وزیر امور خارجه افغانستان در کنفرانس مشترک با وزیر امور خارجه ایران اظهار داشت که جهان اسلام بیشترین آسیبها را از افراط گرایی دیده است. این اظهارات دربردارنده این پرسش است که افراط گرایی چیست و چرا جهان اسلام بیشترین آسیب را از ناحیه آن متحمل شده است؟
افراط و تفریط هر یک، دو سوی خط اعتدال، منطق و عقلانیت است که از آن فاصله گرفته است و شخص را به انحراف کشانده است، ریشه هر دو در جهل و نادانی شخص نهفته است چنانچه حضرت علی (ع) می فرماید: جاهل را نمیبینی مگر در دو حالت افراط و تفریط.
اگر فهم غلط و جاهلانه از موضوعات دینی، اصرار بر حق بودن فهم خویش، اصرار بر بطلان فهم دیگران و کفر آنها، اصرار بر تحمیل فهم خویش بر دیگران، ارعاب و تخویف دیگران، اصرار بر تصاحب قدرت و انحصار آن، باطل جلوه دادن دیگران و… را به عنوان بخشی از شاخصهای افراط گرایی در نظر بگیریم، میتوان ریشههای افراطگرایی را در خودبینی، خودخواهی و خودپرستی علمی و عملی خلاصه نموده و در مییابیم که هیچ گروه سیاسی و مذهبی در جهان از وجود یک فیصدی خاص این شاخصها، مبرا نیست، ولی میزان وجود این شاخص در هر گروه متفاوت است، به تناسب وجود ۱ فیصد تا ۱۰۰ فیصد وجود شاخصهای افراطگرایی در گروههای مختلف، صدها نوع شکل و مدل افراطگرایی به وجود میآید که هریک به طور جداگانه قابل بحث و بررسی است.
افراطگرایی از نوع سلفیت و وهابیگری، یکی از بزرگترین اشکال افراطگرایی اسلامی است که پس از رسیدن به قدرت و اقتدار در شبه جزیره حجاز، از طریق قتل، کشتار و ارعاب و وحشت، منشا بسیاری از مخاطرات بزرگ و آسیبها برای جهان اسلام گردیده است.
قرائتهای افراطی سلفیگری، در تاریخ اسلام وجود داشته و در چند مرحله تقویت یافته و به یک سیستم فکری تبدیل شده است. در قرن هشتم توسط ابن تیمیه تجدید حیات فکری پیدا کرد و در جنبش وهابیت این تفکر با قدرت مبتنی بر غلبه به وسیله آل سعود، گره خورد و به یک خطر بزرگ برای امنیت و اعتدال در جهان اسلام تبدیل شد.
اینک که بسیاری از مناطق جهان اسلام مانند سوریه، عراق، بحرین، یمن و قسمتهایی از شبه قاره هند و افغانستان و آسیای میانه در میان شعلههای جنگ میسوزد که ریشههای آن در سیستم فکری و اخلاقی سلفیگری و وهابیگری قرار دارد.
میتوان سلفیگری و وهابیت را جنبش فکری ماتریالیسم اسلامی خواند که اعتقاد به عالم ارواح و موجودیت معنوی ارواح انسانها و بویژه ارواح انبیا و اولیای الهی و آثار و برکات آنها را نفی کرده و پیروان تمام مذاهب اسلامی را مُشرک و کافر و سزاوار قتل میداند.
این نقطه ضعف بزرگ جهان اسلام است که دشمنان اصلی جهان اسلام مانند شبکههای یهود و صهیونیسم، براساس آن نقشهها و طرحهای استراتیژیک خویش طراحی نموده و از این نقطهها، وحدت، حُریت، عزت و عظمت اسلام و جهان اسلام را مورد هجوم خویش قرار میدهند.
داکتر عدالتخواه- خبرگزاری دید