اجماع منطقهای؛ راه دور و دشوار صلح
چنین چیزی، افزون بر آنکه مانع شکلگیری همگرایی منطقهای در ابعاد وسیع سیاست، امنیت، تجارت و ترانزیت میشود، میتواند منشأ جنگها و رویاروییهای تمامعیار در مقیاسی مهارناپذیر میان قدرتهای منطقهای رقیب نیز گردد.
نشست منطقهای «تقویت اجماع برای صلح» افغانستان روز دوشنبه، ۱۶ سرطان به ابتکار دولت افغانستان از طریق ویدئوکنفرانس در ارگ ریاست جمهوری برگزار شد. نمایندگان حدود ۲۰ کشور و سازمان بینالمللی در این نشست حضور داشتند و بر قطع جنگ و استقرار صلح در کشور تأکید کردند.
اما این نشست مجازی، به رغم آنکه قدم و اقدامی مبارک برای رسیدن افغانستان به صلح و ثبات بود، از تنشهای غیر مستقیم میان نمایندگان هند و پاکستان به دور نماند.
در حالی که جی پی سینگ مسئول امور پاکستان، افغانستان و ایران در وزارت خارجه هند، خواستار نابودی پناهگاههای امن گروههای تروریستی شد، نماینده پاکستان اما تاکید کرد که جامعه جهانی با اطمینان از شروع سریع مذاکرات میان گروههای داخلی افغانستان باید نسبت به تحرکات مخالفان صلح در افغانستان و خرابکاری آنان در فرآیند صلح و آشتی هوشیار باشد.
این دو دیدگاه، بازتاب غیر مستقیم اتهامات و مواضعی است که هند و پاکستان در قبال صلح افغانستان علیه یکدیگر دارند. هند، پاکستان را پناهگاه امن گروههای تروریستی میداند و در مقابل پاکستان نیز هند را به خرابکاری در روند صلح افغانستان متهم میکند.
در این میان، این افغانستان است که به عنوان قربانی اصلی تروریزم، باید در داوری نهایی مشخص کند که کدام کشور پناهگاه امن تروریستها برای اعمال فشار بر افغانستان از طریق حملات سازمانیافته تروریستی و اقدامات براندازانه گروههای تروریستی در سراسر کشور است و کدام کشور در نقش خرابکار، مشغول سنگاندازی بر سر راه روند صلح افغانستان است.
بر پایه این اظهارات متناقض و کنایهآمیز نمایندگان دو کشور رقیب هند و پاکستان، روشن میشود که اگرچه برگزاری نشست منطقهای «تقویت اجماع برای صلح» با محوریت دولت افغانستان، ابتکاری ارزشمند در جهت ایجاد همگرایی منطقهای برای کمک به روند صلح در کشور است، اما با توجه به تنشهای جاری میان برخی کشورهای منطقه، امید چندانی برای شکلگیری اجماع منطقهای برای صلح افغانستان از رهگذر اینگونه نشستها وجود ندارد. این مهم از آنجا قابل تأمل است که به همان اندازه که صلح افغانستان در نتیجه ایجاد یک همگرایی فراگیر منطقهای به میان میآید، جنگ آن نیز در تقابل منافع و تضارب استراتژیهای ناهمگون و رقابتآمیز کشورهای منطقه ریشه دارد.
جنگ افغانستان برای پاکستان، تنها راهکار بازدارنده از نفوذ هند و شکست راهبردهای دهلی نو برای کنترول کشمیر در زمین افغانستان است و به همین جهت حمایت از جریانهای تروریستی رادیکال، به عنوان نیروهای نیابتی و ابزار فشار سیاسی ـ امنیتی، مهمترین حربهای است که پاکستان برای به در کردن رقیب خود، هند، از میدان رقابتهای راهبردی در حوزه تأمین منافع درازمدت خویش در پیش گرفته است، در حالی که هند راه دیگری برای زمینگیر کردن دشمن دیرینه خود، پاکستان اختیار کرده است: سرمایهگذاری در بخشهای انسانی و زیربنایی افغانستان و مشارکت در بازسازی زیرساختها و ساختارسازیهای سیاسی دموکراتیک.
این وضعیت، افغانستان را در شرایط دشواری قرار داده است که بیش از آنکه برآمده از جنگ بر سر خود افغانستان باشد، ناشی از جنگ بر سر منافعی است که رقبای منطقهای آن را در زمین افغانستان دنبال میکنند.
چنین چیزی، افزون بر آنکه مانع شکلگیری همگرایی منطقهای در ابعاد وسیع سیاست، امنیت، تجارت و ترانزیت میشود، میتواند منشأ جنگها و رویاروییهای تمامعیار در مقیاسی مهارناپذیر میان قدرتهای منطقهای رقیب نیز گردد.
به همین دلیل است که آقای غنی در این نشست مجازی منطقهای، به درستی تصریح و تأکید کرد که صلح افغانستان، باعث ثبات و امنیت منطقه و جهان خواهد شد و اگر صلح در افغانستان برقرار شود، کشورهای منطقه دو در صد رشد اقتصادی بیشتر خواهند داشت.
از سوی دیگر، دولت افغانستان، عنایت ویژهای به برگزاری اینگونه نشستهای منطقهای در آستانه مذاکرات بینالافغانی دارد؛ به گونهای که افزون بر نشست منطقهای روز دوشنبه، به گفته وزارت خارجه روز سهشنبه نیز نشستی سه جانبه میان افغانستان، چین و پاکستان برگزار خواهد شد و مقامهایی از وزارت خارجه این سه کشور در آن حضور خواهند یافت. به دنبال آن یک نشست منطقهای دیگر روز پنجشنبه در کابل و بازهم به صورت مجازی برگزار میشود که در آن نمایندگان ۱۸ کشور و نمایندگانی از سازمان ملل متحد حضور خواهند داشت.
برگزاری سه نشست منطقهای در عرض کمتر از یک هفته، نشانه آن است که دولت در پی ایجاد یک اجماع فراگیر منطقهای است تا به نوعی حمایت منطقهای در مذاکرات صلح با طالبان دست یابد. در این میان البته بسیار طبیعی است که کشورها و سازمانهای منطقهای نیز از حضور در این نشستها به دنبال اهداف خود باشند، اما آنچه مهم است وحدت نظر نیروهای درونی دولت در مواجهه با پدیده صلح است، در غیر آن اجماع منطقهای، حتی بر فرض شکلگیری آن، راه به جایی نخواهد برد.