آیا کشته شدن قومندان خیرخواه اندرابی و جنگجویانش اشتباه جنگی بود یا اشتباه استراتیژیک سیاسی؟
از شما نابغههای سیاسی می پرسیم که در بدل این همه کشتار و تباهی مردم بینوای پنجشیر، تخار، بدخشان و اندرآبها چه دست آوردی دارید؟ آیا توانسته اید یک قریه و یک ولسوالی را آزاد و در اختیار داشته باشید
رهبر جبهه مقاومت که نه یک فرمانده نظامی درخط مقدم جبهه است و نه یک تحلیلگر و نظریهپردازسیاسی در تاجیکستان، و نه شهامت مسئولیت پذیری اشتباهات سیاسی رهبری خود را دارد، باید اعتراف کند که نتوانسته در این سرمای کشنده زمستان درسطح مبارزات چریکی هم تجهیزات و اکمالات لازم را برای چریکهای اندرآب و بدخشان آماده سازد، که در نتیجه فرمانده بزرگ خیرمحمد اندرابی و بهترین فرزندان مردمان گرسنه وپا برهنه در تیغۀ کوه در کمین دشمن گیرافتادند، شجاعانه جنگیدند، اما سلاح و مرمی کم آوردند و دریغا که دستگیر و کشته شدند!
با تأسف رهبری لمیده در تاجیکستان به جای آنکه از شجاعت جنگی این قهرمانان که جانهای شان را در کوه پایههای هندوکش از دست دادند، متأثر و سوگوار باشند، دفاع و قدردانی کنند، آنها را متهم به اشتباه جنگی میکنند، برای برائت اشتباهات و بی مسئولیتی های سیاسی خویش، بر منتقدان آگاه از شرایط میتازند و توجیه میکنند که اشتباه جنگی جبران میشود و اما اشتباه سیاسی هرگز. دریغا که اینها هر دو اشتباه سیاسی و جنگی را مرتکب شدند. در واقع عدم درک آنها از شرایط سیاسی و جنگی سبب کشته شدن بهترین جوانان پنجشیر و بدخشان و اندراب شد که این فاجعه را نباید پیروزی سیاسی خود نامید!
جناب رهبر جوان می فرمایند که از کشته شدن فرزندان مردم بینوا تجربۀ سیاسی و نظامى میگیرند، مگر این شهیدان موشهای لابراتوار جنگی و سیاسی شما اند ؟
رهبر جبهه مقاومت با این بزرگنمایی حتا نتوانست اکادمی نظامی انگلستان را به پایان برساند و از اکادمی نظامی اخراج شد و اگر دروغ است لطفا دیپلوم خود را در رشته ارکان نظامی از انگلستان به نشر بسپارند.
از شما نابغههای سیاسی می پرسیم که در بدل این همه کشتار و تباهی مردم بینوای پنجشیر، تخار، بدخشان و اندرآبها چه دست آوردی دارید؟ آیا توانسته اید یک قریه و یک ولسوالی را آزاد و در اختیار داشته باشید، الا پیامدهای خونینی از کشتارها ، تجاوزها و کوچ های اجباری و ویرانی آرامگاه احمدشاه مسعود بزرگ ؟!
آیا اگر احمدشاه مسعود فقید زنده بود و میدید که جوانان بیتجربه به گفته رهبر مقاومت با اشتباه جنگی کشته میشوند، بر زن و فرزند شان تجاوز میشود، آیا خودش در دوشنبه نشسته نظارهگر میبود و کلاه خود را پنجصد بار بالا و پایین میکرد ؟
آمر صاحب مسعود را جنگیدن در خط مقدم جبهه رهبر ساخت نه حاشیه نشینی در کاخهای مجلل دوشنبه و لندن.
عالی جنابان امیرنشین مقاومت ملی ادعا دارند که تا اخرین قطره خون خود از ارزش های مردم کشور دفاع میکنند؟
مگر امرالله، بسم الله، جنرال عتیق الله، احمدضیا، احمد ولی و ماماها و دیگرانش چون فرزندان مردم گرسنه و پا برهنه در درون آتش در خط مقدم جنگ تا آخرین قطره خون خویش میجنگند و از ناموس و شرف مردم دفاع میکنند؟
این گزافهگوییها به درد سندی گالهای انگلیس و برنارد لویهای فرانسه، خامنهایها، سلیمانیها و قاآنیها میخورد تا در بدلش به حساب تان مبالغ گزاف واریز کنند به بهای خون بهترین فرزندان این کشور!
با دریغ این تیکه دارن سکتریست خون و سیاست برای اکمالات جبهه اندراب، آنچه خود دارند از دیگران طلب میدارند،. مگر ملیونها دالر کمکهای جهان به بنیاد احمدشاه مسعود چه شد؟ مگر پنج صد هزار دالر کمک مردم امریکا برای مردم پنجشیر به حساب علی میثم نظری واریز و ناپدید نشد؟
شاهد رسانهها بودیم که دوکیلو زمرد و ملیونها دالر از مخفیگاه دیوار خانه کاکا تاج الدین، پدر بزرگ رهبرسیاسی مقاومت، به دست طا-لبان افتاد، چرا از این گنج پنهان خانوادگی برای اکمالات جبهه اندرآب استفاده نشد؟
مافیای طارق محمدی سرخط رسانههاست، پولهایی که از کشور فرانسه ، ایران و روسيه برای رهبر مقاومت ملی میرسد چرا هزینه جنگجویان نمیشود و سرمایههای احمد ولی مسعود که در یونان و لندن درگردش است چه شد ؟ و هزاران پرسش دیگر …