استاد عطا از نظامیگری تا سیاست؛ او در پی چیست؟
باور او این است که امینت زمانی در کشور تامین میشود که صلح عادلانه حاکم باشد و نبایست موضوع جنگ و تروریزم به امتیازگیری سیاسی و قومی مبدل گردد.
پیش از این که جنرال نور را حضوری ببینم، گمانم این بود که وی یک نظامی بیرحم خواهد بود؛ چون همواره او در پرده تلویزیونها با سخنان تند و چهره درشت متمایل به یک سیاستمدار غیرعاطفی ظاهر میشد. اما نخستین بار در سال ۲۰۰۷ میلادی، صنف دوم دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه بلخ بودم که به دفتر او با مجموعهای از مقالاتم مراجعه نمودم، پس از تعارف و گفتوگو برایش گفتم که من اهل غزنه هستم. آقای استادعطا که در مهماننوازی شهره است، سخنانم را تا آخر شنید و مقالههایم را گرفت و سپس به من گفت که علاقه بسیار به تاریخ غزنه دارد، غزنه هممانند بلخ، بخارا، سمرقند و هرات از مراکز مهم تمدنی – تاریخی منطقه ماست. من ازحس فرهنگپروری و جوانپروری او بسیار متعجب شده بودم؛ چون من با پیشپنداشت و قضاوت متفاوت نزد او رفته بودم. از اینروی پس از آن روز، نوع دیدگاه و باورم نسبت به شخصیت و کرکتر او تغییر کرد. با آنکه در دورههای مختلف به روشهای سیاسی او نقدی نیز داشتهام. ولی این را همواره درک نمودهام که او یک شخصیت فرهنگپرور و مدنیتپرور است. خیر و صلاح افغانستان را میخواهد و در هیچسخن شخصی و خصوصی تاهنوز شاهد نبودهام که او با دید تبعیضآمیز قومی سخن گفته باشد. در اطراف او از اقوام مختلف حضور دارند، محافظان خاصش از نظر قومی ترک تبارند. ولی او یک سیاستمدار در مقام یک ولایت جنجالی است که پیوسته در معادلات سیاسی کشور، خودش و پایگاه بلخ یک طرف مهم سیاست بوده است. ازهمین لحاظ است که پرسشهای زیاد پیرامون او شکل میگیرد، من بارها از آقای نور این سوال را مطرح نمودهام که او برای چهچیز مبارزه میکند و چه میخواهد، اما او مختصر و کوتاه برایم گفته است.
۱_ برابری شهروندی: هیچقوم از قومی برتر و پایینتر نباشد، همه اقوام صاحب افغانستان دانسته شود و تفکر تفوقجویی تغییر کند و هیچکس نباید محرومیت را تجربه کند.
۲_ دولت فراگیر و تقسیم قدرت: آقای نور رسیدن به جامعه شهروند محور را در ایجاد دولت فراگیر با قاعده مردمی تعریف میکند. ازهمینروی او همواره میگوید تا زمانیکه ما ساختارها و نهادهای دولتی را اصلاح نکنیم، سیاست انحصار و تبعیض قومی پایان نمییابد. او با درک اینکه در عصر دموکراسی در کشورهای چند هویتی، دولت ریاستی با روش متمرکز پاسخگو نیست، ازاین منظر متمایل به دولت دموکراتیک پارلمانی میباشد که مقامهای محلی آن بوسیله رای مردم انتخاب شود تا پیوند میان نهادهای دولتی و شهروندان بیشتر شود.
۳_ تامین امنیت و صلح عادلانه: باور او این است که امینت زمانی در کشور تامین میشود که صلح عادلانه حاکم باشد و نبایست موضوع جنگ و تروریزم به امتیازگیری سیاسی و قومی مبدل گردد. همه طرفها باید باور پیدا نمایند که ما هیچچاره جز همزیستی مسالمتآمیز و برادرانه نداریم. همانگونه که تروریزم نباید وسیله بازی منافع میان دولتها قرار بگیرد، در میان گروههای سیاسی در داخل کشور نیز، از تروریزم نباید بهعنوان ابزار سرکوب رقیبان استفاده شود.
۴_ گسترش رفاه و آسایش: او میگوید که مردم افغانستان پس از تجربه سالها جنگ، مستحقاند که از فقر و فلاکت نجات پیدا کنند، به همین خاطر او گفت در نظر دارد که پایگاه بزرگ تجارتی میان کشورهای آسیای مرکزی و بلخ در بندر حیرتان ایجاد نماید تا زمینهها و فرصتهای تجارتی منطقهای بیشتر شود و او در این راستا کارهایی را نیز انجام داده است.
درکنار این موضوعات، بارها از او پرسیدهام که چرا سریع و رک در محافل سیاسی _ رسانهای سخن میزند، پاسخ کوتاه او برایم این بوده که نمیخواهد حرف دلش را پنهان کند؛ چون او یک سیاستمدار «ماکیاولیست» نیست که گاهی شبیه شیر درندهخو باشد و گاهی هممانند یک روباه مکار. از اینروی است که من فکر میکنم کنار آمدن با آقای نور در عرصه سیاست و دولتداری کار خیلی دشوار نیست؛ چون همه میدانیم که او اهل نیرنگ و فریب نیست و برخلاف اغلب سیاستمداران، خواستهایش بسیار عریان و علنی میباشد، او در عرصه سیاست شبیه روابط شخصیاش یک عیار است. به همین خاطر بود که در مذاکره با رییس جمهور، پیش از آنکه مطالبات حزبیاش محقق شود استعفایش را به رییس جمهور تحویل نمود و نخواست که بیاعتمادی در او رخنه کند، چیزی که ارگ ریاست جمهوری بعدها از آن درامه جدید ایجاد کرد.
شفیقالله شفیق استاد دانشگاه