اسناد محرمانه جنگ افغانستان؛ شکست امریکا و دروغهای بوش، اوباما و ترامپ
روزنامه واشنگتنپُست به ۲۰۰۰ صفحه اسناد محرمانه دولت امریکا درباره جنگ افغانستان دست پیدا کرده است. اسنادی که نشان میدهد چه طور طی ۱۸ سال گذشته دولتهای مختلف در کاخسفید برای «موفق نشان دادن» طولانیترین جنگ در تاریخ امریکا حقایق را از مردم این کشور پنهان کردهاند.
روزنامه واشنگتنپُست به ۲۰۰۰ صفحه اسناد محرمانه دولت امریکا درباره جنگ افغانستان دست پیدا کرده است. اسنادی که نشان میدهد چه طور طی ۱۸ سال گذشته دولتهای مختلف در کاخسفید برای «موفق نشان دادن» طولانیترین جنگ در تاریخ امریکا حقایق را از مردم این کشور پنهان کردهاند.
در این اسناد که واشنگتنپُست میگوید برای دسترسی به آنها به مدت سه سال در دادگاه با استناد به قانون «جریان آزاد اطلاعات» جنگیده، صدها درجهدار نظامی و مقام دولتی طی مصاحبه با بازرسان دولتی از نظر خود درباره علت ناکامی در جنگ افغانستان سخن گفتهاند و در مجموع این جنگ را «غیرقابل فتح» توصیف کردهاند.
کریگ ویتلاک و لسلی شاپیرو خبرنگاران تحقیقی واشنگتنپست که در همکاری با ارمند امامجمعه، گزارشگر گرافیکی-تصویری، امروز، دوشنبه نهم دسامبر، مجموعه این اسناد را در گزارشی مفصل منتشر کردند در پیشگفتار نوشتهاند:«گنجهای پر از اسناد محرمانه دولتی که واشنگتنپُست توانسته به آنها دسترسی پیدا کند نشان میدهد مقامهای دولت امریکا طی ۱۸ سال گذشته چه طور در بیان حقایق پشت جنگ افغانستان ناکام ماندهاند. و این که چه طور با بیانیههای زیبا این حقیقت غیرقابل انکار را از مردم پنهان کردند؛ این که پیروزی در جنگ افغانستان ممکن نیست».
این اسناد که شامل حدود ۴۰۰ مصاحبه با افراد مسئول در جنگ افغانستان و همچنین یادداشتهای دونالد رامسفلد وزیر دفاع وقت امریکا است به گفته گزارشگران واشنگتنپُست حکایت از این دارد که چه طور حقایق در تضاد با گفتههای «روسای جمهور امریکا، وزرا، دیپلماتها و جنرالها» بوده است.
بسیاری از افسران و جنرالها در این مصاحبهها که در جریان تحقیق و تفحص مفصل بازرس ویژه امریکا در امور بازسازی افغانستان (سیگار) صورت گرفته و نام «درسهای آموختهشده» (Lessons Learned) به مجموعه آنها داده شده، از «عدم شناخت امریکاییها از افغانستان؛ از علل زمینهساز فساد دولتی در این کشور» و دلایل آشکاری که موفقیت در جنگ افغانستان را نمایان میکرده سخن گفتهاند، اما محتوای این مصاحبهها تا پیش از این محرمانه نگه داشته شده بود.
ما در افغانستان شکست خوردیم!
در یکی از مصاحبههای این مجموعه جیمز دابینز نماینده ویژه امریکا در افغانستان و پاکستان (۲۰۱۴-۲۰۱۳) گفته:«ما کشورهای فقیر را اشغال نمیکنیم که آنها را ثروتمند کنیم؛ ما به دیکتاتوریها حمله نمیکنیم که آنجا دموکراسی جاری کنیم؛ بلکه ما به کشورهای پرخاشجو و خشن حمله میکنیم تا آنجا صلح برقرار کنیم و آنچه آشکار است در انجام این ماموریت در افغانستان ناکام ماندیم».
«با این همه پول، فساد اجتناب ناپذیر است»
رایان کروکر سفیر سابق امریکا (۲۰۱۲-۲۰۱۱) در افغانستان در یکی از این مصاحبهها که از سوی دفتر بازرس کل امریکا صورت گرفته، گفته: شما نمیتوانید این حجم از پول را به یک دولت نوپا و جامعه در حال شکلگیری تزریق کنید و انتظار داشته باشید که فساد روی ندهد. چنین چیزی محال است».
«ما افغانستان را نمیشناسیم»
داگلاس لوت، مقام ارشد سابق کاخسفید در ارتباط با جنگ افغانستان که بسیاری او را «پیر (سزار) جنگ» میخواندهاند و در هر دو دولت جرج دبلیو بوش و باراک اوباما در این سمت حضور داشته به مصاحبهکنندگان پروژه «درسهای آموخته شده» در سال ۲۰۱۵ گفته:«ما به طور بنیادی از شناخت افغانستان بازماندیم – ما از آنچه میکردیم سر در نمیآوردیم».
واشنگتنپُست نوشته:« دهها مقام امریکایی و افغان در خلال این مصاحبهها اذعان کردند که بسیاری از سیاستها و برنامههای واشنگتن – از آموزش پولیس و نظامیان افغان گرفته تا جنگ با کشت و تجارت تریاک – از ابتدا محکوم به شکست بود چرا که بر اساس مفروضات خام و بدون درک و شناخت این کشور طراحی شده بود.»
روزنامه واشنگتنپُست میگوید به علت اخبار مربوط به توافق قریبالوقوع میان امریکا و طالبان این اسناد را حتی پیش از مجوز نهایی دادگاه برای انتشار علنی منتشر کرده است تا افکار عمومی را نسبت به حقایق پنهان آگاه کند چرا که به عقیده این نشریه هر سه دولت بوش، اوباما و ترامپ تلاش کردهاند که حضور نظامی امریکا در افغانستان را «موجه و موفق» جلوه دهند در حالی که بنا بر اظهارات کسانی که «دستی بر آتش داشتهاند» نافرجامی این جنگ که طولانیترین نبرد تاریخ امریکاست از سالها قبل مشخص بوده است.
فساد اجتنابناپذیر؛ سوخت هواپیما در بازار سیاه کابل
یکی از بخشهای مهم این اسناد مربوط به اظهارنظر مقامها و حاضران در جنگ افغانستان نسبت به دلایل زمینهساز فساد گسترده در این کشور طی ۱۸ سال گذشته است.
«بر خلاف این ادعا که امریکا همواره گفته قصد مملکتسازی در افغانستان ندارد، واشنگتن سخت مشغول همین کار بود؛ افغانستان را با سرازیر کردن پول هنگفت که قابلیت جذب آن را نداشت به سوی نابودی و ساقط شدن سوق داد. این منابع به قدری بیش از حد بودند که دامنه ارتشاء، کلاهبرداری و اختلاس را بی حد و نهایت کرده بود».
«(برای مثال) یکی از مشاوران نظامی امریکایی که در یک پایگاه هوایی در افغانستان خدمت میکرد در یکی از مصاحبهها گفته بود بسیاری از افغانهای مشغول به کار در این پایگاه بوی بنزین میدادند چرا که سوخت هواپیما را برای فروش در بازار سیاه میدزدیدند».
داگلاس لوت جنرال سابق ارتش امریکا و ارشدترین مسئول امور جنگ افغانستان در کاخ سفید تحت ریاست جرج دبلیو بوش و باراک اوباما در مثالی دیگر از اتلاف بودجه و «نابخردانه» صرف کردن آن گفته:«به خاطر دارم یکی از آن مراسمهای روبان قیچی کردنها را که لشکر مهندسی ارتش امریکا یک مقر فرماندهی برای پولیس یکی از شهرها ساخته بود که دری شیشهای و فضای باز آتریوم مانندی داشت… رییس پولیس حتی بلد نبود در را چه طور باز کند. (بنده خدا) تا کنون با این مدل دستگیره در روبرو نشده بود… این برای من نمادی از همه آنچیزی بود که در افغانستان میخواستیم انجام دهیم».
در سندی دیگر از این مجموعه جردن سلمن از کارمندان نمایندگی ایالات متحده امریکا برای توسعه بینالمللی (یو اس اید – USAID) گفته:«ما با مردمی کار میکردیم که هنوز فکر میکردند شاه بر سر کار است. از اشغال (افغانستان) توسط شوروی سابق خبر نداشتند و از بودن ما (امریکا) در کشورشان هم بیخبر بودند. مردمانی که هنوز از پول برای معاملات روزمره استفاده نمیکردند بلکه هنوز از داد و ستد مستقیم اجناس سود میبردند. ما تکنالوجی قرن ۲۱ را به جایی که به عصری دیگر تعلق داشت برده بودیم».
وهم و خیال به جای عقل سلیم
در میان این ۲۰۰۰ صفحه سند که واشنگتنپُست آنها را روز دوشنبه، نهم دسمبر یکجا منتشر کرده مصاحبههای فراوانی به درک نادرست برنامهریزان امریکایی از واقعیات جامعه افغانستان اشاره دارد.
ریچارد کرامر از مسئولان ارشد سابق امور افغانستان در موسسه «موقوفه ملی برای دمکراسی» در جریان یکی از مصاحبهها به بازرسان دولتی گفته:«کارمندان بوروکرات افغانستان بیشتر به ساختار کمونیستی و سوسیالیستی گرایش دارند چرا که در ذهن آنها آخرین بار که دولت به عنوان یک موسسه در کشورشان کارایی داشت مربوط به دوران حضور شوروی کمونیستی است.» (افغانستان از سال ۱۹۷۸ تا سال ۱۹۹۲ تحت سیطره دولتهای کمونیستی و منسوب اتحاد جماهیر شوروی سابق بود که این کشور را اشغال کرده بود)
با وجود این آقای کرامر در جای دیگری به «خشک مغزی و یک دندگی مقامهای امریکایی درگیر جنگ افغانستان هم اشاره کرده و آن را هم یک دلیل اساسی شکست در افغانستان برشمرده است.
«همه ما نیتمان خوب بود… اما در میان ما فراون بودند کسانی که از خود متشکر و بسیار مغرور و مطمئن از دانستههای خود بودند. آنها بر اصول تجارت آزاد اصرار داشتند و همین موجب شده بود که ما از درک واقعیت و ایجاد توازن میان ایدهها و واقعیتها باز بمانیم و به نیاز واقعی افغانستان بیتوجهی کنیم».
کریگ ویتلاک و لسلی شاپیرو خبرنگاران تحقیقی واشنگتنپُست در بخش دیگری از این گزارش تحقیقی بسیار مفصل و مملو از پاورقی نوشتهاند:«وقتی پای اقتصاد به میان میآید امریکا اغلب افغانستان را به عنوان یک بستر آزمایشی انگاشته و در مواجهه با این کشور به جای استفاده از عقل سلیم به مباحث تئوریک توجه کرده است. اعطاکنندگان کمکهای مالی اغلب اصرار داشتهاند که بخش مهمی از کمکهای آنها صرف برنامههای آموزشی شود. غافل از این واقعیت که افغانستان هنوز یک جامعه بزرگ کشاورزی و دامداری محسوب میشود و برای این همه فارغ التحصیل اصولاً شغلی وجود ندارد.»
یک افسر ویژه امریکایی در همین رابطه به مصاحبهکنندگان سیگار گفته:«ما مدارس جدید را در جوار مدارس خالی احداث میکردیم. کاری که با عقل جور در نمیآمد… چرا که افغانها به وضوح به ما گفته بودند که آنها مدرسه نمیخواهند. آنها به کودکان خود نیاز دارند تا گله را چوپانی کنند».
«کلنجار» با آمار کشتهشدگان؛ ۱۵۷ هزار نفر
بنابر گزارش پنتاگون، از زمان لشکرکشی امریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ تاکنون ۷۷۵ هزار سرباز امریکایی به افغانستان اعزام شدهاند. از میان آنها ۲۳۰۰ سرباز کشته و ۲۰۵۸۹ نفر مجروح شدهاند.
در بخشی از گزارش واشنگتنپُست آمده:«در خلال جنگ ویتنام یکی از کارهایی که جنرالها کردند این بود که با ایجاد شک و شبهه در آمار کشتهشدگان جنگ را موفق و رو به پیروزی معرفی کنند. بارزترین آن آمار اعلام شده از «تلفات انسانی دشمن» بود که پنتاگون از آن به عنوان شاخص موفقیت یاد میکرد.
در افغانستان اما، به غیر از موارد معدودی، پنتاگون از انتشار تعداد کشتهشدگان طفره رفته هر چند آن طور که مصاحبهکنندگان دولتی دریافتهاند پنتاگون بارها آمارهایی را اعلام کرد که یا برای جلوه عمومی پیرایش شده بود یا کاملاً غلط بود و مقامها هم از آن مطلع بودند.
بنابر جدولی که واشنگتنپُست به نقل از پنتاگون و چند موسسه و نهاد دولتی و غیردولتی منتشر کرده جنگ افغانستان از زمان آغاز، یعنی سال ۲۰۰۱ تاکنون بیش از ۱۵۷ هزار کشته برجای گذاشته است.
از این میان، سهم اصلی به نیروهای پولیس و امنیتی افغانستان میرسد که طی ۱۸ سال گذشته ۶۲۱۲۴ نفر را از دست داده است.
طالبان با از دست دادن ۴۲۱۰۰ رتبه سوم در این جدول را دارد چرا که آمار قربانیان غیرنظامی در این گزارش ۴۳۰۷۴ نفر است.
بنابر گزارش وزارت دفاع امریکا، وزارت خارجه این کشور و همچنین آژانس توسعه بینالمللی امریکا، واشنگتن طی ۱۸ سال گذشته رقمی میان ۹۳۴ تا ۹۷۸ میلیارد دالر – یعنی حدود یک تریلیون دالر – در افغانستان هزینه کرده است.
اگر چه طی ۱۸ سال گذشته آمارهای بسیاری در افغانستان، آنهم به طور چشمگیری جا به جا شدهاند اما آن طور که گزارشگران واشنگتنپُست با توجه به این اسناد متذکر شدهاند این است که «دستاوردها در مقایسه با هزینهها» قابل توجه نبوده به طوری که برخی از اقتصاددانان گفتهاند مطمئن نیستند که اگر امریکا این همه سرمایه را به افغانستان سرازیر نمیکرد وضع این کشور امروز بدتر از آنی میشد که هست.
یکی از مصاحبهشوندگان در همین رابطه به دفتر بازرس ویژه امریکا در بازسازی افغانستان (سیگار) گفته بوده افغانستان حتی پس از غرق شدن در زیر این همه میلیون دالرهای امریکایی هنوز وضعیتی چون آلمان نازی در سال ۱۹۵۱ دارد.
سالی که جنگ جهانی دوم رسماً پایان یافت و آلمان پس از شکست برابر متحدین با کشوری به شدت تخریب شده روبرو شد به طوری که بسیاری میگویند با پایان جنگ جهانی دوم حتی یک دیوار یک متری سالم در برلین باقی نمانده بود.