آخرین اخباراسلایدشوافغانستانتحلیلجهانحکومتمنطقه

اعتراضات بدخشان؛ سرکوب مردم ، سرایت نا امنی !

خبرگزاری دید: جزمیت طا-لبان در مواجهه با مردم نیز رابطه‌ای تعریف می‌کند که با گسترش اعتراضات نسبت مستقیم می‌یابد. در این صورت اگر طا-لبان کوتاه نیایند وخواست مردم  به گزینه نظامی و سرکوب متوسل ‌شوند، خشونت اعتراضات را گسترش می‌دهد و از طرفی سرکوب افزایش یابد گستره نا امنی هم رو به افزایش می رود و در این میان گروه های تروریستی مانند دا/عش با انجام عملیات های نیم خیز، فرصت مناسب را برای تضعیف حکومت طا-لبان به دست خواهند آورد.

ولایت بدخشان در شمال شرق کشور از چند روز به این سو ملتهب است. اعتراضات مردمی در این ولایت از آنجا آغاز شد که به روایت مردم محل، نیروهای طا-لبان به اذیت و آزار و سرکوب مردم می‌پرداختند. هرچند طا-لبان گفته‌اند که برخی مردم در ولسوالی‌های درایم و ارگوی بدخشان به خاطر تخریب مزارع کوکنار اعتراض کرده‌اند.

حوادث خشن چند روز گذشته در این ولایت که ظاهراً چند تن در اثر شلیک مستقیم نیروهای طا-لبان کشته و زخمی نیز شده‌اند، حاکی از التهابی عمیق است که ممکن به سرعت گسترش بیابد و به ولایات دیگر، سرایت کند. هرچند برخی رسانه‌ها گزارش داده‌اند که اعتراضات فروکش کرده، اما شماری از منابع می‌گویند که طا-لبان با اعزام هیئتی به ریاست قاری فصیح‌الدین فطرت و همچنان نیروهای تازه نفس به درایم و ارگو، اعتراضات را سرکوب کرده‌اند. فارغ از این که معترضان درایم و ارگو سرکوب شده یا تب تند اعتراضات با گذشت چند روز فرو نشسته باشد، آنچه به موضوع محوری مبدل شده، این است که «ترس دو و نیم ساله» ناشی از حیرت یک باره ناشی از سقوط نظام پیشین ریخته است.

از این منظر، اعتراضات بدخشان می‌تواند مولد گسترش اعتراضات به نقاط دیگر کشور شود و جرقه یک شورش سراسری را بزند. اما همانگونه که در مطلب قبلی نیز در باره اعتراضات بدخشان نوشته شد، اعتراضات در بدخشان از نبود میکانیزم حزبی و سازمانی رنج می‌برد که در ادامه عامل موثر در فروپاشی آن می‌شود. جمود و خمود احزاب و جریان‌های سیاسی مخالف طا-لبان که در تبعید به سر می‌برند، واقعیت میدانی بدخشان را دستخوش ناپایداری می‌سازد؛ زیرا حرکت‌های مردمی تا از سوی سازمان‌های منسجم رهبری نشوند، در نهایت رمبش تاکتیکی را تجربه می‌کند که منجر به گسترش قاعده سرکوب می‌گردد.

طا-لبان از زمان ایجاد در دهه هفتاد خورشیدی تا اکنون که پس از یک دوره ۲۰ ساله غیبت به قدرت باز گشته‌اند، همواره نشان داده‌اند که اهل بده بستان سیاسی نیستند و به کمتر از صد در صد قناعت نمی‌کنند. جنبش طا-لبان ماهیتاً طوری مهندسی شده که هیچگونه نرمش و عقب نشینی را بر نمی‌تابد. در موتور سیاسی این جنبش هرگونه کنش فارغ از «تغلب» به ضعف و ناتوانی و عقب نشینی تعبیر و تفسیر می‌شود و نتیجه آن، انتخاب گزینه نظامی است.

جنبش طا-لبان در دوره اول حکومت خود حاضر نشد تا با تحویل اسامه بن لادن به امریکا، بقای خود را تضمین کند. در دوره بیست ساله جمهوری هرگز کوتاه نیامد و حتی در مذاکرات دوحه نیز نقطه نظرات خود را بر جانب امریکا تحمیل کرد. در دو و نیم سال گذشته نیز همواره خواسته‌های جامعه جهانی و جریان‌های سیاسی را مبنی بر ایجاد دولت فراگیر، ادامه مذاکره و تامین حقوق بشر نادیده انگاشته است؛ پس حاضر نیست که به معترضان غیر مسلح بدخشانی امتیاز بدهد. ماهیت این چنینی طا-لبان همواره در بعد سیاسی، نقطه ضعف بزرگی بوده که بدنه غیر نظامی این جنبش را در تنگنا قرار داده است.

جزمیت طا-لبان در مواجهه با مردم نیز رابطه‌ای تعریف می‌کند که با گسترش اعتراضات نسبت مستقیم می‌یابد. در این صورت اگر طا-لبان کوتاه نیایند وخواست مردم  به گزینه نظامی و سرکوب متوسل ‌شوند، خشونت اعتراضات را گسترش می‌دهد و از طرفی سرکوب افزایش یابد گستره نا امنی هم رو به افزایش می رود و در این میان گروه های تروریستی مانند دا/عش با انجام عملیات های نیم خیز، فرصت مناسب را برای تضعیف حکومت طا-لبان به دست خواهند آورد.

بر این اساس، هرچه اعتراضات اینچنینی در بدخشان و دیگر نقاط کشور سرکوب شود، از عدم سازمان‌دهی رنج ببرد و فروکش کند، اما عامل خشونت رفتاری طا-لبان به آن روح تازه می‌دمد و باز هم شاهد رویدادهای خونین دیگر از سوی گروه های دهشت‌افکن چون دا/عش خواهیم بود.

نویسنده: فرامرز فرزانه

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا