اسلایدشوتحلیل

«اسماعیل»‌های ما را بیش از این قربانی نکنید!


عید قربان و قربانی کردن در یک روز خاص، از مراسم بزرگ دین مبین اسلام است که همه‌ساله، در روز دهم ذی الحجه از ماه قمری، در آخرین روزهای مناسک حج برگزار می‌گردد.
رسم قربانی کردن که از زمان حضرت آدم(ع) شروع شده بود، فلسفه‌ای غیر از «قربانی شدن آدم» داشت. در آیین قربانیِ حضرت آدم، آدم را به قربانگاه نمی‌بردند؛ بلکه آنچه را که به آدم تعلق داشت، می‌بردند. چنانکه «قابیل» فرزند آدم، برای خدا خوشه‌ای از گندم را پیشکش نمود و «هابیل» فرزند دیگر آدم، برای معبودش بهترین دارایی‌اش را که گاوی فربه بود، هدیه داد. او، به این خاطر، بهترین دارایی خود را در راه خدا هدیه داد؛ تا کمال عبودیت و علاقه‌مندی خود را به معبودش نشان دهد؛ اما قابیل که مانند هابیل نبود و بند محکم عبودیت خدا را بر گردن نداشت، به خوشه گندمی بی‌ارزش بسنده کرد.
بعد از حضرت آدم، یکتاپرستی مهجور ماند و زمان استیلای چندگانه‌پرستی فرارسید، رسم پیشکش هدیه و قربانی به انحراف کشانده شد و به جای متاع و یا حیوان، خود آدم(انسان) به مذابح برده و ذبح می‌شدند که غرض اصلیِ این قربانی‌ها هم، فقط تقرّب به خدایان و جلب رضایت آنها بود. بسیاری از مادران، با افتخار، کودکان خود را تقدیم خدایان خود می‌کردند و حتا آن‌ها را زنده می‌سوزاندند. در بعضی از جاها بعد از قربانی کردن انسان، گوشت آن را در بین خود تقسیم کرده و می‌خوردند. برخی از مردم، سالیانه هزاران دوشیزه را آماده قربانی برای معابد می‌کردند تا به وسیله کاهنان به خدایان تقدیم شوند. بشر، آنقدر در این زمینه، افراط کردند که حتا دختران باکره با اهدای بکارت خود مرتکب “فحشای دینی” می‌شدند! و با گذشت زمان، جای قربانی‌های انسانی‌را، قربانی‌های حیوانی گرفت و گوسفند و گاو و شتر را به جای انسان قربانی می‌کردند.
با آمدن ابراهیم(ع) و ماجرای قربانی اسماعیل، فلسفه “قربانی” محتوای دیگری به خود گرفت. در آزمونگاه ابراهیم، دیگر نه خودِ انسان قربانی بود و نه گوشت حیوانِ قربانی، “حرام”! زیرا پیش از آن، گوشت حیوان قربانی را به دلیل اینکه مخصوص خدایان است، به لب نمی‌زدند…
او که از جانب خدا مأمور قربانی فرزندش اسماعیل بود، آماده شد تا کارد بر گلوی دلبندش نهاده و دل از وی برکَند و بدین طریق خواسته معبودش را اجابت کرده و از آزمونِ بزرگِ دوست که همانا “تسلیم” و “عبودیتِ محض” بود، سربلند برآید. به همین جهت است که امروزه پیروان مسلک وی، در مذبح “مِنا” و در سرزمین وحی الهی، مراسم نمادین ابراهیمی را به قصدِ قربت به سوی معبود و محبوب خویش انجام می دهند؛ اما متاسفانه چندسالی است که به جای “عبودیت محض”، “بربریت محض”، برجهان مستولی شده و در کشتارگاه وسیعی، از افغانستان گرفته تا بخش عظیمی از کشورهای اسلامی، به جای گوسفند، اسماعیل های شان، سر بریده می‌شوند.

آری! به نام اسلام و آیین پاک ابراهیمی، وحشیانه، نه تنها سرِ انسان‌های بی‌گناه را از تن جدا می‌کنند؛ بلکه “انسانیت” را هم در مزبله‌دان شرارت خویش ذبح شرعی می‌نمایند… آنان جرثومه‌های زشت و تبهکاری‌اند که با فتوای یک مشت عناصر زشت‌تر از خودشان، مانند شیخ عبدالباری الزمزمی، حتا حاضرند با زنان تازه‌مرده خویش همبستر شوند و با فتوای امثال “محمد الزغبی”، اگر به جن هم دسترسی پیدا کنند، از خوردن گوشت آنان دریغ نمی‌کنند… با این حال، با فتوای “ناصر العمر”، حتا می‌توانند روز عاشورا را جشن بگیرند و پیروان فرزند رسول الله را مجبور کنند تا در آن جشنِ ضدیت با رسول و آلش، شرکت نمایند و نیز دوستان اهل بیت را وادار کنند تا کودکان خود را با نام‌هایی مانند معاویه، یزید و… نامگذاری کنند… برای عملی کردن فتواهای کذایی این مفتیان کذاب و دین فروشان بی‌دین، باید “دولت اسلامی عراق تا شام” پا بگیرد تا درسایه آن تمام مسلمانانی که از نظر آنان گمراه اند و شامل پیروان مذاهب اربعه هم می‌شوند، از نو مسلمان شوند و شهادتین بر زبان جاری کنند؛ در غیر آن باید گردن‌زده شوند و یا در آتش غضب آنان به خاکستر مبدل شوند… و ما دیدیم که این بی‌خردان بی‌خبر از خدا، مانند دوران شرک‌آلود گذشته چقدر انسان‌های بی‌گناه را زنده زنده به آتش کشیده و سوزاندند… زمانی‌که به اصطلاح “دولت اسلامیِ” آنان اعلام شد، بازهم این مفتیان بی‌دین بیکار ننشستند و به نیرنگ دیگری متوسل شدند و با فتوای “جهادالنکاح” زنان و دختران بلهوس را از سراسر جهان برای ارضای غرایض شهوانی آنان ترغیب و گسیل می‌نمودند و حتا عقد پنجاه نفر از آنان را برای افراد لشکر خونخوار این دولت خود خوانده، مباح دانسته و علاوه بر آن، تمام زن‌هایی را که به اسارت آنان در می‌آمدند، بدون هیچ‌گونه مراسم عقد و نکاح برای شان حلال می‌کردند و سخیف‌تر آن‌که، در نبود زنان دیگران، آنها مجاز می‌شدند حتا با خواهران خود همبستر شوند. بدین ترتیب بار دیگر، زشت‌تر از پیش “فحشای مقدس” و “هرزه‌گی دینی” را وقیحانه و بی‌شرمانه ترویج کردند. برای این که سریال “پورنو دینی” این مفتیان شیطان‌صفت تکمیل گردد، شرکت‌های سازنده زنان مصنوعی فرانسه رسماً پیشنهاد کردند که گروه داعش هرقدر از این زن‌های مصنوعی نیازداشته باشند، بی‌درنگ در اختیار آنان قرار داده خواهد شد.
آنان در موقع کشتن قربانی خود، تکبیر می‌گویند تا ذبح آنان حلال و شرعی گردد و برای خوردن اجزای بدن آنان مرتکب حرامی نشوند. به همین جهت، مانند هند جگرخوار، گهگاهی دل و جگر قربانیان خود را به دندان گرفته و می‌جوند. حتا باسر قربانیان، مانند صرب‌ها در جنگ با مسلمانان، با همدیگر فوتبال بازی می‌کنند. این در حالی است که در همین دوسه روز گذشته بیش از سه هزار مسلمان میانماری به دست دشمنان اسلام به صورت بسیار فجیع کشته و خانه‌های شان ویران شده است. کجایند این مدافعان دروغین اسلام و مفتیان بی‌دین سلفیون که به جای کشتار مسلمانان مظلوم کشورهای اسلامی، آتش خشم و غضب خود را بر سر دشمنان اسلام و مسلمین فرود آورند و آن‌ها را بکشند.
این فجایع و شرارت‌ها نه تنها در عراق و سوریه اتفاق افتاده، بلکه در کشور ما نیز بسیاری این جنایات شنیع و تهوع‌آور اتفاق افتاده و هنوزهم در حال اتفاق افتادن است. متأسفانه حکومت در این زمینه، بجز صدور تسلیت‌نامه، هیچ کاری انجام نداده و مجامع بین‌المللی هم، دیده بینا و گوش شنوا ندارد. حکومت تا زمانی که اهالی شهر و یا قریه‌ای به کلی به دست دهشت‌افکنان آدمخوار نیفتاده و جنایاتی که در بالا بدان اشاره شد، واقع نشده، کوچک‌ترین اقدام پیشگیرانه‌ای انجام نمی‌دهد؛ تا آنکه بعد از خاموش شدن شعله‌های بیداد، برای پراکندن دود و خاکستر آن ناحیه، وارد عمل می‌شود و بی‌شرمانه بعد از قرائت تسلیت‌نامه‌ای غرا، به رجزخوانی‌های میان‌تهی و دروغین خویش می‌پردازد… اینجاست که باید از ته دل فریاد برآورد و به همه مزدوران مزور و ستمگران دورانِ “جاهلیت نوین” و حامیان آنان هشدار داد که تا پیش از آنکه با خشم مردم که همانا خشم خداوند است، مواجه نشده‌اید، دست از این ویرانگری و تباهی بردارید و اسماعیل‌های زمان ما را بیش از این، قربانی نکنید!
داکترفضایلی – خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا