اسلامیشدن سازمان همکاری شانگهای؛ نقطه عطف شکست پروژه اتلانتیک
خبرگزاری دید:«اسلامیشدن» سازمان همکاری شانگهای چالشی بزرگ برای پروژه آنگلوساکسون و نشانهای از فروپاشی کامل آن خواهد بود
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
قرنطینه به خاطر کووید-۱۹ دیگر مانعی نیست – اجلاس رهبران و نشستهای چندجانبه در حال بازگشت به روند دیپلماتیک است. ابتدا، غرب به جلسات حضوری بازگشت (اجلاسهای اتحادیه اروپا و ناتو مدتهاست برگزار میشود) و حالا نوبت به شرق رسیده است.
سران کشورهای آسیایی بیش از سه سال است دورهم ننشستهاند، اما تا یک هفته دیگر، سمرقند میزبان اجلاس سازمان همکاری شانگهای است. نشستی که برای اولین بار همه سران این سازمان را گردهم میآورد. تا آخرین لحظه، هیچکس شفافیتی از حضور شی جین پینگ رییس جمهور چین در این نشست ندارد. بنا به دلایلی، برخی ناظران معتقد بودند تا زمانی که کانگرس حزب کمونیست را برای اواسط اکتوبر برنامهریزی نکند، او پکن را ترک نخواهد کرد. اما دیروز اعلام شد که رهبر چین هفته آینده به قزاقستان سفر خواهد کرد، بنابراین سفر او به ازبیکستان را میتوان قطعی فرض کرد.
دیدار شی و پوتین دومین دیدار در سال جاری، اما اولین دیدار از زمان آغاز عملیات ویژه روسیه در اوکراین خواهد بود. مودی نخستوزیر هند و شهباز شریف نخست وزیر پاکستان برای اولین بار در سمرقند ملاقات خواهند کرد. برای دو کشور همسایه که روابط پرتنشی دارند، سازمان همکاری شانگهای در حال تبدیل شدن به یک پلتفورم مهم برای گفتوگو است. علاوه بر این، سازمان همکاری شانگهای به سرعت در حال رشد بیشتر فراتر از قالب اصلی خود است: اتحاد روسیه و چین برای تامین امنیت آسیای میانه (با مشارکت جمهوریهای آسیای میانه). اکنون، این سازمان متشکل از چهار قدرت هستهای است، یعنی تقریباً همه دارندگان سلاحهای هستهای غیرغربی (به جز کوریای شمالی).
در ازبیکستان، سازمان جی-۸ همکاری شانگهای به سازمان G9 تبدیل میشود. روند ورود ایران تکمیل میشود. اما این سازمان مدت زیادی به عنوان «جی-۹» باقی نخواهد ماند، زیرا اعلام کرده است که قصد دارد روند انتقال بلاروس از کشور ناظر به عضو تمامعیار سازمان همکاری شانگهای SCO را آغاز کند. همه چیز در اینجا متوقف نخواهد شد. چندین کشور دیگر، از جمله کشورهای کاملاً تأثیرگذار، میخواهند به سازمان همکاری شانگهای بپیوندند.
طی سالهای اخیر، چهار ناظر در این سازمان وجود داشته است (اینها همانند نامزدهای عضویت این سازمان هستند)، اما اکنون ایران عضو این سازمان است، بلاروس روند تبدیل شدن به عضو آن را آغاز کرده است، بنابراین فقط افغانستان و مغولستان باقی میمانند. اگر پیش از این، حضور نیروهای امریکایی در این کشور مانع اصلی شمولیت افغانستان بود، اکنون این مشکل دیگر وجود ندارد. بنابراین، پذیرش این کشور به عنوان عضو سازمان همکاری شانگهای بدون شک اتفاق خواهد افتاد، البته نه بلافاصله و نه اکنون بلکه پس از برقراری ثبات و ایجاد یک نظام مدیریتی تمامعیار و زندگی مسالمتآمیز (طبیعتاً با کمک کشورهای سازمان همکاری شانگهای). مغولستان هر لحظه میتواند یکی از شرکتکنندگان اصلی باشد، هیچ یک از کشورهای عضو اعتراضی ندارند اما خود ترجیح میدهد ناظر باقی بماند. با این حال، رشد تنش جهانی نیز بر موقعیت اولانباتور تأثیر میگذارد. ناگفته نماند که صف افرادی که مایل به پیوستن به سازمان همکاری شانگهای هستند ممکن رهبری مغولستان را مجبور سازد تا بیشتر فعال باشد.
پیش از این نیز افرادی بودند که تمایل خود را برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای نشان دادند، اما امسال این امر از حرف به عمل تبدیل شده است. این امر فقط در مورد کشورهایی صدق نمیکند که جزو «شریکهای گفتوگو» بودند (یکی دیگر از قالبهای تعامل). فقط ۹ مورد از آنها وجود دارد: ارمنستان، آذربایجان، کامبوج، نپال، سریلانکا، ترکیه، قطر، مصر، عربستان سعودی. علاوه بر این، سه کشور آخر درست یک سال پیش، وضعیت را دریافت کردند، اما در حال حاضر میخواهند موضع خود را افزایش دهند. یعنی ناظر شوند تا بعداً به طور کامل به این سازمان بپیوندند. سوریه و میانمار نیز میخواهند به آن بپیوندند. حتی امارات متحده عربی خواسته است تا فوراً این کشور را به عنوان عضو سازمان همکاری شانگهای بپذیرند. اگرچه این امر در حال حاضر غیرممکن است، اما به خودی خود از افزایش شدید علاقمندی به این سازمان را نشان میدهد. یعنی اگر خلاصه و بیپرده بگوییم، پیوستن به اتحاد چین و روسیه.
دلایل این امر واضح است: اگرچه روند تثبیت جهان غیرغربی در دهه گذشته مداوم شتاب گرفت، اما از ابتدای سال ۲۰۲۰ بود که همه چیز سرعت بیشتر یافت. ابتدا کووید -۱۹و قرنطینههای ناشی از آن منجر به بحران جهانی شد، سپس عملیات ویژه روسیه در اوکراین غرب را مجبور کرد این سوال را به طور واضح مطرح کند: چه کسی در سیاست محاصره روسیه با ما نیست. از سویی هم، تحریک تایوان به دورنمای عادیسازی روابط بین غرب و چین ضربه زد. تمام دنیا مجبورند تصمیم بگیرند: با چه کسی خواهید بود؟ در این شرایط، بهترین الگو برای بسیاری از کشورهای تأثیرگذار جهان اسلام، نشان دادن استقلال است که در جانبگرایی از دو قطب یعنی روسیه-چین و امریکا- اتحادیه اروپا انعکاس مییابد. اما ترکیه و عربستان سعودی چگونه میتواند استقلال خود را به متحدان نظامی امریکا نشان دهد؟ بلی، با پیوستن به سازمان همکاری شانگهای. این سازمان یک بلوک نظامی نیست، اما عضویت این سازمان به وضوح نشاندهنده عدم تمایل به مشارکت در هر گونه ترکیب غربی ضد روس و ضد چین است.
به همین دلیل است که رجب طیب اردوغان و احتمالاً محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی به سمرقند سفر خواهند کرد. در این صورت، «جی-۹» سازمان همکاری شانگهای، هرچند غیررسمی به «جی-۱۱» تبدیل میشود، یعنی سکوی ملاقات روسیه، چین، هند و چهار کشور مهم جهان اسلام (عربستان سعودی « ثروتمندترین و با نفوذترین، ایران، «باستانیترین و پرشورترین»، ترکیه، «توسعهیافتهترین و بلندپروازترین، و پاکستان، «تنها کشور هستهای»). اما مصر – «کشور اصلی جهان عرب» و قطر «غول اطلاعاتی و تبلیغاتی» نیز به عنوان عضو ناظر سازمان همکاری شانگهای حضور دارند.
بلی، کشورهای اسلامی روابط خوبی بین خود ندارند (به ویژه عربستان-ایران)، اما پیش از این، غرب در بازیهای جهانی خود فعالانه از تضادهای آنها بهره میبرد. روسیه و چین علاقهای به قرار دادن مسلمانان در برابر یکدیگر ندارند، بلکه علاقمند مشارکت آنها در ایجاد نظم جهانی جدید پساغربی هستند. اگر سه قدرت بزرگ – روسیه، چین و هند – در تلاش بر سر نظم نوین جهانی موفق به ایجاد روابط راهبردی با جهان اسلام شوند، این امر به منزله نقطه عطف و حکم نهایی پروژه سلطه جهانی آنگلوساکسون خواهد بود.
اکنون اتلانتیکیها دیگر روی نزاع روسیه و چین شرطبندی نمیکنند، بلکه روی بازی با هند و چین شرط بندی میکنند و عملاً اطمینان دارند که میتوانند جهان اسلام را در مدار خود نگه دارند (و حتی در بازی با پکن و مسکو از آن استفاده کنند). بنابراین، «اسلامیشدن» سازمان همکاری شانگهای چالشی بزرگ برای پروژه آنگلوساکسون و نشانهای از فروپاشی کامل آن خواهد بود.