از ترامپ تا بایدن؛ نیاز به تلاشهای منطقهای برای تامین ثبات در افغانستان!
منبع: نیویارک تایمز
مترجم: سیدجمال اخگر
سالها بُنبست در افغانستان مقامات امریکایی را با دو گزینه بد [رو به رو] قرار داده است : حمایت از یک دولت ناکارا و ناامید کننده افغانستان برای زمان نامعلوم یا اعتراف به شکست و رفتن به خانه و این کشور را به حال خود رها کردن.
۱۹ سال تلاش امریكا در افغانستان طولانی ترین جنگ در تاریخ آن کشور به حساب میرود.
اجماعی در حال شکلگیری است که زمان آن فرا رسیده است که نیروهای امریکایی به خانه بیایند، اما سرعت عقبنشینی و این که آیا نیروی باقیمانده برای انجام عملیات ضد تروریزم پشت سر گذاشته میشود یا خیر، هنوز سوال برانگیز است.
دولت ترامپ اقدامات ستودنی در راستای خروج ایالات متحده از افغانستان انجام داد. در ماه فبروری، با طالبان توافق کرد که نیروهای امریکایی را ظرف ۱۴ ماه از کشور بیرون کند. در عوض طالبان توافق کردند که با القاعده قطع ارتباط کنند، از استفاده تروریستها از افغانستان به عنوان پایگاه برای حملات بینالمللی جلوگیری کنند، کمک به کاهش خشونتها و شرکت در گفتوگو ها با رهبری سیاسی افغانستان برای پایان دادن به درگیری.
دیپلماتهای امریکایی بر طالبان فشار آوردهاند تا بر توافق خود استوار بمانند. اگرچه طبق گزارش رسانههای پاکستانی ایمن الظواهری رهبر القاعده اکنون درگذشته است، هنوز هم اعتقاد بر این است که جنگجویان القاعده با طالبان عجین هستند.
گفتوگوهای صلح بینالافغانی در ماه سپتمبر در دوحه، پایتخت قطر آغاز شد، اما به دلیل موج تازهای از حملات طالبان و عدم اطمینان در مورد این که آیا دولت بایدن توافق با طالبان را رعایت میکند، متوقف شده است.
در اخیر هفته، طالبان در شبکههای اجتماعی اعلام کردند که دو طرف روی اصول پیشبرد مذاکرات موافقت کردهاند، اما گزارش شد که اشرف غنی رییس جمهور افغانستان این ادعای توافق را رد کرد.
دو طرف هنوز با اختلافات ظاهراً آشتی ناپذیر از جمله حاکمیت اسلامی یا جمهوری خواهی و جایگاه زنان و پیروان فرقه شیعه مقابل هستند. طالبان ادعا میکنند که اکنون شیعیان را به عنوان مسلمان قبول دارند.
اما پیش از این رهبران طالبان آزار و شکنجه آنها را به عنوان کافر توجیه میکردند. در سال ۱۹۹۸ فرماندهان طالبان هنگام به دست گرفتن قدرت، هزاران هزاره، اقلیت قومی را که عمدتاً پیرو مذهب تشیع هستند قتل عام کردند. امروز دو تن از فرماندهان طالبان که در عملیات خونین علیه هزارهها دست داشتند در میان مذاکره کنندگان طالبان در دوحه هستند.
برخی از هزارهها بیم دارند که طالبان به راحتی مذاکرات صلح را فقط تا زمان ترک نیروهای امریکایی به پیش ببرند.
تلاشها برای پاسخگو قرار دادن طالبان در قبال تعهدات شان با اعلام ناگهانی دولت ترامپ مبنی بر این که تا ۱۵ جنوری به جز ۲۵۰۰ سرباز امریکایی دیگر همه سربازان از افغانستان بیرون خواهد شد، بدون در نظر داشت این که آیا طالبان تعهدات شان را اجرا کردهاند یا خیر، آسیب رسانید.
رییس جمهور ترامپ که روز شکرگزاری سال ۲۰۱۹ را با سربازان امریکایی در میدان هوایی بگرام گذراند، قول داد که سربازان امریکایی را قبل از ترک دفتر به خانه بیاورد.
اما ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو از اعلامیه آقای ترامپ ابراز نگرانی کرد و گفت این اتحادیه حتی با کاهش برنامه ریزی شده ایالات متحده به آموزش نیروهای امنیتی افغانستان ادامه خواهد داد.
ناتو ۱۲۰۰۰ پرسونل در این کشور دارد که تقریباً نیمی از آنها نیروهای امریکایی بوده و برای حمل و نقل و تدارکات به شدت متکی به ارتش ایالات متحده هستند.
بعید است که جوبایدن رییس جمهور منتخب اساساً برنامه خروج دولت ترامپ را کنار بگذارد.
آقای بایدن بابرنامه افزایش نیروی اوباما در افغانستان مخالفت كرد و در بهار در مجله فارن افیرز نوشت: «زمان آن است كه جنگهای دوامدار پایان یابد».
اما عقبنشینی امریکا نباید به معنای پایان دادن به حمایت مالی از مردم افغانستان یا رها کردن منطقه در هرج و مرج باشد.
ایالات متحده وظیفه اخلاقی دارد که باید با شرکای منطقهای تلاش کند تا آلودگیهایی را که پشت سر میگذاریم پاک کند.
امریکاییها از فرصت فرار جئوپلیتیکی از جنگی که در سال ۲۰۰۱ در پی حملات تروریستی ۱۱ سپتمبر آغاز شد، برخوردار هستند. همسایگان افغانستان چنین ویژگی را ندارند . شش کشور با افغانستان مرز مشترک دارند. هیچ یک از آنها نمیخواهد یک کشور ناکام را در کنار خود داشته باشد.
افغانستان تقریباً از سال ۱۹۷۸ به طور مداوم در جنگ بوده است، یکی از دلایل آن این است که همسایگان قدرتمند این کشور سعی کردهاند با تمویل پروکسیهای شان، هرج و مرج را در داخل افغانستان مدیریت کنند.
اگر همسایگان افغانستان برای حمایت از روند صلح همه با هم همکاری کنند، ممکن بسیار به سادگی جلو ناتوان شدن افغانستان گرفته شود.
این یک نمونه نادر است که در آن ایران، روسیه، چین، پاکستان و ایالات متحده همه دارای منافع مشترک هستند: خروج منظم نیروهای امریکایی و جلوگیری از، از هم پاشیدن افغانستان.
آقای ترامپ که به آلرژی با همکاریهای چند جانبه مشهور است و تحمل وی در مقابل ایران و چین حساس و جمع صفر، نتوانسته همسایگان افغانستان را به طور کامل در موضوع ثبات این کشور دخیل سازد.
در مارچ ۲۰۱۹ دیپلماتهای امریکایی تهدید به وتو کردن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد تمدید ماموریت سازمان ملل در افغانستان کردند، زیرا این امر به ابتکار یک کمربند و یک جاده چین اشاره داشت.
و کارزار «فشار حداکثر» دولت ترامپ علیه ایران سرمایهگذاران بینالمللی را در چابهار، بندری که برای افزایش تجارت در افغانستان محاط به خشکی ضروری است، ترساند.
بارنت روبین یک مقام اسبق وزارت امور خارجه امریکا که اکنون مدیر پروژه منطقهای افغانستان و پاکستان در دانشگاه نیویارک است اظهار میدارد که ایالات متحده از داشتن چشم انداز استراتژیک برای منطقه «بدون القاعده» بهرهمند میشود.
وی گفت: «دیگر به افغانستان به عنوان “جنگ علیه تروریزم” نگاه نکنید و دید تان را گسترش دهید تا دریابید که این کشور در منطقهای میان چین، روسیه، ایران، هند و پاکستان – چهار قدرت هستهای قرار دارد».
وی افزود: «همه آنها علاقه زیادی به تلاش برای ایجاد ثبات در افغانستان دارند. حتی باوجودی که آنها میخواهند نیروهای ما از افغانستان بیرون شوند، نگران هستند که این کار را ما خیلیبا عجله انجام میدهیم».
دولت بایدن برای آزمایش محدودیتهای دیپلماسی منطقهای بهتر است.
گرچه کاملاً روشن نیست که گفتوگوهای افغانان بتواند در مورد یک توافق سیاسی که به جنگ بین طالبان و دولت افغانستان پایان دهد، مذاکره کند؛ اما یک رویکرد منطقهای هماهنگ بیشتر از یک خروج سریع یکجانبه امریکایی، موفقیت ایجاد میکند.
سربازان امریکایی نباید گروگان یک توافق صلح که ممکن هرگز حاصل نشود باشند. اما با کاهش سربازان امریکایی به ۲۵۰۰ سرباز که بخشی از آنها به عنوان چتر امنیتی سفارت مورد نیاز است، میزان تلاش امریکا در افغانستان کاهش یافته است.
دولت بایدن فرصت دارد تا با مسئولیت پذیری بیشتری برنامه خروج ایالات متحده را عملی سازد.
نوشته هیئت تحریر سرمقاله؛ هیئت تحریر گروهی از روزنامه نگاران است که نظرات آنها را با تخصص، تحقیق، بحث و برخی ارزشهای دیرینه اطلاع میدهند. این جدا از اتاق خبر است.