استراتژی ترامپ برای ایران خیالپردازانه است
اگر ایران به گفته ترامپ این قدر خطرناک و بدکردار است، بدون شک بهترین گزینه جلوگیری از توسعه برنامه اتومی ایران و نظارت ۲۴ ساعته بر آن است. شانس وادار کردن ایران به قبول شرایط بینهایت سختگیرانه تقریباً نزدیک به صفر است.
«جب بوش» باری گفته بود که دونالد ترامپ «رییس جمهور هرج و مرج» خواهد بود. این هفته، ترامپ توصیف مذکور را ثابت کرد؛ تقریباً در برابر تمام جهان، از جمله اروپا که نزدیکترین متحد امریکا به حساب میآید، راه تمرد و تقابل را پیش گرفت و تنش را در یکی از بیثباتترین مناطق جهان، یعنی خاورمیانه افزایش داد. به سختی میتوان منطق ترامپ را برای خروج از معامله هستهای ایران فهمید.
اگر ایران به گفته ترامپ این قدر خطرناک و بدکردار است، بدون شک بهترین گزینه جلوگیری از توسعه برنامه اتومی ایران و نظارت ۲۴ ساعته بر آن است. شانس وادار کردن ایران به قبول شرایط بینهایت سختگیرانه تقریباً نزدیک به صفر است.
اگر شرایط پذیرفتهشده از سوی ایران در مورد کوریای شمالی تطبیق میشد، پیونگ یانگ باید تمام تسلیحات هستهای خود را که محصول سالها زحمت آن است، نابود کرده و با بازرسیهای تهاجمی و نظارت خارجی موافقت میکرد؛ کشوری که از فرط رازآمیزی و بسته بودن به «پادشاهی دیوارهای بلند» تشبیه شده است.
شاید تنها منطق نهفته در اقدام ترامپ، استراتژی سقوط دولت ایران باشد. مشاوران نزدیک او از دیرباز طرفدار فعال تغییر رژیم در این کشور بوده و استدلال کردهاند که بهترین رویکرد در برابر ایران مجموعهای از تحریمها، حمایت از گروههای مخالف و مداخله نظامی است. مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا زمانی که نماینده کانگرس امریکا بود، از حکومت اوباما به خاطر مذاکره با تهران انتقاد کرد و در عوض پیشنهاد داد که ایالات متحده نزدیک به ۲ هزار بمب بر ایران بریزد. جان بولتون، مشاور امنیت ملی با لحن شدیدتری از تغییر رژیم در این کشور حمایت کرده است و طرفدار پشتیبانی وسیعتر از مجاهدین خلق ایران است که یک گروه نظامی مخالف دولت ایران، با گذشته مشکوک و کمترین محبوبیت در میان ایرانیان داخل به حساب میآید. بولتون و رودالف جولیانی، وکیل حقوقی ترامپ، در محافل مجاهدین خلق سخنرانی کردهاند؛ او جولای سال گذشته، در یکی از همین نشستها اعلام کرد که امریکا باید به دنبال تغییر رژیم در ایران باشد تا جمهوری اسلامی چهلمین سالگرد خود را تجلیل کرده نتواند. پس سه مشاور نزدیک ترامپ دارای دیدگاههای افراطی در باره ایراناند که احتمالاً هیچکسی جز عربستان و اسراییل با آن موافق نیست.
ایران یک «رژیم سرکوبگر» و ضد امریکایی است که دامنه نفوذ خود را در خاورمیانه و اغلب به زیان ایالات متحده گسترش میدهد. در عین حال ایران صاحب یک تمدن باستانی با قرنها قدرت و نفوذ در منطقه نیز است. این ایده که ایالات متحده تمام مشکلات خود را با تهران از طریق تغییر رژیم حل کرده میتواند، به حد کافی خیالپردازانه است. این کشور تحریمها و فشارهای امریکا را در چهار دهه گذشته تحمل کرده است. حتا اگر تغییر رژیم ممکن بود، بهتر است به اطراف خود نگاه کنیم. تجارب دو دهه گذشته در خاورمیانه نشان میدهد که تغییر رژیم به هرجومرج، جنگ، راه افتادن سیل پناهندهگان، درگیریهای فرقهای و غیره منجر میشود. این کار سر صندوق شرارت را در این منطقه که خود همین حالا با نفاق و خصومت دست به گریبان است، باز میکند.
به سوابق تغییر رژیمها در بیرون از خاورمیانه بنگرید. تغییر رژیم چه در گواتمالا که رهبر آن ژاکوب آربنز، دوست امریکا نبود، و چه در ویتنام جنوبی که رهبر آن «نگو دین دییم» متحد امریکا بود، بیثباتی بیشتر را به دنبال آورد. به تاریخ ایران نگاهی اندازید که در دهه ۳۰ خورشیدی حکومت داکتر محمد مصدق با کودتای تحت حمایت بریتانیا و امریکا سرنگون شد و همین رویداد منجر به انقلاب اسلامی ایران شد و تا هنوز هم مشروعیت خود را از آن میگیرد. به مداخله امریکا در کیوبا در قرن بیستم بنگرید که میراث ضد امریکایی را در این کشور باقی گذاشته است و تا امروز رژیم کمونیستی کشور از آن سوء استفاده میکند.
سوء قضاوت و استفاده نادرست از ملیگرایی یکی از اشتباهات عمده سیاست خارجی ایالات متحده بوده است.
برعکس امریکا از پذیرش سرمایهداری، تجارت و تعامل با دیگران سود برده است، ولی این عناصر بنیادین مدرنیته توسط عناصر نامطبوع رژیمهای دیکتاتوری محو شده است. چین با تمام مشکلات معاصر خود به مراتب بهتر و مسئولیتپذیرتر از زمان حاکمیت «مائوتسهتونگ» است. مردم اغلب به کارزار رونالد ریگان رییس جمهور امریکا، علیه اتحاد شوروی اشاره میکنند که در اثر آن، تغییر رژیم در این امپراتوری «شیطانی» اتفاق افتاد. اما آنها تنها نیم قصه را به یاد دارند. ریگان به مجردی که رهبر اصلاحطلبی چون میخایل گورباچف را یافت، او را در کنار خود گرفت، حمایتش کرد و برایش امتیاز قایل شد. رییس جمهور امریکا با این اقدامات خود خشم محافظهکارانی را در امریکا برانگیخت که او را یک «احمق ساده دل» توصیف میکردند که گویا به پیروزی اتحاد شوروی در جنگ سرد کمک کرده است.
ایران کشوری پیچیده با یک رژیم پیچیده است. اما در آنجا عناصر معتدلی نیز استند که امیدوارند توافقات اتومی راه را برای عادیسازی روابط و ادغام ایران در نظام بینالمللی صاف کند. این نیروها هرچند دست بالایی ندارند، ولی صاحب قدرتی استند که محدود به حمایت عمومی از حسن روحانی، رییس جمهور نیز نمیشود. در عین حال، ایران عناصر افراطی نیز دارد که به اعتقادشان نباید به ایالات متحده اعتماد کرد، عربستان سعودی دشمن مهلک است و با استراتژی خودکفایی، مقاومت و گسترش ایدیولوژی شیعی میتوان از خود محافظت کرد. ترامپ باورهای تندروان ایرانی را واقعیت بخشید.
نویسنده: فرید زکریا
برگردان: صمد دلاور
منبع: روزنامه هشت صبح