استعفای اتمر؛ بازی بُرد – بُرد یا قهر
او بر خلاف سایر متحدان نزدیک رییس جمهور، به صورت علنی از رییس جمهور در انتخابات آینده پشتیبانی نکرد. نه کنفرانس مطبوعاتی و نه بیانیهای. به نظر میرسد با توجه به نزدیکی او با تیم نزدیکان حامد کرزی و همچنین موضعهای سیاسی نسبتاً نرم او با احزاب جهادی در ماههای گذشته، او را در انتخابات پیش رو در کنار گروه دیگری از جمله حامد کرزی و اتحاد سهگانه دوستم محقق و عطا محمد نور قرار بدهد
استعفای مشاور جنجالی شورای امنیت افغانستان، استعفایی به ظاهر ساده و غافلگیر کننده (بود). فردی که طرفها و گروههای زیادی خود را به آب و آتش زدند تا او را کنار بگذارند، اما آب از آب تکان نخورد. برخی از سران جنبش روشنایی او را به سهلانگاری و حتا همکاری در حادثه المناک دوم اسد(۲ اسد روزی است که در میان معترضان جنبش روشنایی چند انتحاری رخنه کرد و دست کم نزدیک به ۱۰۰ نفر در آن کشته شد) متهم میکنند. جنبش رستاخیز نیز برای برکناری او و سایر دوستانش چند کشته داد.
برخی از سران حزب جمعیت در روزهای انفجار در مراسم خاکسپاری سالم ایزدیار به صورت غیر مستقیم او را به همکاری در این حادثه متهم کرده بودند و در مورد دیگر سرپرست حزب جمعیت اسلامی و سرپرست وزارت خارجه و فرزند برهانالدین ربانی به حکومت فشارهای بسیاری برای برکناری او وارد کرد، اما هیچکدام راه به جایی نبرد.
حنیف اتمر در جای خود باقی ماند و به صورت غیر رسمی مسئولیت سیاست خارجی افغانستان را نیز به پیش برد.
برخیها میگویند که او نقش بسیار مهمی در برخی از تحرکات کشور بازی کرد و شکست و پیروزیهایی نیز به همراه داشت. نقش اصلی او در تعلیق بازگشت جنرال دوستم به کابل از راههای شمالی از جمله ترکمنستان و ازبیکستان را بسیاری به سفرهای او در آن هنگام به آن کشورها ربط میدهند. از شکستهای او نیز میتوان به سفرش به عربستان برای گرفتن کارت سبز این کشور در کشاکش روزهایی که قرار بود پاکستان به لیست کشورهای حامی تروریزم اضافه شود، اشاره کرد.
پاکستانیها در این بازی پیشتاز شدند و با وعده فرستادن افسران آموزشی ارتش پاکستان برای آموزش نیروهای عرب در جنگ یمن، باعث شدند که او از این سفر دست خالی و با تمدید لقب «الحاج» با زیارت مکه بازگردد.
در نهایت این رایگیری با کارت سرخ عربستان و ترکیه مواجه شد و پاکستان از این مهلکه گریخت.
حالا و در اوج کشمکشهای سیاسی کشور، استعفای نابهنگام او وضعیت را پیچیدهتر نشان میدهد. او در متن استعفانامهاش از شکافهای عمیقی با رهبری حکومت نام برده که اگر نگاه سرسری به آن بیاندازیم، در واقع او گفته است که سالهاست با حکومت مشکل داشته است. موردی که در صفحات اجتماعی و دیدگاههای عمومی خلاف آن گفته شده است.
اما این استعفا نمیتواند با برخی از تغییرهای کشور بیارتباط باشد. مورد اول میتواند جنگ غزنی و موشک پراکنی اطراف ارگ در روز استرداد استقلال کشور باشد. جنگ غزنی که پس از پنج روز به اتمام رسیده بود، دولت را در موضع پیروزی در جنگ رو به رو با طالبان نشان میداد. اما جنگهای جَسته و گریخته چند روز اخیر این موضع را متزلزل ساخته است. همچنین موشکپراکنی اطراف ارگ در روز ملی کشور، استقلال و اقتدار حکومت را به پایینترین سطح رسانده است. این موشکپراکنی ها در ادبیاتی غیر مستقیم به رییسجمهور نشان داده که خطر تا پشت دروازهاش رسیده است و این میزان پیشروی دشمن، نشان از ضعف جنگ و استراتژی چند ساله جنگ حکومت وحدت ملی بوده است.
مورد دیگر میتواند به نزدیک شدن رییس جمهور و رییس اجراییه باز گردد. کما اینکه در نزاع زرگری قبلی میان این دو صاحب حکومت، رییس جمهور وزیر مالیه و فرد بسیار نزدیک خود را برای خویشتنداری با رییس اجراییه قربانی کرد. به نظر میرسد رییس جمهور برای مهار احزاب جهادی متحد رقیبش و همچنین تیکت انتخاباتی بعدیاش، برای پست خالی معاونت اول، به رییساجراییه جهادی دموکراتش نیاز دارد.
مورد بعدی نیز میتواند به انتصاب نماینده خاص دولت امریکا در امور افغانستان برگردد. زلمی خلیلزاد که در نظر امریکاییها به عنوان مشکلگشا دیده میِشود، قرار است برای آرامش اوضاع و سلامت انتخابات به صورت مستقیم وارد بازیهای سیاسی کشور شود. این انتخاب دونالد ترامپ در واقع اولتیماتوم به دولت غنی بود. ترامپ نیز برای انتخابات ریاست جمهوری بعدی امریکا و شکست دموکراتها به پاکسازی پرونده افغانستان نیاز مبرم دارد. این انتخاب امریکاییها برای متحدان اروپاییاش و کشورهای همسایه افغانستان بسیار حساسیت برانگیز است. حتا این انتخاب برای بسیاری از احزاب داخلی و گروههای سیاسی کشور گران تمام شده و با واکنشهای بسیاری مواجه شده است. بسیاری از احزاب جهادی، خلیلزاد را به چینش نادرستش با تهدیدها و روشهای او در روزهای ماموریتش در افغانستان متهم میکنند و معتقد هستند که بازگشت دوباره خلیلزاد بازگشت دوباره سیاستهای غلط اوست. به نظر میرسد که حنیف اتمر و متحدانش نیز از این چینش ناراضی بودهاند.
مورد آخر نیز میتواند به انتخابات برگردد. او بر خلاف سایر متحدان نزدیک رییس جمهور، به صورت علنی از رییس جمهور در انتخابات آینده پشتیبانی نکرد. نه کنفرانس مطبوعاتی و نه بیانیهای. به نظر میرسد با توجه به نزدیکی او با تیم نزدیکان حامد کرزی و همچنین موضعهای سیاسی نسبتاً نرم او با احزاب جهادی در ماههای گذشته، او را در انتخابات پیش رو در کنار گروه دیگری از جمله حامد کرزی و اتحاد سهگانه دوستم محقق و عطا محمد نور قرار بدهد.
دیده شود که این استعفای ساده و نا به هنگام که گروههای زیادی برای آن روزگاری فضای سیاسی کشور را با چالش مواجه کرده بودند، چه پیامد و هدفی دارد.