افغانستان علیه نیروهای امریکایی در افغانستان بجنگند، پیوند بین این دو گروه که در آن زمان تشکیل شده بود هنوز هم قوی باقی مانده است.
مهمترین سوال در اینجا مطرح میشود و آن این است که آیا پاکستان میتواند با تحریک طا-لبان پاکستان مقابله کند؟ پاسخ یک نه واضح و مشخص است. دلایل متعددی وجود دارد.
اولاً، تحریک طا-لبان پاکستان یک چالش کوتاه مدت یا میان مدت نیست، بلکه یک چالش بلندمدت برای پاکستان است که تا دهها سال بعد هم این کشور را تحت الشعاع قرار خواهد داد. امروزه، به دلیل این آشفتگی اقتصادی، ارتش پاکستان در موقعیتی نیست که بتواند تحمل جنگ طولانی مدت علیه تحریک طا-لبان پاکستان را داشته باشد.
ثانیاً، پس از سال ۲۰۲۰ و تحت رهبری نور ولی محسود، تحریک طا-لبان پاکستان متحد شده است و دیگر هیچ مسئله جناحی وجود ندارد. قبلاً چندین جناح وجود داشت که فاقد اتحاد بودند که برای ارتش پاکستان برای هدف قرار دادن آنها مفید بود. امروزه تقریباً همه جناح ها متحد شدهاند و تحت یک پرچم مشترک با ارتش پاکستان میجنگند. این چالش را برای مقابله با آنها چندین بار افزایش داد.
ثالثاً، تحریک طا-لبان پاکستان در حملات شهری، آموزش جنگجویان، تجهیز آنها، آمادهسازی بمبگذاران انتحاری و به دست آوردن انسجام سیاسی خود با سرعتی نگرانکننده در حال کسب تخصص است که کار را برای پاکستان سخت کرده است.
چهارم، تحریک طا-لبان پاکستان از حمایت بیسابقه طا-لبان افغانستان برخوردار است و این حمایت دو دلیل دارد. اول بخاطر پشتون بودنشان و دومی وجود و حضور داعش در هر دو خاک.
پنجم، تحریک طا-لبان پاکستان از حمایت قابل توجه مردم محلی، فرماندهان و جنگ سالاران نه تنها در مناطق مرزی پاکستان بلکه در شهرها نیز برخوردار است که برای ارتش پاکستان دردسر بزرگی خواهد بود.
ششم، تحریک طا-لبان پاکستان به جای شورش، جنبش را به عنوان یک رویکرد تهاجمی در برابر جنایات پاکستان مطرح میکند که در هر دو طرف خط دیورند به خوبی پذیرفته شده است. این باعث همدردی آنها با مردم محلی نیز میشود.
هفتم، تحریک طا-لبان پاکستان بر خلاف قبل که به اهداف غیرنظامی حمله میکرد، پس از سال ۲۰۱۸ که نور ولی محسود بهعنوان امیر آن منصوب شد، تغییر قابلتوجهی در مانیفست خود ایجاد کرد و آن هدف قرار دادن تنها نهادهای امنیتی پاکستان و اجتناب از هدف قرار دادن غیرنظامیان و اقلیت های مذهبی بود. این مسئله نه تنها ریشه های آنها را تقویت می کند، بلکه حمایت آنها را در مناطق تحت سلطه پشتون پاکستان افزایش می دهد.
هشتم، تحریک طا-لبان پاکستان میداند که دشمنش کیست و بر خلاف قبل که به مقامات امریکایی حمله میکرد، عموماً مقامات هیچ کشور دیگری را هدف قرار نمیدهد. در سال ۲۰۲۰، تصریح کرد که هیچ برنامه منطقهای یا جهانی فراتر از پاکستان ندارد.
نهم، از زمانی که امریکا از افغانستان خارج شده و برخلاف عملیات ضرب عضب، ارتش پاکستان دیگر از اطلاعات، پشتیبانی هوایی، پشتیبانی هواپیماهای بدون سرنشین و تسلیحات پیشرفته برخوردار نیست. این امر ارتش پاکستان را از نظر نظامی چندین قدم عقب تر از تحریک طا-لبان پاکستان قرار داده است.
دهمین و در نهایت، تشکیلات پاکستان امروزه یک چالش بزرگتر از TTP دارد و آن حل بی ثباتی سیاسی است. تا زمانی که در این امر موفق شوند، دیگر خیلی دیر خواهد بود.
به نظر میرسد آینده پاکستان تحت تهدیدهای متعدد اقتصادی در حال فروپاشی، بی ثباتی سیاسی، انحصار تشکیلات پاکستانی، گروه های افراطی مانند تحریک طا-لبان پاکستان و شورشیان بلوچ که به میل خود به هر نقطه از کشور حمله میکنند و گروه های در حال ظهور دیگر مانند تحریک لبیک پاکستان و هچنین جنبش تحفظ پشتونها، تاریک است.