از خبرنگار تا دزد با پشتاره؛ نگاهی به سرقت رسانهای در افغانستان
یک تیتر خوب حاصل یک عمر فعالیت روزنامهنگار است، اما فردا تیتر خوب یک روزنامه دیگر میشود. واقعیت این است که ما به پولیس رسانهای برای جلوگیری از سرقت رسانهای نیاز داریم. این سرقت، سرقت روح و جان و فرهنگ یک روزنامهنگار است.
یکی از تهدیدهای بزرگ برای رسانهها، به ویژه رسانههای آنلاین و شبکههای اجتماعی-رسانهای سرقت رسانهای است. دزدانی که بیشرمانه و بیرحمانه زحمات یک روزنامهنگار یا فعال رسانهای را بههدر میدهند « یک تیتر خوب حاصل یک عمر فعالیت روزنامهنگار است، اما فردا تیتر خوب یک روزنامه دیگر میشود. واقعیت این است که ما به پولیس رسانهای برای جلوگیری از سرقت رسانهای نیاز داریم. این سرقت، سرقت روح و جان و فرهنگ یک روزنامهنگار است.» (مسعودی، ۱۳۹۶: ۳)
اما این از مسئلههای جدی و مشکلات کلان رسانهای در افغانستان به شمار میرود. همانگونه که در عرصه سرقت ادبی هیچ قانونی تطبیق نمیشود، در زمینه رسانههای آنلاین نیز بازار دزدی گرم است. خیلی از به اصطلاح نویسندگان ما با استفاده از سرقتهای بزرگ ادبی و کاپی کردن و حتی نشر دوباره کتابهای دیگران با اندک تغییراتی به نام خودشان، صاحب نام و نشانی شدهاند که از بنیاد بیاساس و دروغین است.
سرقت رسانهای در فیسبوک و فضای مجازی از حد گذشته است. اینروزها در فیسبوک نوشتههای عالمانه و زحمات قلمی دیگران به آسانی و بیشرمی تمام دزدی میشود. تازهگیها رسم شده است که خیلی از کاربران فیسبوک در کشور، نوشتههای علمی و یا تحقیقی دیگران را در «وال» شان نشر کنند و در آخر آن، بهجای ذکر نام نویسنده از واژه «کاپی» استفاده کنند. این کاپی نوشتن به جای نام اصلی نویسنده، مبهمنویسی است و هیچگاه نمیتواند حق مطلب را ادا کند. بیشرمانهتر از آن، هستند کاربرانی که نوشتههای دیگران را به نام خود مینویسند و بر سر موضوع با نویسنده جر و بحث نیز میکنند.
اینها موارد کوچک سرقتهای ادبی در رسانههای مجازی افغانستان است.
همینگونه بازار دزدی در برخی از خبرگزاریها نیز داغ است. خیلی کم اند خبرگزاریهایی که بهجای کاپی –رونوشت- به تولید خبر، گزارش و یا تحلیل بپردازند. بسیاری اوقات تیترهای مهم رسانهای، لیدهای خبرها و گزارشها و حتا بخشهای مهم یک تحلیل در این کشور از یک رسانه توسط رسانه دیگر سرقت میشود.
این مسئله ضررهای بسیار معنوی و فرهنگی برای مردم افغانستان دارد. از یک طرف نسل آینده را تنبل و کمحوصله که توانایی تحقیق و تولید را نداشته باشند، بار میآورد و از سوییهم، از موارد مهم پامال قوانین رسانهای بهحساب میرود.
هرچند « طی دهه اخیر رسانههای اجتماعی نقش اساسی در ارتباطات و اطلاعات ایفا کردهاند. در این میان شبکههای اجتماعی توانستهاند مخاطبان زیادی را به خود جذب کنند»(ذوالقدر و عراقی، ۱۳۹۲: ۵۵)
اما این مسئله به این معنی نیست که این برایند نتیجه کار خالصانه در این کشور باشد. این نقش بازیکردنهای اطلاعاتی در برخی موارد ریشه صادقانه نداشته است.
با این وجود، در کنار ایجاد و تطبیق قانون دزدهای رسانهای که امر خیلی مهم است، توجه به ارزشهای اخلاقی و حرفهای برای رهایی از این چنین مشکلی میتواند تاحدی کارساز باشد. در تمام دنیا اخلاق حرفهای و ارزشهای انسانی چون احترام گذاشتن و شریک کردن نظریههای دیگران، از اصول اساسی کار انواع روزنامهنگاری است.
این، به خرد انسانی در راستای احترامگذاری به شخصیتهای شبکههای اجتماعی و کارکنان رسانهای برمیگردد که تا چه حد به جای تقلید، تولید میکنند و از این طریق زمینه فرهنگی شدن این کشور را در درازمدت فراهم.
سیدعبدالبصیر مصباح- استاد دانشگاه بغلان و پژوهشگر ارتباطات
پینوشتها:
ذوالقدر، حسین و مرتضی قاسمزاده عراقی (۱۳۹۲) بررسی انگیزههای کاربران در استفاده از رسانههای اجتماعی، فصلنامه پژوهشهای ارتباطی. سال ۲۰ شماره ۳، پاییز ۹۲
مسعودی، امید. (۱۳۹۶) آیا به پولیس رسانهای نیاز است؟ ماهنامه تجارت. سال ششم، ۴ قوس ۹۳