حرکتهای اعتراضی در گوشه و کنار افغانستان، انتقادات تند رهبران جهادی و سیاسی و جامعه مدنی نسبت به اعمال دولت افغانستان دیگر همهشمول گردیده است. حالا همه آن هایی که دیروز از حمایتگران اصلی دولت به اصطلاح وحدت ملی بودند کاسه صبر شان لبریز گردیده و بیپرده از ناکامیهای دولت حرف میزنند، انتقاد میکنند و راهکار نشان میدهند. با این وجود، دولت همچنان با گروه کوچکی در پشت دیوارهای ذخیم امنیتی تصمیم میگیرند، عزل و نصب مینمایند و همچنان اعمال انحصاریشان را توجیه میکنند و سوگمندانه که در هر تصمیم شمار تصمیمگیرندگان محدود و محدودتر میگردد. گویا دولت و ارگ ریاستجمهوری تصمیم دارند بسوی انزوای قطعی سیاسی به پیش روند و درین مسیر آگاهانه و با شوق تمام و سوگمندانه با تبلیغات گمراهکننده حرکت میکنند.
اکنون دیگر برای همه هویدا گردیده است که مشارکت یکسان ساکنین مختلف کشور در ساختار قدرت، بهرهمندی از ثروت ملی، توزیع عادلانه و مساویانه منابع ملی، شایستهسالاری و توزیع ثروت و قدرت شعارهای میان خالی است که صرف برای پنهانکاری اهداف انحصارگرانه گروه خاصی استفاده میگردد، تا در لابلای این تبلیغات گمراهکننده، مقدسترین اهداف مردم را نشانه بگیرند و دولت را بسوی اهداف انحصارگرانهشان به پیش ببرند.
اهداف مردم ما به وجود آمدن یک حکومت مردمسالار اسلامی است و مولفههای اصلی حکومت مردمسالار توزیع عادلانه قدرت و ثروت برای بهرهمندی از ثروت ملی است و این امر از طریق استفاده از استعدادهای توانمند همه اقوام افغانستان جهت مشارکت یکسان همه ساکنین کشور در ساختار قدرت امکانپذیر است. تلاش در جهت انحصارکردن قدرت در مغایرت با اهداف مردم افغانستان است.
با اینهمه، به وجود آمدن امنیت برای مردم مظلوم ما به یکی از چالشهای عمده تبدیل گردیده است. عدم توانمندی ارگانهای امنیتی دولت در امر به وجود آوردن امنیت و تکرار حملات انتحاری و انفجاری آنهم از طریق ستون پنجم دشمن به یک امر معمولی تبدیل گردیده است. هشدارهای صاحبنظران از خطرناکبودن ستون پنجم نه تنها دولت را وادار به تصامیم قاطع علیه ستون پنجم نمیسازد، که با تبلیغات گمراهکننده همچنان زمینه حملات انتحاری و انفجاری را از طریق این گروه، آماده میسازد.
در یک کلام، دولت در تمام ابعاد سیاسی، نظامی، اجتماعی، تعلیمی، امنیتی و صحی ناکام بوده و متاسفانه ارگ ریاستجمهوری با وجود درک این واقعیتها همچنان در پشت دیوارهای ذخیم امنیتی نه تنها هیچگونه مسئولیتی احساس نمیکند که همچنان با سیاستهای تبعیضآمیز اش از طریق حذف و به انزوا کشیدن دیگران به پیش میرود. این مسیر بدون هیچگونه شکی خطر بزرگ نابودی همه ارزشهای به دستآمده و… ترسیم میکند.
با این وجود، آیا زمان آن نرسیده است تا همه دست به دست هم داده و با تشکیل اجماع ملی راهکاری را در پیش گیریم که هم تضمین برای نجات افغانستان گردد و هم توطئههای دشمنان مردم را خنثی سازیم.
نویسنده: شريف ناصرزاده