استاد محمدی از حال و هوای نشست نویسندگان آسیا در قزاقستان میگوید
من به عنوان نویسندهای مستقل دعوت شده بودم، در فستیوالهای اروپایی خیلی ازین نویسندگان را دیده بودم، اما من سعی کردم نویسندگان افغانستان را به هر سه زبان فارسی، پشتو و ازبیکی به آنها و دیگر کشورها معرفی کنم
سیدرضا محمدی شاعر و نویسنده چیره و بنام کشور در هفته گذشته مهمان نشست مشترک نویسندگان آسیا درجمهوری قزاقستان بود. او در گفتوشنودی با خبرگزاری دید، از حال و هوای این نشست، فرهنگ قزاقستان، حضور نویسندگان نامدار و مطرح آسیایی و نمایندگی خوب از افغانستان میگوید. او گلایههایی نیز از دولت، بخش خصوصی و سرمایهگذاران دارد و تاکید میکند که تاکنون اتحادیه نویسندگان افغانستان هرچه شنیده، وعده و وعید بوده است.
مشروح مصاحبه:
خبرگزاری دید: در مورد سفر قزاقستان بگویید، چه خبر بود؟
محمدی: این اولین نشست مشترک نویسندگان بزرگ آسیا بود، نویسندگان آسیایی منطقه به منطقه شاید هم دیگر را در فستیوالها میدیدند یا بیشتر از همه در فستیوالهای غربی به هم سر میخوردند، برای همین سالها این آرزو وجود داشت که روزی نویسندگان آسیایی با هم و در آسیا بنشینند. قزاقستان که به لحاظ اقتصادی و فرهنگی از کشورهای قدرتمند آسیاست به تازگی روی فرهنگ و مسایل فرهنگی و انکشاف فرهنگی سرمایهگذاری عظیمی کرده است. به قول رییس جمهور قزاقستان در افتتاحیه، پالیسی انکشاف و توسعه قزاقستان بر فرهنگ بنا شده و بدون رشد ادبیات ، شعور جمعی رشد نمیکند که به توسعه برسد.
خبرگزاری دید: کدام مجمع یا سازمان فرهنگی میخواهد این برنامه را در آینده برگزار کند؟ آیا اتحادیه نویسندگان افغانستان درین مسئله نقشی دارد؟
محمدی: این فستیوال، چنانکه قرار شد همه کشورهای آسیایی در آن سهم میگیرند، کشورهایی مثل چین و عربستان و قزاقستان نقش پر رنگتری دارند؛ چون بخش خصوصی در آن کشورها در ادبیات سرمایهگذاری میکند، افغانستان متاسفانه فکر نکنم بتواند سهم مالی جدی بگیرد. ما حتی توانایی دعوت از چند نویسنده خارجی را نداریم. کی میخواهد دعوت کند؟ دولت؟! بخش خصوصی؟! جامعه اقتصادی و سرمایه دار ما؟! اینها هیچ کدام به فرهنگ علاقه و احترام و فهم ندارند. برای همین مسیر توسعه در افغانستان پر چالش است.
خبرگزاری دید: این فستیوال را نهادهای فرهنگی برگزار میکنند یا دولتها؟
محمدی: هر دو ، این فستیوال به میزبانی کاخ ریاست جمهوری قزاقستان بر گزار شده بود، اگر هم اتحادیه نویسندگان قزاقستان آن را ادامه بدهد باز بودجه از دولت میگیرد. به طور مثال انجمن نویسندگان هر شهر قزاقستان به اندازه کافی بودجه دارد که صدها میهمان دعوت کند، دو ماه پیشتر انجمن نویسندگان «آلماتی» مرا دعوت کرده بود و چند ماه بعد انجمن شهر «طراز» برنامهای دارد. اما در همه این ها مردم قزاقستان تمام شان به علاوه بخش خصوصی و دولت سهم دارند. صدها دانشجو به شکل رضا کار در ین برنامهها با شوق حضور دارند، صدها کمپنی و سرمایهدار مشارکت مالی دارد و همه اعضای دولت در میزبانی سنگ تمام میگذارند. به طور مثال میزبان ما وزیر ارتباطات بود، میزبان نویسندگان عرب، وزیر مالیه بود. یعنی همه مردم نقش داشتند.
خبرگزاری دید: برایند این فستیوالها چیست؟
این فستیوال چون اولین فستیوال آسیا بود، برای این بود که نویسندگان آسیایی به ادبیات آسیا بیشتر توجه کنند، بیشتر بین هم ببینند و ترجمه کنند و همدیگر را حمایت کنند و جایزههای ادبی بزرگ مثل «نوبل» در آسیا تاسیس کنند. ما نویسندگان بزرگی داریم که در «سیاسیبازی» غربیها نادیده گرفته شدهاند. اما عموماً این فستیوالها برای مردمی کردن ادبیات و تبادل تجربههای ادبی ست. ادبیات جان فرهنگ و زیر بنای توسعه اجتماعی و اقتصادیست. چون قبل از هر چیز مردم به شعور خلاق نیاز دارند. در انگلستان در شهر «لادبری» که محل اعیان و نخبگان انگلیسیست، سال یک ماه فستیوال شعر است که هر خانهای یک اتاق را به شاعران اختصاص میدهد در امریکا، استرالیا، ایتالیا و المان هم چنین فرهنگی وجود دارد.
خبرگزاری دید: ضرورت برگزاری این فستیوالها چیست یا درواقع چرا باید چنین فستیوالهایی برگزار شود و چه تاثیری در رشد فرهنگی، اعتلای شناخت انسانی از جهان پیرامونی و شکوفایی روابط بر پایه معرفت دارد.
محمدی: رشد شعور خلاق جمعی، توسعه فرهنگی و ایجاد گفتمانهای فکری. ما میدانیم که فیلسوفان بزرگ از شاعران الهام میگیرند و فلسفه مرجع باقی علوم است. آنچه در سازههای عقلی رخ میدهد بنیان دیگر سازههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را شکل میدهد و ادبیات سنگ تهداب همه اینهاست. آلمان را با «گویته» میشناسند، انگلیس را با «شکسپیر»، هند را با «تاگور» و ما را با «مولانا» و فعلاً خالد حسینی. پاریس را شاعران تبدیل به اسطوره کردند، انگلیس را نویسندگان مرکز جهان ساختند و چین را نویسندگان احیاء کرده و میکنند. قرار شد اتحادیه نویسندگان چین به دیگر کشورها بورسیه شعر بدهد.
خبرگزاری دید: از اتحادیه نویسندگان افغانستان چه خبر؟
محمدی: هیچ، جز وعده و وعید. بیش از دو سال است کار اتحادیه معطل ساختمانیست که قرارست دولت بسازد، وزیر شهر سازی در روز تودیع گفت ما ساختمان با شکوهی برای اتحادیه ساختهایم، در حالی که ده سانتیمتر بیشتر این شکوه ساخته نشده. با پیگیری ما دو جریب زمین به اتحادیه اختصاص یافت و قرار شد در آن ساختمانی بسازند که خودش خودکفا باشد و محتاج دولتها نباشد. اتحادیه باید مستقل باشد و وظیفه دولت است که برای اتحادیه در هر شهر ساختمان بسازد. ما در اکثر ولایات ساختمان داریم اما بدون ساخته شدن دفتر مرکزی امکان هیچ کاری نیست، امیدوارم این ساختمان امسال ساخته شود، آقای رییس جمهور و رییس اجرایی قول دادهاند و داکتر حامد و بعضی از مسئولین پیگیر هستند تا بعد از ساخته شدن، انتخابات سراسری نویسندگان برگزار شود. تمام پروژههایی که به نویسندگان وعده داده شده به شمول اعطای درصدی از آپارتمانهای دولتی را ما گذاشتیم برای وقتی که ساختمان مرکزی و هیئت اداری ساخته شود. چون باید خود نویسندگان درین باره تصمیم بگیرند. اگر ساختمان ساخته شود جا برای نویسندگان مهمان دارد و هیئت رییسه انتخابی فقط میتواند قرار دادها را عملی کند. تا همین جا که میشد، ما کار را پیش بردهایم و حالا توپ در زمین دولت است.
خبرگزاری دید: شما به نمایندگی از اتحادیه قزاقستان رفته بودید؟
محمدی: نه من به عنوان نویسندهای مستقل دعوت شده بودم، در فستیوالهای اروپایی خیلی ازین نویسندگان را دیده بودم، اما من سعی کردم نویسندگان افغانستان را به هر سه زبان فارسی، پشتو و ازبیکی به آنها و دیگر کشورها معرفی کنم. آنها به خاطر خالد حسینی ما را در بین کشورهای انگلیسی زبان مثل سنگاپور و هند گذاشته بودند شعرهای مرا هم از انگلیسی ترجمه کرده بودند، اما من سعی کردم ما هم در اتحادیه نویسندگان ترک زبان، هم نویسندگان فارسی زبان و هم نویسندگان آسیای جنوبی و آسیای میانه قرار بگیریم و زبان پشتو را به عنوان یک زبان ادبی به رسمیت بشناسند. قبلاً نویسندگان ما مثل مولانا و نوایی و جامی و بابر و خوشحال خان را به عنوان نویسندگان ایرانی، ازبکستانی، قرقیز و پاکستانی ثبت کرده بودند. همین طور دیگر بزرگان ادبی ما به نام یک کشور دیگر ثبت شده، پشت نام افغانستان فقط خالد حسینی و عتیق رحیمی فوقش بود، این همه سرمایه تاریخی از ناصر خسرو تا سنایی و انوری و منوچهری و غنی و امیر حمزه و مخدوم قلی و بیهقی و هزاران چهره بزرگ دیگر ندیده گرفته شده، نویسندگان معاصر بزرگ ما انگار اصلاً وجود ندارد.