احیای روابط تهران ـ ابوظبی در سایه نگاه دوگانه به اسرائیل
روز دوشنبه ۱۵ قوس، تهران مقصد اولین سفر رسمی و علنی طحنون بن زاید مشاور امنیت ملی امارات متحده عربی بود. سفر این مقام عالیرتبه اماراتی به تهران در شرایطی انجام میشود که منطقه در مقایسه با چند سال پیش در فضای متفاوتی قرار گرفته است.
مهمترین رویدادهای اخیر منطقه، انجام گفتوگوهای دو یا چندجانبه است که در یکی دو سال اخیر روی داده و در حوزه دیپلماسی سیاسی و اقتصادی به پیشرفتهایی رسیده و سطح همگرایی منطقهای را افزایش داده است.
در این میان اما ایران در حاشیه این رویدادها قرار داشته و طرفی از آن نبسته است. با این حال، آنچه سفر طحنون را به تهران معنادار و مورد توجه میسازد همزمانی این سفر با دیدار رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه و محمد بن سلمان ولیعهد سعودی از قطر است. ضمن آن که سفر بن سلمان به قطر متوقف نمیشود و در یک تور سیاسی ۵ کشور شورای همکاری خلیج فارس را نیز درمینوردد.
واقعیت این است که ترکیه در حال بازتعریف روابط خود با مصر، عربستان و امارات است و در پیشگیری این مشی سیاسی کثرتگرا برای انقره دستاوردهای قابل توجهی هم داشته است؛ از جمله امضای توافقنامههای تجاری بسیار مهم طحنون بن زاید با انقره که سرمایهگذاری ده میلیارد دالری یکی از آنها است.
به نظر میرسد امارات متحده عربی نیز در رویکردی چندجانبهگرایانه، چنین سیاستی را در پیش گرفته است. این شیخنشین کوچک همزمان سعی میکند در سیاست خارجی خود بین محورهای قدرتمند و متخاصم منطقه جمع کند؛ آنگونه که همزمان با برقراری روابط گسترده با اسراییل در پی تقویت ارتباطات خود با جمهوری اسلامی ایران هم هست.
در بیش از یک سال گذشته و پس از به رسمیت شناختن رژیم اسراییل، ابوظبی روابط همهجانبهای با تلاویو برقرار کرده و اکنون حضور سیاسی و امنیتی اسراییل در همسایگی جنوبی ایران، در سایه همین روابط چندوجهی در حال تثبیت شدن است.
نکته جالب این که همزمان با سفر طحنون به تهران، محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی از اسحاق هرتزوگ رییس جمهور اسراییل برای سفر به امارات دعوت کرده است.
اما این به معنای بینیازی امارات از برقراری ارتباط با تهران نیست. درست آنگونه که برقراری عبور امارات از خط قرمز ایران و کشورهای اسلامی مبنی بر برقراری روابط رسمی و چندجانبه با اسراییل، تهران را از داشتن روابط گسترده با ابوظبی بینیاز نمیکند.
از ناگزیریهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی اگر بگذریم، افزایش سطح همکاری با اماراتی که اسراییل را به رسمیت شناخته و با آن وارد تعاملات گستردهای شده است، برای تهران بسیار سنگین است اما ناگزیری بدتر تهران در پرداخت غرامتی است که از ناحیه سیاستهای منطقهای خود در دهههای پیشین باید تحمل کند.
با این حال، اگرچه این دیدوبازدیدها بسیار مهم و مفید است، اما با توجه به حجم تنشها میان ایران و امارات نباید از آن انتظار معجزه داشت. به نظر میرسد در بهترین حالت، برآیند این سفرها کاهش تنشهای سیاسی و امنیتی و افزایش اندک سطح همکاریهای اقتصادی میان تهران ـ ابوظبی خواهد بود.
به واقع تهران به رغم تمایل به افزایش سطح همکاری خود با امارات، با عوامل بازدارنده متعددی روبرو است. یکی از آن عوامل وابستگی امارات به ایالات متحده (امریکا) است و بدون اذن و اجازه واشنگتن نمیتواند همکاریهای اقتصادی خود با ایران را به سطحی که از تحریمهای امریکا عبور کند برساند.
عامل بازدارنده دوم برای برقراری روابط گسترده امارات ـ ایران، عربستان سعودی است. به واقع، پس از واشنگتن این ریاض است که برای حدود و ثغور روابط و تعاملات کشورهای حاشیه خلیج فارس با ایران، خط و نشان میکشد و تا زمانی که روابط ریاض ـ تهران در حد قابل قبولی ارتقا نیابد، به حواشی شیخنشین حوزه خلیج فارس فرصت داده نخواهد شد که تعاملات خود با تهران را به حالت طبیعی برگردانند.
سومین عامل بازدارنده اما طولانی بودن بیاعتمادی و تنش میان ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس است. تنشها و بیاعتمادیهایی که حدود چهل سال بر روابط دو طرف سایه انداخته است، نیاز به زمانی طولانی برای زدودن و سپردن جای خود به دوستی و اعتماد دارد.
در این میان، برای یافتن انگیزههای سفر طحنون بن زاید به تهران دو انگیزه بیش از هر چیزی برجسته به نظر میرسد: یکی تبعیت از رویکرد دیپلماتیک دولت جدید امریکا نسبت به تهران و دیگری چشم دوختن به چشماندازهای اقتصادی آیندهای که شیخنشینهای خلیج فارس برای دهههای آتی تعریف کردهاند. بنابراین از هماکنون درصدد مدیریت تنشهای جاری با تهران هستند تا از تأثیرات آن بر این چشماندازها پیشگیری کنند.